حامد قدوسی در دومین مطلب انتقادی خود به نوشته شادی صدر «چه فرقی است بین امامجمعه تهران و سایر مردان ایرانی؟» نکاتی را مطرح کرده و معتقد است که تغییر اجتماعی دقت بیشتری میطلبد.
1) استدلال شبیه به هم برخی افراد که به دفاع از نوشته خانم صدر برخواستهاند دارای یک مشکل اساسی است: «نسبت به مدعای اصلی نقد بیدقت است». فرای بخش توهینآمیز و جنجالبرانگیزش، مقاله خانم صدر هیچ حرف بدیع یا متفاوت یا نکتهبینانهای نزده است. تصویری کاملا عیان و ابتدایی از آزارها و تبعیضها علیه زنان را نشان داده است که اکثریت مخاطبان مقاله به خوبی نسبت به آنها آگاهند.
در این بین یک تعمیم تقلیلگرایانه، کینهپراکنانه و غیراخلاقی نیمه دوم مقاله را پوشانده است. واکنش منتقدین به خاطر حرفهای بدیهی مقاله «نیست»، دچار خطا نشوید و برای نویسنده اعتبار بیهوده قایل نشوید. نقد به این تعمیم سست است. تلاش برای نشان دادن هر چه بیشتر این موضوع که زنان دچار تبعیض هستند (مثلا نوشته بلوط) هر چند ممکن است گزارههای درستی را بیان کند ولی تقریبا هیچ کمکی به تحکیم اعتبار موضوع نقد نمیکند.
2) فعالان زنان با این نوع نوشتهها به هدف خود لطمه فراوان میزنند. فهم جامعه مردانه از مشکلات زنان در دهه گذشته به طرز معنیداری رشد کرده و بیشتر شده است. یکی از دهها نشانهاش این که هر اشارهای در یک نوشته که جنبه تبعیض جنسیتی یا صکصیستی داشته باشد معمولا به طور برابر مورد حمله مردان و زنان قرار میگیرد.
نوشتههایی از جنس نوشته خانم صدر همان پلهای ضعیف همدلی را که در این چند سال شکل گرفته به سرعت ویران کرده و به کلیشهها و دیوارها دامن میزند. عمل تغییر اجتماعی دقتی به مراتب بیش از این میطلبد. اشتهار سیاسی یا محبوبیت صنفی موضوع جداگانهای است که موضوع بحث ما نیست.
3) گویی برخی باور دارند که مورد ستم واقع شدن مجوزی برای زیر پا گذاشتن اخلاق و انصاف سیاسی (Political Correctness)است. چنین نوشتهای در یک جامعه حساس به بیانصافی سیاسی با واکنشهایی به مراتب سختتر مواجه میشود.
آیا منطق نوشته تفاوت خاصی با گزارههایی از جنس «هر آلمانی یک افسر اس اس بالقوه است» و «هر عراقی یک سرباز صدام است» دارد؟ آيا یک یهودی که خانوادهاش را در آشویتس از دست داده یا یک ایرانی قربانی جنگ عراق علیه ایران حق دارد چنین گزارههایی صادر کند؟
4) بعید نیست که نویسنده به خاطر نوشتن این نوشته از همفکران خودش مدال افتخار و شاخههای گل دریافت کند. امیدوارم این موضوع نویسنده را گول نزند. «حرف دل کسانی را به هر قیمتی زدن» لزوما هنر یک نوشته نیست، حرف دل را درست و اصولی زدن و به گوش مخاطبش رساندن هنر است.
سرمایه حرفهای سخت به دست میآید و به آسانی از دست میرود. کافی است خانم شادی صدر چند مقاله بیدقت و جنجالی دیگر شبیه این بنویسند تا عمده اعتبارشان نزد اهل انصاف خرج شود.
در همین رابطه: آن پنج درصد را لااقل حفظ کنید.