حامد قدوسی در انتقاد به نوشتهای از شادی صدر «چه فرقی است بین امامجمعه تهران و سایر مردان ایرانی؟» نقدی نوشت که سرآغاز انتشار مطالبی پیرامون نوشته خانم صدر در فضای مجازی شد.
خانم شادی صدر مقالهای (به باور من کلیشهای و تبلیغاتی) نوشته که تقریبا نیمی از آن توهین به مردان ایرانی است. ادعا شده که «به من نگویید که میتوان در ایران پسری تازه به سن بلوغ رسیده بود و بزرگ و بالغ شد بیآنکه به زنان متلک گفت؛ بیاغراق، این بخشی از روند بزرگشدن برای مردان در ایران است. تجربهای که بدون آن، مرد ایرانی، مرد نمیشود».
خانم صدر ظاهرا هیچ ایدهای از تنوع در جامعه مردان ایرانی ندارند و تنها با نمونههای ناهنجار سر و کار داشتهاند و آنرا به آسانی به بقیه تعمیم دادهاند.
من انبوهی از دوستانم را تصور میکنم که به دلایل مذهبی هرگز در صورت یک زن غریبه نگاه نکردهاند، کسانی را تصور میکنم که این قدر مودب هستند که غیر از شما به یک غریبه نمیگویند، پسرانی را تصور میکنم که در طبقاتی بزرگ شدهاند که رابطه زن و مرد برایشان تابو نبوده و متلک برایشان بیمعنی بوده و الخ. اینها اکثریت آدمهای دور و بر خود من هستند. حتی فاشیستیترین بیانها هم این قدر آشکار به همه یک جمعیت توهین نمیکند و حداقل کسانی را که با گوینده همراه هستند را استثنا میکند. ماجرای اتهام ایجاد محدودیت برای زنان برای همه مردان ایرانی هم به همین قیاس.
بعید نیست که افاضات سست و کوتاهبینانهای (Myopic)از این دست از استدلالی شبیه به این به دست آمده باشد: «هیچ زن ایرانی نیست که حداقل یک بار مورد آزار جنصی زبانی یا بدنی قرار نگرفته باشد پس همه مردان ایرانی درگیر این قضیه بودهاند». کافی است پنج درصد مردان یک جامعه بیمار باشند و هر هفته یک بار چنین کاری را بکنند. آن وقت همه زنان حداقل یک بار چنین تجربهای خواهند داشت بیآنکه آن 95 درصد دیگر روحشان خبر داشته باشد.
پ.ن: این مطالب مرتبط را بعدا اضافه کردم. مطلب اول، مطلب دوم، مطلب سوم