این مقاله واکنشی است به نمایش تبلیغاتی دولت در فراهم آوردن امکان دیدار مادران آمریکایی با فرزندان دربندشان در مقابل دوربینهای تلویزیونی
سه مادر آمریکایی در کنار سه فرزند خود در مقابل یک دیوار آینهای از یک سو و دوربینهای خبرنگاران از سوی دیگر یکدیگر را در آغوش میکشند.
در مقابلشان سیب، موز، آبمیوه، آب معدنی، زیر سیگاری، دسته گل و البته تعدادی هم میکروفن قرار داده شده است.
مادران آمریکایی که کاملا سیاهپوش و با «حجاب کامل اسلامی» وارد تهران شده بودند، لباسهای سیاه خود را با مانتو و روسری رایج ایرانی عوض کردهاند.
یک کوهنورد زن و یک کوهنورد مرد که به اصطلاح با هم «نامزد» بودهاند در کنار هم نشستهاند و گاهی هم یکدیگر را در مقابل دوربین در آغوش میگیرند.
صحنههایی از این دست در تاریخ سیساله جمهوری اسلامی فراوان یافت میشود. گاهی خارجیها با لباس آراسته همراه با میوه و شیرینی مقابل دوربین قرار میگیرند و گاهی هم داخلیها.
اولین صحنه از این دست به سی سال پیش باز میگردد وقتی گروگانهای آمریکایی سفارت آمریکا مقابل دوربین آورده شدند تا کریسمس را جشن بگیرند. به آنها میوه و شیرینی تعارف شد و گروگانها در مقابل چشم دوربینها خوشحال بودند.
آخرین نمونه چنین نمایشی هم آزاد کردن ملوانان انگلیسی بود. به ملوانان کت و شلوار دادند به کاخ ریاست جمهوری برده شدند و رییسجمهور با تک تک آنها دست داد و به هر کدام سوغاتی تقدیم شد.
نمایشهایی از این دست اما محدود به ایران نمیشود، گرچه شاید در هیچکجای دنیا به اندازه ایران شیوع نداشته باشد. رهبر کره شمالی هم به نمایشهای تلویزیونی با استفاده از زندانیان سیاسی علاقهمند هست.
گرچه کیم جونگ ایل، بیشتر دنبال این هست که خود جلوی دوربین برود تا زندانیانش. سال قبل وقتی دو خبرنگار آمریکایی در کره شمالی در حبس بودند و دادگاه آنها را به چند سال زندان با کار اجباری محکوم کرده بود، آقای جونگ ایل آزادی آنها را مشروط کرد به اینکه بیل کلینتون، رییسجمهور سابق آمریکا، به کرهشمالی سفر کند و با آقای جونگ ایل در مقابل دوربینهای عکاسی شام بخورد.
به فاصله چند ساعت از ضیافت شام، زندانیهای آمریکایی آزاد شده و با بیل کلینتون به آمریکا باز گشتند.
از ظرافتهای دیپلماسی فعلی جمهوریاسلامی، به گفته محمود احمدینژاد «دیپلماسی عمومی» است. یعنی حرکتهای سیاسی و دیپلماتیک باید در مقابل دوربینها و افکار عمومی انجام شود تا افکار عمومی به واکنشهای سیاسی شکل و جهت دهند.
از «رافت اسلامی» که در مقابل دوربینها با زندانیان سیاسی در جمهوری اسلامی میشود، این نتیجه بدست میآید که جمهوری اسلامی یا حداقل دستگاه تبلیغاتی دولت احمدینژاد تصور میکند که افکار عمومی به زندان انداختن مخالفان سیاسی و شهروندان خارجی را با دیده تردید نگاه میکند.
جمهوری اسلامی میداند که در افکار عمومی، زندانهای سیاسی ایران و وضعیت زندانیهای سیاسی مطلوب نیست. به همین خاطر لازم است هر از گاهی، این زندانیان را مقابل دوربین بیاورد و به آنها «رافت اسلامی» نشان دهد.
به همین خاطر است که لازم میداند عکسهای عبدالمالک ریگی را در زندان در حالی که در اتاقی با شرایط خوب زندگی میکند و در حال مطالعه است منتشر کند، یا از هاله اسفندیاری در سوئیتی که برای او در زندان آماده کرده، اعتراف تلویزیونی بگیرد.
اما گاهی این روش نه تنها مضحک که بسیار آزاردهنده است. اینبار هم یکی از این موارد بود. نگاه کردن به چهره مادران آمریکایی و زندانیان دربند که بعد از نزدیک به یک سال یکدیگر را برای اولینبار میدیدند، در مقابل چشم دوربینها بسیار آزاردهنده بود.
تصور کنید، مادرانی و زندانیانی ماهها از هم بیخبر بودهاند، اما حالا که همدیگر را میبینند و طبیعتا بسیار دلتنگ هستند، باید احساسات خود را در مقابل دیگران نشان دهند. به عقیده من این یک تجاوز مسلم به کرامت انسانی این افراد است. عمل ظالمانهایست که فقط از دستگاه «دیپلماسی عمومی» دولت احمدینژاد بر میآید.
نگاه کردن به این عکسها آزاردهنده است، اما پیشنهاد میکنم، این عکسها را ببینید تا بیشتر و بیشتر با «رافت اسلامی» دستگاه «دپیلماسی عمومی» آشنا شوید.
daghighan khanoome mahsa. bemiram baraye in zendaniane siasy….
ina hichvaght fekr kardand ke mage faghat kharejiha madar daran o madarashun negaraneshunan? fekr nemikonan ke hamin zendanihaye sysasiye irani ham madar daran? ke hatta jasade bachehashun ro ham beheshun tahvil nemidan?
مزحک؟