نویسنده وبلاگ «ریرا» به مطالبی که در نقد نوشته شادی صدر با عنوان «چه فرقی است بین امامجمعه تهران و سایر مردان ایرانی؟» واکنش نشان داد.
چند درصد از دعواهای خیابانی را زنان راه میاندازند و چند درصد را مردان؟ اصلا تا به حال تعداد دعواهایی که زنان در خیابان راه انداختهاند از تعداد انگشتان دستتان تجاوز میکند؟ در مقابل چند بار مرد راننده کنار دستتان به شنیدن یک فحش از راننده کناری، از ماشین پیاده شده و یقه گرفته؟ چند بار دیدهاید به مردی متلک بیاندازند و کتک نخورند؟ و در مقابل چند بار ما دستمالی شدهایم و هیچ نگفتهایم؟ این تفاوت عکسالعمل از کجا میآید؟
حالا این به کنار.
چند بار شنیده باشیم «شما فمینیستها ضد مرد هستید»، «غایت آرزویتان رسیدن به جامعهای زن سالار است»، «اگر افسار را دست شما بدهند معلوم نیست چه بلایی سر مردها بیاورید و بدتر از آنها رفتار نکنید» و ...؟
دردش این است که از همه هم شنیدهایم شکر خدا. از مادرمان، همسایهمان، همکارمان، دوست نزدیکمان، دوست پسرمان؛ همین آدمهای دم دست و نزدیکی که دیدهاند رفتارهای ما را با مردان دور و برمان؛ همین آدمهای مدعی روشنفکری عزیزِ نزدیک! همینها که هر دلیل ما برای رد این مدعا، چه کلامی و چه عملی، توجیه است و سرپوش برای حس مردستیزی و دشمنی با جنس نر! (از آخوند محل، امام جمعه، رییس مرکز امور زنان و خانواده، رییس جمهور، نماینده مجلس و ... بگذریم که گناه یکی نادانیست و گناه یکی منفعت سیاسی)
همین دیروز سر انجام پروژهای مشترک، بحثهای مربوط به آموزش و توانمندی زنان را دست دوم و سوم حساب کردید. چه کسی تعیین میکند مثلا آموزش کامپیوتر برای آن زن روستایی مهمتر از دانستن شروط ضمن عقدیا بهداشت جنسی است؟ تو؟ جامعه؟ پلیس؟ اطلاعات؟ چه کسی؟
اصلا همه اینها به کنار.
اگر کسی بیاید به من بگوید «زنها همهشان ضعیف، لوس و یا بیدست و پا هستند»، به من برمیخورد؛ ناراحت میشوم و حتی عصبانی. اما در عین حال یادم هست که اگر از حوزه دوستانم پا را فراتر بگذارم، غالب زنها همیناند. یا وانمود میکنند که اینطورند یا یاد گرفتهاند اینطور باشند.
نوشته شادی صدر هم چیزی در همین مایههای «زنها همهشان...» است، طبیعی است که آنهایی که اینطور نیستند را ناراحت میکند. من تایید نمیکنم نوشتهاش را. من که خودم طعم این برخورد را چشیدهام، برای کس دیگر به کار نمیبرمش. اما چند نکته اینجا هست:
1- حرفهایی هست که اگر در زمان خودش گفته نشد حناق میشود. پس دنبال بهانهای مثل نوشته شادی و واکنشهای آن میگردد. هرچند اگر مثلا آن متن را من نوشته بودم هیچ کدام از این بحثها پیش نمیآمد و کسی حتی اگر میخواندش هم نظری نمیداد و این اسم شادی صدر است که خوانده میکند متن را و واکنش میگیرد؛ به علت انتظاری که از این اسم داریم.
2- چرا بعضیها را در این حد آشفته کرد؟ چرا این واکنش عصبی گسترده را دیدیم؟ چون این حرف از کسی مثل شادی صدر زده شده است؟ یعنی اگر مثلا من اینطور حرف بزنم و همه را در یک کتگوری قرار دهم دیگر برایتان مهم نیست و اینقدر بالا پایین نمیپرید؟ یعنی خود حرف اشکالی ندارد و اینکه حرف از دهان چه کسی دربیاید مشکل دارد؟
خب البته که همهمان این مشکل را داریم، من هم وقتی نوشتههای لیبرالیزه نبوی را میخوانم بالا میآورم، اما به جایش به طنزهایش هم میخندم.
نمیخواهم بگویم نگاه نکنیم چه کسی این حرف را میزند، اتفاقا مهم است کی، کجا، چه میگوید. میخواهم بگویم دهنبین نباشیم، دنبال الگو نباشیم، الگو بسازیم خودمان.
3- کاری که من در مقابل «زنها همهشان...» میکنم این است که با طرف مخالفت میکنم، بهش نشان میدهم اینطور نیست، با حرف، با استدلال، با دعوا و با عمل به آنچه اعتقاد دارم.
اگر معتقدید که به انسانها ورای جنسیتیشان نگاه میکنید چرا هنوز فحشهایتان اینقدر جنسیتی است؟ چرا هنوز داف آرایش کرده دست و پایتان را میلرزاند؟ چرا وقتی میبینید زنی مورد آزارِ خیابانی واقع شده، سکوت میکنید؟ چرا وقتی دوست دخترتان مثل «خانم» نمینشیند هزارتا توجیه میآورید برای «درست نشستن»اش؟ چرا صحبت در مورد رابطههای قبلی دوست دخترتان غمگینتان میکند؟ چرا همه این جاها مخالفت نمیکنید؟ چرا فکر میکنید به شما مربوط نیست؟
(باید واژه «بعضیهایتان» را بیاورم؟!)
4- نیایید بگویید دوباره یک مطلبی رو شد و این فمینیستها شروع کردند متنهای سریالیشان را. نیایید بگویید نوشتهات ضد مرد بود و همه مردها اینطور نیستند و نباید تعمیم داد و شما فمینیستها اِل و بلاید. همه را بالا نوشتهام. جان مطلب را بگیرید باباجانها و اگر مخالفید بگویید چرا.
فکر می کنم قبل از هر چیزی شما فمینیستها باید اهداف خودتان را برای جامعه روشن کنید و تعربفتان را از حقوق برابر زن و مرد بیان کنید.
وقتی ما از حقوق زنان صجبت می کنیم منظورمان ایجاد شرایط مساوی برای ورود زنان در عرصه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور است. هدف ما این نیست که زنها بیایند از روابط جنسی قبلیشان با همسر یا دوست پسرشان صحبت کنند و آنها خم به ابرو نیاورند.
من به عنوان یک فعال حقوق بشر و مدافع حقوق زنان و طرفدار دموکراسی، اگر همسرم لباس نامناسبی بپوشد به او قطعآ تذکر می دهم و این کار را حق خودم می دانم و همچنین یکی از شرایط انتخاب همسرم نداشتن رابطه جنسی او قبل از ازدواج بوده است و از این بابت هم از کسی عذر خواهی نمی کنم. شما نمی توانید به اسم حقوق زنان سلیقه شخصی ووروش زندگی و معیارهای اخلاقی خودتان و دوستانتان را بر جامعه تحمیل کنید و هر کسی که مثل شما فکر نمی کند را “زن ستیز” و “متجاوز” و “متحجر” بخوانید.
لطفآ موضع خودتان را از آنچه “حقوق زنان” می دانید روشن بیان کنید.