نقدی بر تعمیم موجود در مقاله شادی صدر
با وجود احترام و ارادت بسیاری که برای شادی صدر و تلاش ایشان در رفع تبعیض از زنان و برابری حقوق انسانی قائلم اما نمیتوانم حیرتم را از یادداشت ایشان در وب سایت مردمک ابراز نکنم.
به گمان من مردان جامعه من سه دسته هستند، همان دسته سنتی همیشگی و آشنا، دستهای با ژست روشنفکری و برابری حقوق انسانها ( تو برقص من تماشا کنم که رقص تو عین هنر است ولی زن من حق نداره از کنار من جم بخوره) دسته روشنفکر حقیقی که دائم دارد خود را و باورها و اعتقاداتش را به چالش میکشد، شک میکند، تغییر میکند و تغییر میدهد، همراه است، درک میکند، عذر میخواهد و تشکر میکند.
به باور من شاید بتوان مرد لمپن متلکگو را که دست دراز و چشم بد دارد در دسته مردان سنتی قرار داد اما این جمعیت بدون تردید کل جمعیت تشکیل دهنده این دسته نیست.
اگر تعداد مردان دسته روشنفکر حقیقی هم فقط یک نفر باشد، پس دیگر نمیتوان گفت مرد ایرانی مرد بد چرا که قانون استثنا بر نمیدارد.
یادم هست روزی که سبزها در میدان توپخانه جمع شدند، روحانی هم در میان جمع و با ما بود، کسی افتاده بود گردن او که دیگر مواجبت از منبر نمیرسد که اینجایی. یادم هست برادرم و بعضی دیگر به مرد اعتراض کردند که ما به با هم بودن نیاز داریم، پس کسی که با ماست از جمع نرانیم.
حالا درست همین انتقاد را از این یادداشت دارم. آیا این یادداشت مردان عضو جنبش زنان را از خود نمیراند؟ استفاده از عبارت مرد ایرانی و تعمیم صفات مردسالاری به تمام مردان برای من همانقدر آزاردهنده است که شنیدن همه زنهای ایرانی زیادهخواه و بی مسئولیت و از این قبیل هستند.
به خصوص وقتی همه باور داریم جمعیت مردسالار ایران تنها شامل مردان نمیشود و زنان بسیاری نیز عضو آن هستند.
به باور من این یادداشت نقد درستی را به شکلی نادرست مطرح میسازد. شاید اگر به جای این عتاب و متهم ساختن مرد ایرانی تنها به نقد رویکرد جامعه مردسالار ایران پرداخته میشد اصل مطلب بهتر شنیده میشد.
خانم صدر در بخش پایانی یادداشت خطاب به مرد ایرانی فرمودهاند "میبینید؟ این ما فمینیستها نیستیم که دنیا را به زن و مرد تقسیم میکنیم: دنیای ما کاملا و از قبل از اینکه به دنیا بیاییم، تقسیم شده است: شما متلک میگویید، ما متلک میشنویم؛ شما ما را در حجاب میکنید، ما در حجاب میرویم.
راه از میان بردن این تقسیمبندی، انکار آن نیست؛"
و سوال اول من این است آیا این یادداشت خود از آن سوی بام نمیافتد؟ آیا این یاداشت خود، تغییر شاید کوچک جامعه مردان ایران را انکار نمیکند و آیا این انکار خود تقویت این تقسیم بندی به حساب نمیآید؟
بله مردسالاری ایرانی باید چشم باز کند و مرا ببیند، اما درست به همان اندازه که من باید چشم داشته باشم او را ببینم که دارد انسان بودن منِ زن را تماشا میکند.
من برخلاف خانم صدر فرق بسیار زیادی میبینم بین حجتالاسلام صدیقی و بسیاری از مردان ایرانی که در طول سالهای زندگی من بارها قلاب گرفتهاند تا مرا از دیوارها عبور دهند، پشت من ایستادهاند، و همرزم من بودهاند در جنگ با سنتها و باورهای غلط جامعه مردسالار، نه از این جهت که بخواهند به من لطف کنند و منتی باشد، بلکه چون آنها هم به اندازه من به برابری انسانها باور دارند.
Different people in all countries receive the home loans from various creditors, just because it is simple and comfortable.