نسخه آرشیو شده

از منطق شادی صدرمی‌ترسم
از میان متن

  • مرد بودن یا زن بودن، مذهبی بودن یا نبودن، سکولار بودن یا نبودن، فارس بودن یا عرب بودن، ایرانی بودن یا نبودن، سبز بودن یا نبودن و ...هیچ کدام باعث نمی‌شود به خودم اجازه بدهم مهر محکومیت بر آدم‌ها بزنم
موضوع مرتبط

دوشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۳:۵۵ | کد خبر: 52094

ژیلا بنی‌یعقوب معتقد است که نوشته شادی صدر «مطلق نگر» است و از نوشته او که منطقی سیاه و سفید دارد می‌ترسد.

مقاله شادی صدر را که از دوستان قدیمی و عزیزم است، خواندم و همینطور پاسخ های مخالف و موافقی را که دیگر دوستان عزیزم نوشته بودند .

به نظرم آمد تقریبا هرچه لازم بوده، مخالفان و موافقانش در این‌باره گفته‌اند. بسیاری از نکاتی را که می‌خواستم بگویم در نوشته‌ها یافت می‌شود و از تکرارش صرف نظر می‌کنم اما یک نکته را نمی‌توانم تکرار نکنم:

آنچه در نوشته شادی صدر مرا نگران می‌کند و حتی می‌ترساند: منطق «مطلق نگری» است. چه فرقی می کند این مطلق‌نگری درباره چی و کی باشد؟ مهم این است که سال‌ها، نه! قرن‌ها و اصلا یک تاریخ است که از مطلق‌نگری آسیب دیده‌ایم و چه مصیبت‌ها که به خاطرش تحمل کرده و می‌کنیم. چه فرقی می‌کند موضوع این مطلق‌نگری درباره پیروان یک دین باشد یا مخالفان یک دین، درباره مخالفان یا موافقان یک عقیده سیاسی باشد یا مذهبی یا هرچیز دیگر.

من اصلا نمی‌خواهم در این دعوا از زنان دفاع کنم و یا ازمردان. من فقط می‌خواهم بگویم از منطق سیاه و سفید کردن می‌ترسم. من فقط می‌خواهم بگویم از مطلق دیدن و مطلق کردن می‌ترسم. اگر این روش را امروز به نام دفاع از زنان بپذیریم چه دلیلی دارد که فردا در دفاع و یا مخالفت از چیز دیگری به کار نبریم؟ اصلا اگر حق داریم که به خاطر دفاع از زنان، بخشی از جامعه را «بد مطلق» ببینیم، چرا فردا همین منطق را درباره دیگران به کار نبریم؟ و یا به دیگران حق ندهیم که از همین منطق بهره ببرند؟ چرا کسانی حق نداشته باشند بگویند همه مذهبی ها متحجر هستند یا همه سکولارها بی منطق !با منطق دوگانه که موافق نیستید.هستید؟ یعنی نمی شود منطقی را که برای استدلال به کار می گیرید فقط در یک مورد درست باشد و آن هم مردان و نه درباره چیزهای دیگر

شادی مرا خوب می‌شناسد و می‌داند از جمله زنانی هستم که در حاکمیت مردانه محیط‌های کاری ایران به‌ویژه ساختار مردسالارانه روزنامه‌های ایران آسیب فراوان دیده‌ام، اما فقط و فقط به این دلیل با ایده شادی در باره ضد زن بودن همه ی مردان ایرانی مخالفم که با منطق «همه یا هیچ» مخالفم، که بامنطق «سیاه و سفید کردن» مخالفم، که با «بد مطلق» و «خوب مطلق» مخالفم! که هیچ گروه و انسانی را سفید سفید و هیچ گروه و یا انسانی را سیاه سیاه نمی‌بینم! من سال‌هاست که تصمیم گرفته ام انسان‌ها را خاکستری ببینم .

سال‌هاست که به‌خاطر همه‌ دلایلی که بهتر می‌دانید به راحتی نمی‌توانم مهر تقبیح و محکومیت بر آدم‌ها بزنم. مرد بودن یا زن بودن، مذهبی بودن یا نبودن، سکولار بودن یا نبودن، فارس بودن یا عرب بودن، ایرانی بودن یا نبودن، سبز بودن یا نبودن و ...هیچ کدام باعث نمی‌شود به خودم اجازه بدهم مهر محکومیت بر آدم ها بزنم. شاید به این امید که در شرایط احتمالی مشابه به همین سادگی، محکوم نشوم!

سال‌هاست که تصمیم گرفته‌ام اینقدر راحت به داوری انسان‌ها ننشینم. تصمیم گرفته‌ام که اصلا قضاوت نکنم. شاید ساده‌ترین دلیلش این باشد که به راحتی از بیرون گود محکوم نشوم، که فقط به خاطر زن بودن‌ام توسط دیگران داوری نشوم و محکومیت نگیرم. هرچند که بارها فقط به همین دلیل در یک جامعه مردسالار محکوم شده‌ام اما محکومیت خودم را با محکوم نکردن دیگران محکوم می‌کنم .

این مطلب را به اشتراک بگذارید

Farhad

به نظرم مطلب شما خانم بنی یعقوب نمونه کامل نگاه روشنفکرانه و کار روشنفکری بود، نه مطلب خطرناک و کلی نگر خانم صدر که به حق این همه واکنش منفی به دنبال داشت. خانم بنی یعقوب ما همه از این مطلق نگری می ترسیم.

Farhad | ۲۳ مرداد ۱۳۸۹ - ۰۶:۵۹
فرزاد

سرکار خانم بنی یعقوب

جان کلام را در این جمله گفته اید که بسیار سنجیده بود:

” ...آنچه در نوشته شادی صدر مرا نگران می‌کند و حتی می‌ترساند: منطق «مطلق نگری» است.”

با خواندن مطلبتان درسی گرانبها اموختم.
“..... محکومیت خودم را با محکوم نکردن دیگران محکوم می‌کنم . “

با وجود تمامی رنج هایی که کشیده اید داشتن چنین دیدگاهی که خالی از کینه ورزی است بسیار تحسین برانگیز است.

درسی که از نوشته تان گرفتم را اویزه گوش خواهم کرد.

یک روان شناس تازه کار
smile

فرزاد | ۲۲ تیر ۱۳۸۹ - ۱۳:۵۹
nina

ey kash kami manteghi bashim…be nazaram in manteghi nist ke anche fekr mikonim ro be hame ja va hame kas tamim bedim….badesham modaee bashim ke manteghi boodim, che basa reshadat-ha va mehrbanihaee ke faeleshan mard an boodand…va dar moghabel zanani ke kootahi kardand….in mantegh nist balke bi ensafist ke pedar- baradar- daee- amoo va ya…ro nabinim va shahamate ghadr dani az zahamato altafeshan ra nadashte bashim….ghalam hormat darad…sar kare khanoome sadr in ra pedaram migooyand ke ghalam hormat darad o moghadas ast, anche tasavor mikonim nabayad benegarim….

nina | ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۴:۲۳
zamyad

ahsant

zamyad | ۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۶:۳۷
صفحه 1 از 1 صفحه
آگهی