نسخه آرشیو شده

بی‌تفاوت نباشیم
از میان متن

  • فرهنگ‌سازی که حتمن وظیفه دولت و صدا و سیما نیست. آن ها که دارند خوب فرهنگمان را می‌سازند. این خودمانیم که می بایست فرهنگ بغل دستی را بپاییم. اصلن مقصود این نیست که بشویم جاجوی همدیگر و از این حرف ها اما وقتی حس می کنیم در تاکسی، در خیابان زنی، دختری عصبی و هراسان است رویمان را نکنیم آن طرف و برویم. چه مرد باشیم و چه زن
موضوع مرتبط

دوشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۴:۱۵ | کد خبر: 52280

نویسنده این وبلاگ در یادادشت خود نگاهی دارد به نوشته شادی صدر.

 همین دیروز بود که از این دیروزها زیاد داشته ام. یک سارافونی پوشیده بودم با بته جقه‌های قهوه‌ای (فاقد رنگ جلف)، با یک ژاکت سیاه معمولی و شال خاکستری که طوری پیچیده بودمش به سرم تا سینه هایم را نبینند و حرفی نزنند. شلوار جین را هم اضافه کنید. در صد متر پیاده رفتن از سر خیابان ورشو در حافظ تا طالقانی. واقعا مسافتی نیست.

در همین یک ذره راه سه نفر در گوشم متلک گفتند. یکی شان متلک نگفت، سعی کرد بترساندم و توی صورتم هو کرد. من با لباس خیلی معمولی داشتم راهم را می‌رفتم. کمی آرایش داشتم و روسری ام جلو هم نبود حتی. یک آدم معمولی بودم. باید چکار کنم که صورتم جلبشان نکند؟ روبنده بزنم در خیابان که نتوانند ببینند دماغم چه مدلی است و لبم و هوسشان نگیرد؟

دیشب در شبکه خبر رفته بودند سراغ خانم‌هایی که سانسور هم شد ظاهرشان و ازشان می‌پرسیدند که پوشش تان اشکال ندارد و همه جوابشان منفی بود طبعا و یک چند تایی پسر که از قیافه هایشان پیدا بود که حداقل یک زن روس//پی را سوار ماشینشان کرده اند در زندگی شان، می پرسید و جوابشان این بود که دختر خوب!!! از این لباس ها نمی پوشند.

این پست بیشتر یک حدیث نفس است از این که چه‌کارمان می‌کنند که مجبور می شویم هدفون در گوشمان بگذاریم اگر می خواهیم پیاده روی کنیم و نشنویم جمله هایی از این دست را که: چقدر می‌گیری بیایی... .

شما می‌گویید که نمی شود در خیابان با همه مردهای متلک گو گلاویز شد و فحش کاری کرد و از بقیه چه مرد و چه زن انتظار حمایت داشت چون باید دست به یقه شوند آقایان وسط خیابان با هم و این هیچ صورت خوشی ندارد.

شما می گویید که نمی شود توی تاکسی وقتی مردی خودش را می مالد به تو و تو سرش داد می زنی، بقیه یک همدردی کوچک بکنند با تویی که مالانده شده ای و این مصداق ابیوز است و تا چند روز بعدش حالت بد است که مبادا مسافر کرایه ندهد به راننده یا حرف نامربوط نزند یا اصلن از کجا معلوم خود تو نمی خواستی مالانده شوی...

یک زن سی ساله و بیست و هفت هشت ساله حالا متلک را جوابی فحشی چیزی می دهد، در تاکسی سر طرفش دادی می زند و برخوردکی هم می کند اما حواستان هست که یک دخترک پانزده شانزده ساله چه حالی می شود و چه می ترسد از آن دست متجاوز کثیف؟

من نیاز به حمایت شما ندارم. من سی سال تحمل کرده ام و باز هم کجدار و مریض می گذرد مثل جوانی ام که گذشت اما آن دختر نوجوان را باید حمایت کرد. باید به دوست پسر خود تذکر داد که مراقب زبانش باشد وقتی دختری از کنارش می گذرد.

فرهنگ‌سازی که حتمن وظیفه دولت و صدا و سیما نیست. آن ها که دارند خوب فرهنگمان را می‌سازند. این خودمانیم که می بایست فرهنگ بغل دستی را بپاییم. اصلن مقصود این نیست که بشویم جاجوی همدیگر و از این حرف ها اما وقتی حس می کنیم در تاکسی، در خیابان زنی، دختری عصبی و هراسان است رویمان را نکنیم آن طرف و برویم. چه مرد باشیم و چه زن.

هنوز تا این همه سال یادم مانده که در راه کلاس زبان وقتی فقط چهارده پانزده سالم بود، در آن اتوبوس هایی که زن ها و مردها می‌چپیدند در هم، چه گونه دست مالی شدم. این قدر تاثیر آن حرکت در ذهن من ماند که هنوز جزییاتش را یاد دارم. باز هم هست از این خاطره ها. خاطره هایی که ما زن ها می توانیم بیاییم بابتش وبلاگ ها بزنیم و پست ها بنویسیم بلکه شما مردها کمی از حس مان را بفهمید.

من نمی گویم تویی که داری این جا را می خوانی متجاوزهستی اما اگر تو ببینی که تجاوزی دارد اتفاق می افتد و به راه خودت بروی، برتری بر آن متجاوز نداری. که او کثافت است و تو بی تفاوتی به کثافت پیرامونت که بترس بویش پر نکند دنیایمان را...

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آرین

در ضمن به نظر بنده مشکلی که از قدیم وجود داشته و داره اینه که ما اینقدر این دیوار بین زن و مرد را پررنگ میکنیم! به نظر بنده مقاله خانم صدر هم به این معضلات کمک میکنه! ما اگه همیشه بخوایم قضیه مرد و زن رو ادامه بدیم و هی مردها و زن ها کنیم مشکلمان حل نمیشود. حالا هی بیایم این بحث احمقانه رو ادامه بدیم! من با این نظر که اگر خانم صدر یک مرد بود دقیقا همون چیزی بود که الان بهش اعتراض میکنه! چون دو طبقه جنسی در ذهنش به وجو آورده. وقتی به برابری اعتقاد داشته باشی زن سالاری را هم مثل مرد سالاری باید محکوم کنی

آرین | ۱۳ شهریور ۱۳۸۹ - ۰۵:۴۸
آرین

عالی بود و تاثیر گذار! بنده با شما موافقم ! یادم نمیاد که تا به حال همچین صحنه ای رو دیده باشم و کاری نکرده باشم اما باز از امروز حواسم را به این جور وقایع بیشتر جمع میکنم! که اگر روزی مقاله ای مثل مقاله خانم صدر را خواندم سرم را مثل همیشه بالا نگه دارم و بگویم مرد هایی هم هستند که در این دایره بزرگ خانم صدر نمی گنجند.

آرین | ۱۳ شهریور ۱۳۸۹ - ۰۵:۴۳
کیوان

همه مشکلات جنسی جامعه ایران فقط یک دلیل دارد و آن چیزی نیست جز حجاب اسلامی.

کیوان | ۲۴ خرداد ۱۳۸۹ - ۱۷:۳۲
انسان سکولار

مرد جوانی نزد پدر خود رفت و به او گفت:

- می خواهم ازدواج کنم.


پدر خوشحال شد و پرسید:

- نام دختر چیست؟

مرد جوان گفت:

نامش سامانتا است و در محله ما زندگی می کند.

پدر ناراحت شد. صورت در هم کشید و گفت:

- من متاسفم به جهت این حرف که می زنم. اما تو نمی توانی با این دختر ازدواج کنی چون او خواهر توست. خواهش می کنم از این موضوع چیزی به مادرت نگو.

مرد جوان نام سه دختر دیگر را آورد ولی جواب پدر برای هر کدام از آنها همین بود.

با ناراحتی نزد مادر خود رفت و گفت:

- مادر من می خواهم ازدواج کنم اما نام هر دختری را می آورم پدر می‌گوید که او خواهر توست! و نباید به تو بگویم.

مادرش لبخند زد و گفت:

- نگران نباش پسرم. تو با هریک از این دخترها که خواستی می توانی ازدواج کنی. چون تو پسر او نیستی!

انسان سکولار | ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۲:۳۶
انسان سکولار

شخصن در محل زیر در وبلاگ خودم موضوعات شما را دریافت و به امید جواب خودتان به آنها می مانم.

آنچه مدعیان دفاع از حقوق زن بیشتر بیان میکنند نکات زیر است:

* نگاه جنسیتی به زن!
* قتل های ناموسی
* حجاب اجباری
* قانون ارث
* قانون دیه
* حق طلاق
* و نکاتی اینچنین

که البته جای تامل و اصلاح دارد

و پاره ای از آنچه من در حوزه ی زنان و مردان محل بحث میدانم اینها هستند:

* تبعیض میان دختر و پسر در بهره مندی از تمطع جنسی در دوران تجرد
* فشار روانی وارده بر دختران در رابطه با پرده ی بکارت و مطرح شدن این موضوع به عنوان نشانه ای بر سلامت اخلاقی
* عدم اختیار زنان در تصمیم نسبت به سرنوشت جنین خویش
* عدم آزادی عمل زنان در مسافرت به خارج از کشور و انتخاب شغل بدون رضایت همسر
* نداشتن اولویت برای زنان در گرفتن حضانت فرزندان
* عدم برابری قبح عرفی بی وفائی زن و مرد (که نتیجه البته به ضرر مردان شده!!!).توضیح داده می شود.
* عدم تساوی قانونی بین زوجین در دریافت حکم طلاق
* محدودیتهای قانونی برای ازدواج دختران باکره رشیده و مشروط بودن آن به اذن ولی
* عدم استفاده از امکانات معقول ازدواج موقت به دلیل استدلالهای مغرضانه
* برسمیت شناخته نشدن پدیده ی اجتناب ناپذیر تن فروشی و خیابانی شدن آن
* تحمیل قوانین افراطی و تعهدات سنگین مانند مهریه و عقود ضمن عقد هنگام ازدواج

و موارد دیگر که همه ریشه در یک چیز دارند

تعریف نشدن روشن و عیان رابطه و نگرش و نقش زن و مرد در تعامل با یکدیگر

نظرات شما موتور محرک این بحث خواهد بود و چه کسی جز خودمان میتوانیم حد و نحوه ی تعاملات خودمان را بررسی کنیم.
آنچه امروز حاصل شده کم از فاجعه ای بزرگ ندارد.
دعوت میکنم دوستان بی پرده دانسته های خود را بیان کنند
http://men-women.clubpage.de/

انسان سکولار | ۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۷:۴۴
انسان سکولار

اینجاست که اینجانب ضمن اصرار بر تداوم خواست عمومی مبنی بر اقدام خانم صدر به اصلاح حرفشان که گویا مطلقن تردیدی تا کنون در آن پیدا نکرده اند و اعتقاد به توجه داشتن به این موضوع چونان یک نشانه از بلوغ مدنی جمعیت کوچک احتمالن فرهیخته ی ایرانی حاضر در وب ، اعتقاد دارم که این رویداد میتواند فتح البابی در ایجاد مداخلی به معضلات بسیار مهم روابط زن و مرد در جامعه ی ایران باشد.
بدیهی است که مردمان هر عصری مسئول اعمال زمان خویش اند و واکاوی آنچه در گذشته بوده اولویت اول در مقابل آنچه امروز می گذرد نیست.
از طرفی مقایسه و ملاک قرار دادن فرهنگ و مناسبات سایر بلاد با کشور ما و حتی سایر فرهنگهای موجود در مرزهای جغرافیائی این کشور با قاطبه ی فرهنگ شهرنشین ما جز سوءتفاهم و سوءاستفاده نتیجه ای ندارد.
به عبارت دیگر اجازه دهید واقع بینانه این مسئله را یعنی رابطه ی زن و مرد را در چهار چوب زمان حال و محدود به شهرهای بزرگ ایران بررسی نمائیم.

و البته نه از منظر تعالیم دینی که برای خود محترم اند بلکه بصورت کاملن سکولار به این موضوعات بنگریم.
ویا بقولی در چهار چوب جمجمه!

به نظر من این جریان به ظاهر کوچک می تواند در صورت توجه دوستان و صاحب نظران نقطه ای عطفی در تجدید نظر مردان و زنان آگاه در باره ی بی تفاوتی در حوزه ی فرهنگ جنسیت و نهایتن خانواده و تربیت اجتماعی باشد.

پیشنهاد میکنم زنان و مردان موضوعاتی که محل تعامل ظاهری منافع طرفین می نماید را مطرح کنند تا با کمک اندیشمندان و سایر دوستان آنگونه که در فضای رسمی و دانشگاهی ما امکان پذیر نیست مورد نقد قرار گیرد.

انسان سکولار | ۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۷:۴۱
انسان سکولار

داستان مقاله ی خانمی به نام شادی صدر که حقوق می خوانند و به عنوان یک فعال در استیفای حقوق زنان و در واقع به عنوان یک فمنیست و یکی از پرچم داران این نهضت معرفی می شود این روزها نقل محافل دنیای وب شده است.

ایشان به کمک همان بلاهت معمول جمهوری اسلامی که به مانند یک انقلابی و توسط افرادی بدون یونیفرم دستگیر و یازده روز در بازداشت نگه داشته شد برای خود این اعتبار را کسب کرد و در واقع بدلیل نداشتن هیچ محملی از فعالیتی موثر و قابل اعتنا در شرایطی که جوانان این مملکت بخصوص این روزها به اتهام پرتاب سنگ به اعدام محکوم میشوند آزاد گردیده و حتی رژیم نیازی به ممنوع الخروج کردن وی ندیده است .
وی با رندی تمام بلافاصله از این موقعیت کاذب سیاسی خود استفاده نمود و مهاجرت کرد و با توسل به ادعای یک مبارز تحت تعقیب قرار گرفته نه تنها در حالی که هزینه دهندگان واقعی در زندانها یا قبرستانها هستند از مواهب زندگی در غرب استفاده می کند بلکه با سوء استفاده و مصادره به مطلوب کردن سالها محرومیت زن ایرانی جوایز مختلفی را پی در پی دریافت می کند و الت دست مقامات دست راستی کشورهای غربی برای استفاده در تخریب وجهه ی بین المللی ایران و همچنین تکمیل ژست آزادی خواهی ایشان می گردد.
انتشار این مقاله که به جرات در هر جامعه ای با فرهنگ والا فقط و فقط خودکشی حرفه ای نویسنده ی آنرا در پی دارد خود به تنهائی می تواند برای هموطنان ما موضوع تامل بیشتر بر رعایت تعادل در تغییر مناسبات اجتماعی مان قبل از ایجاد شعور فرهنگی لازم باشد.
تامل بر اینکه چگونه الگوهای ترقی خواه ما اینچنین واپس گرایانه تر و بسیار متحجرانه تر از آنهائی که نقدشان می کنند می گویند و عمل میکنند.
اما از آن تامل برانگیزتر دفاع اکثریت زنان و تعدادی از مردان از ایراد چنین سخنانی می باشد که اگر با تحلیل عریان و بدون لاپوشانی وضعیت تعاملات جنسی جامعه مورد توجه قرار گیرد قطعن هر ایرانی صاحب انصاف و تفکر سالمی را متوجه ی فاجعه ای رخداده و به حد تقریبن غیر قابل برگشت میکند.
ادعاهای سخیف یکجانبه و بیمار گونه ی نشان دادن مردان ایرانی بلاستثنا به عنوان منحرفین جنسی با استفاده از نوشتن نقدی بر سخنان امام جمعه ی تهران که گفتار وی خروش زنان آنسوی عالم را بوجود آورده و اعلام اینکه حرف و کردار مردان ایرانی از او بدتر است یکطرف و دفاع عده ی کثیری از این اندیشه مبنی بر پلیدی خودشان و یا پدر برادر پسر و یا همسرشان از طرف دیگر نشان از دهها نوع معضل اجتماعی دارد که نباید براحتی آنرا ندیده گرفت.

انسان سکولار | ۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۷:۴۰
مریم

خانم صدر شما مرتب از مردها حرف میزنید و متاسفانه یک کلمه از مادرهای چنین افرادی ذکر نمیکنید خوب این مردها که به زنها متلک میگویند دست پرورده و شاه پسر همین خانمهایی هستند که حالا نمیتوانند متلک بشنوند اگر از همان بچگی همین خانمها با شدت با تحفه هایشان مقابله کنند مطمین باشید که وضع ممکن است کمی بهتر شود هرچند وضع ما تازمانی که دختر به عنوان یک کالا محاسبه میشود و باید فلان مقدار مهریه داشته باشد تا فلان قدر جهیزیه به خانه شوهر ببرد وضع همینطور باقی میماند

مریم | ۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۰:۲۹
harchi

ابله تویی که معنی جمله به این سادگی رو نمی فهمی.

harchi | ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۱:۱۳
سارا

عجب آدم ابلهی هستی خب سعی کن سر و ته یک کرباس نباشی. سعی کن متفاوت باشی. واقعا که!

سارا | ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۰:۴۰
harchi

ما که به قول شادی صدر هممون سر و ته یه کرباسیم، چرا باید خودمون رو تو دردسر بندازیم.

harchi | ۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۵:۱۴
صفحه 1 از 1 صفحه
آگهی