نویسنده وبلاگ «سایه» در واکنش به یادداشت حامد قدوسی در نقد نوشته شادی صدر «چه فرقی است بین امامجمعه تهران و سایر مردان ایرانی؟» مطلبی را در وبلاگ خود منتشر کرده است.
در نقدهایی که به نوشته شادی وجود داشت خواندم:
«نوشتههایی از جنس نوشته خانم صدر همان پلهای ضعیف همدلی را که در این چند سال شکل گرفته به سرعت ویران کرده و به کلیشهها و دیوارها دامن میزند. این زبان، پلهای مفاهمه و همدلی را ویران میکند و فمینیستها با حرکتهای رادیکال همدلی دیگران را از دست مىدهند». (از گوگل ریدر)
سوال من این است: این همدلى اگر وجود دارد، کى و کجا قرار است به کار فعالین زنان بیاید؟
در طول همه این سالها که که به حقوق زنان تجاوز شده، چه توسط نهادهای دولتی مثل دادگاه خانواده و نیرویانتظامی و چه توسط مردان مزاحم کوچه و خیابان، حتما همدلیهایی هم وجود داشتهاند. حتما آدمهایی هم بودهاند که از تحمیل حجاب اجباری و دیدن دخترهای دبستانی مقنعه به سر متاسف شدهاند و در سکوت سری تکان دادهاند. ولی این همدلی به چه کار آمده؟
فرض کنیم فمینستهایی که سکوت نکردند و گروههای فعال زنان تشکیل دادند و مقاله نوشتند و کمپین راه انداختند، منتظر مینشستند تا این همدلان ساکت تصمیمشان را بگیرند و به زبان بیایند. چند سال باید صبر میکردند؟
اصلا اگر همدل مورد نظرِ مرد بود و جزو دستهای بود که با یک حساب ساده دو دو تا چهار تا میدید سکوت به نفعش است، چه؟ اگر زن بود و قربانی فرهنگ سکوت فضیلت و وقار است، چه؟
به باور من، همدلی در سکوت به کار هیچ حرکت اجتماعی رو به جلو نمی آید، حرکتهای اجتماعی نمیتوانند منتظر مفاهمه بمانند، همراه و همزبان می خواهند. همین.
مرتبط : چند وقت پیش نوشتهاى از یک فمینیست کانادایى مىخواندم. زنی به او اعتراض کرده بود که شما فمینیستها با رفتارهای رادیکالتان شوالیهگری را در مردان کشتهاید. نویسنده به او جواب داده بود که عزیزم اگر فمینیستها در این سالها نبودند شما الان با درآمدی معادل یک چهارم مردان در خانهای که خودت اجازه خریدش را نداشتی و در مملکتی که در آن اجازه رای دادن نداشتی، نشسته بودی و هنوز انتظار شوالیهات را میکشیدی.