نسخه آرشیو شده

همایش سینه لرزان‌ها یا رزومه به دست‌ها؟
از میان متن

  • حرف‌های شادی صدر اما نکته جالبی را نشانه گرفته بود. من همین الان به عنوان یک نمونه آماری می‌توانم از معدود مردهای تحصیلکرده خارج نشینی که دور و برم می‌شناسم برایتان مثال بزنم، کم هم نه، که این نگاه را به زن دارند
موضوع مرتبط

دوشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۴:۰۱ | کد خبر: 52049

نویسنده وبلاگ «سرما» که در مطلبی به نوشته شادی صدر با عنوان «چه فرقی است بین امام‌جمعه تهران و سایر مردان ایرانی؟» واکنش نشان داده است معتقد است تناقض‌های رفتاری و فکری در جامعه ریشه دوانده است.

چند روزی است که اهالی وصل به اینترنت در شور و هیجان روز دوشنبه‌اند که قرار است سینه‌های بلورین برای برخورد قاطع با آقای صدیقی به نمایش درآیند.

راستش رو بخواهید واقعا این ایده ساده‌لوحانه به ذهن چه کسی رسیده است، من نمیدانم. با عرض معذرت برای صریح سخن گفتنم. اما وارد شدن در مکالمه‌ای که از اساس قبولش نداری دیگر چه معنی دارد. سینه ‌لرزان‌ها واقعا چه چیزی را می‌خواهند ثابت کنند.

فرض کنیم می‌خواهند به اون آقای عقب افتاده و احتمالا عقب افتاده‌هایی مثل خودش بگویند دیدی که سینه لرزاندیم و زلزله‌ای نیامد. با در نظر گرفتن یک موقعیت تخیلی که آن آقا یا کسانی که مثل او فکر می‌کنند لرزش و تشعشع نور سینه‌ها بهشان برسد، باز هم برایتان هزار داستان هود و نوح و … دارد که تا ابد مختان را به کار بگیرد.

اصلا یک موقعیت خنده‌دار دیگر اینکه یک زلزله نیم ریشتری در دارقوزآباد به فاصله یک هفته اتفاق بیافتد. آنوقت چه. آنوقت تازه می‌روید دست آن عقب افتاده را می‌گیرید و برایش توضیح می‌دهید چرا زلزله اتفاق می‌افتد و تا چه حد علم، توانایی پیش‌بینی زلزله را دارد و خلاصه گودرز به شقایق تخیلی تو هیچ ربطی ندارد. خوب این را از اول بگو و درگیر استدلال احمقانه نشو.

حالا یک عده از زنان فهمیده هم کمپین مغز لرزان راه انداخته‌اند. انصافا از اسمش خوشم آمد اما از رسمش نه چندان. استدلال این گروه هم این بود که دخترها (اینجور که بنده فهمیدم) گول نخورید و دستخوش این سوءاستفاده نشوید که باز این پسرها و مردها می‌خواهند سوءاستفاده جنسیتی بکنند. این زنان توانا هستند که با رزومه‌های پربارشان می‌توانند جلوی این خرافات را بگیرند.

آخه چی بگم والا. برداشت ناقص بنده این است که نخیر! اگر نود درصد زنان هم تحصیلکرده باشند باز هم وقتی استدلالت بر مبنای توانایی زن است شکست خورده‌ای. نمی‌گویم زن توانا و تحصیلکرده و... بد است.

من می‌گویم این توانایی زن‌ها و موفقیت‌هایشان دوای هر چیزی نیست، که از سال اول زندگی توی کله ما زن‌ها کرده‌اند. مادر بزرگم که خیلی صریح این را می‌گفت و من بارها در عبارت‌های مختلف از خیلی‌ها شنیده‌ام «می‌خواهی توسری نخوری درس بخوان دخترم» و این کمپین هم من را یاد این استدلال انداخت.

آخر نشان دادن توانایی زن‌های ایرانی خیلی خوب است و باید زن‌های ایرانی خیلی بیشتر از موفقیت‌های خودشان و دوستانشان بگویند اما این چه ربطی دارد به حرف صدیقی. احساس می‌کنم مثل این است که در جواب حرف صدیقی دخترها رزومه‌ها رو بالا بگیرند و بگویند «نگاه من چه دختر خوبی هستم، همه نمره‌هام خوب است و اصلا هم سزاوار حرف تو نبودم».

من نمی‌فهمم چرا باید برای این حرف از اساس مشکل‌دار، زن‌ها (دوای همه دردها انگار پیش زن‌ها است) تبرئه جور کنند. می‌گویم از اساس مشکل‌دار به خاطر اینکه اولا: این آقا ریشه فساد را در زن‌ها می‌داند اینجا شادی صدر بهتر توضیح داده که انصافا هم خوب گفته. قسمت دوم قضیه هم فکر نکنم هیچ زمین‌شناسی را رنجانده باشد.

حرف‌های شادی صدر اما نکته جالبی را نشانه گرفته بود. من همین الان به عنوان یک نمونه آماری می‌توانم از معدود مردهای تحصیلکرده خارج نشینی که دور و برم می‌شناسم برایتان مثال بزنم، کم هم نه، که این نگاه را به زن دارند.

نکته مایوس کننده هم این است که همه به اصطلاح از افیون مذهب نجات پیدا کرده‌اند. شاید به نظرتان خصمانه بیاید اما من می‌گویم به جای اینکه هی نقش دختر خوب و بیگناه را داشته باشیم و ساکت و سر به زیر کارمان را بکنیم تا شاید روزی با حجم آگاهی تولید شده و روزمه‌های پر بار، این خرافات را از بین ببریم خوب اینها را به چالش بکشیم.

وقتی دوست پسر و هم‌کلاسی یا شوهر یا مردهای دور و برمان که شب شنبه‌شان بدون کلاب رفتن سر نمی‌شود اما افاضه فضل می‌کنند که خارجه جای خوبی برای دختر بزرگ کردن نیست تحمل نکنیم و بگوییم آنچه را فکر می‌کنیم.

وقتی دوستمان دو ساعت سخنرانی می‌کند که دختری که در یک رابطه دایمی با دیگری است نمی‌تواند با یک پسر دیگر قهوه بخورد و نیم ساعت دو به دو حرف‌های دوستانه بزند اما داشتن چندین رابطه عاشقانه هم‌زمان را برای یک پسر از معیارهای جذابیتش می‌داند یادآوری کنیم که کجای کارش می‌لنگد.

خلاصه کلام اینکه این تناقض‌های رفتاری و فکری است که مثل خوره در ما ریشه دوانده، که نه با سینه حل می‌شود و نه با رزومه زن‌ها.

پ.ن1. یک نگاه به کامنت‌های مقاله شادی صدر هم خالی از لطف نیست.

پ.ن 2. نکته‌ای که شاید بهتر بود از اول می‌گفتم اینکه من فقط جنبه‌ای که فکر می‌کردم این جنبش‌های اینترنتی می‌لنگند را گفتم. بدون شک هر کدامشان هم نکته‌های جالبی داشتند که کمکی به بحث من نمی‌کرد، در نتیجه نیاوردمشان:).

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی