نسخه آرشیو شده

فمینیستی که بادمجان پوست می‌گیرد
از میان متن

  • قصد ندارم مخالفت یا موافقت کنم .. فکرهایم را نگه می‌دارم برای خودم ولی هنوز هم نمی فهمم چرا نوشته شادی بین جامعه مردان، آن‌هم نوع روشنفکرش اینهمه داد و قال به‌پا کرد
موضوع مرتبط

دوشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۳:۵۲ | کد خبر: 52196

نویسنده این وبلاگ نگاهی دارد به واکنش‌های چند روز اخیر در فضای مجازی به نوشته شادی صدر.

دوروز آخر هفته، روزهای ملنگی است، روزهای شلختگی و باری و به هر جهتی .... شبها را با یک پیاله ماست پر از سیر سر می‌کنم و روزها یک کتاب دستم می گیرم و روی مبل‌ها ولو می‌شوم.... قرار نیست آدم‌ها را ببینم به کسی سلام کنم .یا..کسی را ببوسم .... بوی سیر را توی هوای خانه هو می‌کنم و با دخترک روی تشک‌ها کشتی می‌گیرم.

امروز صبح یک کیلو بادمجان و نیم کیلو کدو را پوست و سرخ کردم .. مانیکوری که گرفته بودم دارد پاک می‌شود و نوک انگشت‌هایم دوباره زبر، تمام مدت به نوشته شادی صدر و جواب‌های این و آن فکر می‌کردم.

قصد ندارم مخالفت یا موافقت کنم .. فکرهایم را نگه می‌دارم برای خودم ولی هنوز هم نمی فهمم چرا نوشته شادی بین جامعه مردان، آن‌هم نوع روشنفکرش اینهمه داد و قال به‌پا کرد ... من برگشته ام با وجودی‌ که در همین مدت کوتاه مثل همیشه متلک شنیدم ، یک پژو دو تا خیابان دنبال ماشینم آمده، بعد از یک هفته هنوز پنج تا چمدان غول پیکر توی هال خانه ام یلری می‌زنند، هنوز صبحها ساعت چهار و پنج از خواب بیدار می شوم ...من برگشته ام و خوشحالم که برگشته‌ام و نمی فهمم که چرا شما نمی فهمید دلم می خواهد خوشحالی‌ام را با شما شریک باشم، دوستتان باشم ... دلم می خواهد من هم مثل شما توی مملکتی که دوست دارم بچرخم و هی ابیوز نشوم ...چرا حرف همدیگر را نمی‌فهمیم.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی