نسخه آرشیو شده

مردی که حرف‌هاش را فقط بچه‌ها باور می‌کنند
از میان متن

  • احمدرضا احمدی را شاعر بزرگسالان و نویسنده کودکان می‌نامند، او خودش می‌گوید: «همان‌قدر که به ادبیات کودک پرداخته‌ام و برای بچه‌ها کتاب نوشته ام، برای شعر هم انرژی گذاشته‌ام.»
هستی کتابت‌چی
پنج‌شنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۷:۴۸ | کد خبر: 52649

احمدرضا احمدی متولد 30 اردیبهشت 1319 از خانواده‌ای مذهبی در شهر کرمان است که پیشینه‌‌اش به مبارزان نهضت مشروطه می‌‌رسید، دبستان را در زادگاهش گذراند و پس از کوچ خانواده به تهران، دیپلم خود را در سال 1345 از دارالفنون گرفت.

متولد 30 اردیبهشت 1319 از خانواده‌ای مذهبی در شهر کرمان است که پیشینه‌‌اش به مبارزان نهضت مشروطه می‌‌رسید، دبستان را در زادگاهش گذراند و پس از کوچ خانواده به تهران، دیپلم خود را در سال 1345 از دارالفنون گرفت. سرباز شد و با عنوان سپاهی دانش، دو سالی را در کرمان به معلمی سر کرد. پس از آن به استخدام گروه صنعتی بهشهر، گروه تبلیغات درآمد.

«من حرفی دارم که فقط شما بچه‌ها باور می‌کنید» نام داستانی بود که احمدرضا احمدی در سال 1349 در نتیجه‌ی سفارش کانون پرورش فکری کودکان منتشر کرد.

در سال 1349 برای گذراندن دوره‌ای یک ماهه در رشته انیمیشن کودکان به آمریکا رفت و پس از بازگشت در مهرماه 1350 به استخدام کانون درآمد، تا سال 1358، مدیریت تولید موسیقی برای صفحه و نوار ‌در کانون را برعهده گرفت و آثاری ازجمله مجموعه «صدای شاعر» که معرفی شعر معاصر و شعر کلاسیک فارسی بود، مجموعه زندگی و آثار موسیقی‌دانان ایران و جهان، مجموعه آوازهای فولکلور ایران، مجموعه کل ردیف موسیقی ایران، مجموعه بازسازی تصنیف‌های کلاسیک موسیقی ایران و مجموعه قصه برای کودکان را منتشر کرد.

احمدی از سال 1358 تا زمان بازنشستگی یعنی سال 1373 در بخش انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به ویراستاری مشغول ‌شد.

نویسنده کتاب کودک

«من حرفی دارم که فقط شما بچه‌ها باور می‌کنید» اولین داستانی بود که برای کودکان نوشت و در سال 1349 منتشر شد، این کتاب توقیف شد چراکه بنا به نظر حکومت وقت، پیامی سیاسی در خود داشت.

اما 15 سال بعد در سال 1364 با انتشار کتاب «هفت روز هفته دارم» بار دیگر به کودکی بازگشت. «تو دیگر از این بوته هزار گل سرخ داری»‌ و «نوشتم باران ،‌ باران بارید» نام کتاب‌های دیگری از او هستند که در سال 68 چاپ شدند.  پس از آن، با همکاری نادر ابراهیمی مجموعه کتاب‌هایی را برای کودکان درآورد که موجب تثبیت او در این حرفه شد.

داستان «اسب و سیب و بهار» نمونه‌ای جذاب از ادبیات کودکان است که در اوایل دهه 80 از احمدرضا احمدی منتشر شده است که برنده انتخاب شورای کتاب کودک در همان سال شد.

در سال 1379، او داور جشنواره 20 سال شعر و قصه كودك در ایران شد.
در سال 2010، احمدرضا احمدی، نامزد جایزه هانس کریستین اندرسن شد. در بیانیه هیات داوران آمده بود: «داستان های کوتاه احمدرضا احمدی به شیوه ای شاعرانه از انسانیت، عشق، طبیعت و صلح برای کودکان و نوجوانان می‌گویند.»

احمدرضای شاعر

احمدرضا احمدی را شاعر بزرگسالان و نویسنده کودکان می‌نامند، او خودش می‌گوید: «همان‌قدر که به ادبیات کودک پرداخته‌ام و برای بچه‌ها کتاب نوشته ام، برای شعر هم انرژی گذاشته‌ام.»

آغاز  شاعرانگی احمدی به گفته خودش در فیلم «وقت خوب مصائب»[1]  ساخته‌ی ناصر صفاریان به سال 1340 بازمی‌گردد، شعرهایی که بعدها نخستین دفتر شعر او را با نام «طرح» در سال 1341 رقم زدند تا به‌عنوان پیشروترین شاعر گروه شاعران موج نو شناخته شود.

در سال 1343، نادر ابراهیمی، بهرام بیضایی، جعفر کوش‌آبادی، مریم جزایری، بیژن جلالی، اکبر رادی، محمدعلی سپانلو، اسماعیل نوری علا، مهرداد صمدی و جمیله دبیری و احمدرضا احمدی انجمن ادبی «طرفه» را در طرفداری از هنر موج نو راه انداختند که دو شماره بیشتر منتشر نشد، کتاب‌هایی در زمینه شعر و داستان از دیگر یادگاری‌های این گروه هستند.

احمدی پس از آن به انتشارات روزن پیوست و سردبیری مجله روزن را برعهده گرفت.
همکاری با مجله‌های «رودکی»، «فیلم»، «گزارش فیلم»، «کلک» و «نگاه نو»  از دیگر فعالیت‌‌های ادبی او به شمار می‌روند.

در سال 1387، سومین جایزه شعر خبرنگاران در خانه احمدرضا احمدی برگزار شد.
شعرهای احمدی به زبان‌های انگلیسی، فرانسه، آلمانی، اردو، ارمنی و ژاپنی ترجمه شده‌اند.

کتاب‌ها:

«طرح» 1341
«روزنامه شیشه‌‌ای» 1343
«وقت خوب مصائب» 1347
«من فقط سفیدی اسب را گریستم»1350
«ما روی زمین هستیم»1352
«نثرهای یومیه» 1359
«هزار پله به دریا مانده است» 1364
«قافیه در باد گم می‌شود»1370
«همه‌ی آن سال‌ها» 1371
«لكه‌ای از عمر بر دیوار بود»1372
«ویرانه‌های دل را به باد می‌سپارم» 1373
«از نگاه تو زیرآسمان لاجوردی» 1376
«عاشقی بود كه صبحگاه دیر به مسافرخانه آمده بود» 1378
«هزار اقاقیا در چشمان تو هیچ بود» 1379
«یک منظومهٔ دیریاب در برف و باران یافت شد» 1381
«عزیز من» 1384
«ساعت10 صبح بود» 1385
«چای در غروب جمعه روی میز سرد می‌شود» 1386
«روزی برای تو خواهم گفت» 1387

احمدرضای بازیگر و گوینده

بازیگری و صداپیشگی، تجربه‌ای دیگر در زندگی‌‌اش شد چرا که خودش می‌گوید دوست داشت همه چیزی را امتحان کند.

 در سال 1351 در فیلم «پستچی» داریوش مهرجویی در نقش «مهندس علی اکبرخان» بازی کرد. داستان تقی پستچی که با همسرش در خانه اربابش زندگی می‌کند، ناتوانی جنسی دارد و عصبی است. مهندس علی اکبرخان (احمدرضا احمدی) از فرنگ بازمی‌گردد و با همسر تقی رابطه برقرار می‌کند و در آخر به دست تقی کشته می‌شود.
او همچنین در فیلم‌های «نار و  نی» اثر سعید ابراهیمی‌فر و «بانوی اردیبهشت» ساخته رخشان بنی‌اعتماد گویندگی کرده است.

در سال 1355 نیز به همکاری با برنامه رادیویی «ظهر روز هفتم» با تهیه‌کنندگی مسعود بهنود  پرداخت.

بزرگداشت

در سال 1383، مراسمی به میزبانی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در بزرگداشت احمدرضا احمدی برگزار و تندیس مداد پرنده به او اهدا شد.

[1]«وقت خوب مصائب» ساخته ناصر صفاریان، مجموعه ای از گفت‌و‌گوهایی با احمد رضا احمدی و هنرمندان مطرح کشور در عرصه های مختلف است که به بررسی زندگی و آثار این شاعر می‌پردازد.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی