به دنبال انتشار «چه فرقی است بین امامجمعه تهران و سایر مردان ایرانی؟» نوشتهای از شادی صدر و واکنشها به آن، دانیال جعفری در «خودنویس» سعی دارد بحثی درباره اجرای «هرزهانگاری جنس دیگر» توسط مردان باز کند.
خانم شادی صدر در نوشتهای به مناسبت شوخی گستردهای که این سوی جهان در جریان هست و آن را ممه لرزه گذاشتهاند یک مطلب جدی نوشت.
منطق نوشته بسیار همه فهم و ساده هست: مردان ایرانی در بهترین حالت هم زنان را برابر با خود نمیدانند. مهم اعتقادات مردان یا باورهایشان نیست البته. مهم این است که آمار و ارقام سخن از نابرابری واضح جنسیتی در ایران میدهد.
در کشورهای دیگر اسلامی که اوضاع برای مطالعه و تحقیق فراهمتر است و تحقیق کننده به زندان نمیافتد، آزار و اذیت جنسی زنان به ارقام هولناکی اشاره میکند.
عدهای همواره مقایسه میان کشورهای اسلامی با هم را نادرست میدانند ولی یک نظرخواهی ساده از زنان و همسرانتان نشان میدهد که اوضاع در ایران خیلی نباید متفاوت باشد.
«سرطان» آزار جنسی در ایران محصول هزار و یک علت است. اما تنها جایی که شاید بشود با آن مبارزه کرد، فراخواندن مردان ایرانی به تعقل و پذیرش مسئولیت است. ناآشنایی با حقوق زنان و برآمدن از یک فرهنگ مطلقا مردسالار دلیل عدم پذیرش مسئولیت نیست. صبحت هم اقلا در مقاله خانم صدر از اینکه عدهای آزار نمیدهند و عدهای میدهند نیست.
خانم صدر تلاش میکند که به ما مردان نشان دهد گرفتار چه سرطان صعبالعلاجی در جامعهمان هستیم: تجربه شخصی، معیاری درست در قضاوت امری همگانی نیست، ولی در مورد نگارنده، نگاه مردان تحصیل کرده و فرنگ رفته هم به زنان خجالت بار است.
موضوع فقط طرفداری از آپارتاید جنسی حاکم بر ایران به پشتوانه قواعد مصرح اسلامی نیست که البته در جای خود بسیار نگران کننده است که قشر تحصیل کرده ایرانی همچنان میخواهد روابط خود را با جنس مخالف از متون مذهبی استخراج کند بلکه قضیه زمینهای عمیق و فرهنگی دارد، به شکلی که در مقاله خانم صدر هم به آن اشاره شده است.
نوشتار کوتاه حاضر نمیکوشد که دفاع از خانم صدر را بر عهده گیرد. بر پایه باور نگارنده، برابری جنسیتی جنگی است که خانمها خود میبایست پیش ببرند. به علاوه سوابق خانم صدر شجاعترینها را هم به احترام وامیدارد.
هدف از این نوشته در انداختن بحثی است که نوشتههای سفسطهآمیز و سبکسرانهای از این دست با تمام قوا تلاش دارند از آن احراز کنند: اینکه غده بدخیم هرزهانگاری جنس دیگر با تمام وامداریاش به باورهای مذهبی اسلامی و حمایت فرهنگ شوونیستی ایرانی، دست آخر توسط مردان است که اجرا میشود.
فراخوان پذیرش مسئولیت جمعی برای یک معضل اجتماعی که در فرآیند آن حقوق بخشی از جامعه (زنان) پایمال شده فرصتی است برای بلوغ اجتماعی یک ملت؛ بلوغی که در خیابانهای سال 88 علایمی آشکار از آن در زمینه سیاسی مشاهده شد و جهان را به فکر واداشت. واکنشهای مردان تا اینجا به نوشتههای خانم صدر اما انگار نشان از این دارد که برای این یکی زمینهها هنوز فراهم نیست.
صمیمانه امیدوارم که این چنین نباشد.
Make your own life time more easy take the credit loans and all you need.