نوزده ماه از بازداشت حسین درخشان، وبلاگنویس ایرانی، میگذرد اما هنوز هیچ یک از نهادهای قضائی، انتظامی و اطلاعاتی ایران توضیح کاملی درباره اتهام و وضعیت وی در زندان ارائه نکردهاند.
با گذشت 572 روز از بازداشت حسین درخشان، وبلاگنویس ایرانی، هنوز هیچیک از نهادهای قضائی، انتظامی و اطلاعاتی ایران توضیح کاملی درباره اتهام و وضعیت وی در زندان ارائه نکردهاند.
خانواده و دوستانش از روز پنجم خردادماه وبلاگی برای اطلاعرسانی و پیگیری وضعیت او راهاندازی کردهاند و در این وبلاگ درباره او مینویسند.
نویسندگان وبلاگ «عدالت برای حسین درخشان»، علت ایجاد این وبلاگ را بیتوجهی اکثر رسانههای خبری و گروهی پس از 19 ماه بازداشت موقت حسین درخشان اعلام کردهاند. آنها قصد دارند از این راه به سوالها و شایعههایی که در این مدت ایجاد شده پاسخ دهند.
حمزه غالبی رئیس شاخه جوانان ستاد میر حسین موسوی که پس از وقایع انتخابات چند روز از 70 روز حبساش را با حسین درخشان گذراند درباره وی نوشت: خودش برایم گفت که متهم به جاسوسی برای سی.آی.اِی است و زیر فشار بعد از اینکه دوماه انفرادی بوده، به جاسوسی اعتراف کردهاست. بعدا که پیش دادیار رفته، گفتهاست که زیر فشار مجبور به اعتراف شدهاست. برای همین دوباره او را به انفرادی برگرداندهاند.
وی که تا زمان حضور حمزه غالبی 8 ماه را در انفرادی به سر برده بود و نسبت به آب آلوده زندان و رفتار بد زندانبانها اعتراض داشته، تاکید کرده: میخواهم بروم دادگاه اگر اتهامی دارم در محکمه قضایی محاکمه بشوم.
به گفته خانواده وی، حسین درخشان دو هفته پس از ورودش به ایران در 11 آبان 87 به دست افرادی ناشناس در منزل پدریاش بازداشت شد و صرفا به آنان گفته شد برای پیگیری پرونده او به دفتر دادستان وقت تهران، سعید مرتضوی، مراجعه کنند.
علیرضا جمشیدی، سخنگوی قوه قضائیه ایران، 10 دی ماه سال 88 در یک نشست مطبوعاتی اعلام کرده بود: حسین درخشان در اختیار دادگاه انقلاب است و «مسائل و مواردی در رابطه با ائمه اطهار» از جمله اتهامات اوست.
برخی وبسایتها و وبلاگهای تندروی حامی محمود احمدینژاد هم اتهام «اهانت به معصومین» را متوجه حسین درخشان کرده بودند.
جرم؛ از نوع رایانهای
در آبان ماه سال 88 مهرداد امیدی، رئیس پلیس مبارزه با جرایم رایانهای آگاهی نیروی انتظامی، از تشکیل کمیته ویژهای خبر داد که به قصد رسیدگی به «جرایم رایانهای» تشکیل شدهاست.
پیش از این برخی وبلاگنویسان ایرانی به جرایمی مانند توهین به افراد و مقدسات یا افشای اسرار و اسناد دولتی محاکمه و مجازات شدهاند.
حسین درخشان که با عنوانهایی مانند «پدر وبلاگنویسی فارسی» و «ابوالبلاگر ایران» شناخته میشود در سالهای گذشته در وبلاگ خود یادداشتهایی منتقدانه درباره مقامات جمهوری اسلامی نوشته بود؛ اما در آخرین نوشتههایش در ماههای پیش از بازگشتنش به ایران تغییر موضع داد و به حمایت و جانبداری از حکومت و مقامات ایران رو آورد.، به طوری که نوشتههای وی در وبلاگش درباره مسايل و چهرههای سياسی و اجتماعی موضوع بحثهايی جنجالی در بين شماری از وبلاگهای ايرانی بود.
حمزه غالبی در وبلاگش درباره حمایت و جانبداری حسین درخشان از دولت احمدینژاد نوشت: از احمدینژاد دفاع میکرد. میگفت: احمدینژاد تنها کسی بود که میتوانست در مورد انتخاب معاون اول استقلال به خرج دهد. اوست که توانست وزیر زن وارد کابینه کند. از بازداشت اصلاحطلبها ابراز خوشحالی میکرد.
این وبلاگنویس ایرانی حدود 10 سال پيش به ويژه به دليل تهيه يک راهنمای راه اندازی وبلاگ به زبان فارسی و نقشی که در گسترش وبلاگهای فارسی زبان ايفا کرد، در ميان وبلاگنويسان ايرانی به چهرهای شناختهشده بدل شد.
خانواده وی یک سال پس از بازداشت وی در مهر ماه 88 به دستگیری فرزندشان واکنش نشان دادند. حسن درخشان، پدر وی، در نامهای سرگشاده به رئیس قوه قضائیه خواستار روشنشدن وضعیت و اتهامات او شد.
عذرا کیارشپور، مادر حسین درخشان، نیز پنج ماه پس از آن در26 اسفند در نامهای سرگشاده خطاب به رئیس قوه قضائیه نوشت: از بیتوجهیهای مكرر دستگاه تحتالامر شما به قاضیالحاجات شكايت میبرم.
پیش از این در اواخر فروردین ماه 88 محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری ایران، در نامهای به سعید مرتضوی، دادستان وقت تهران، خواستار رعایت حقوق رکسانا صابری و حسین درخشان شدهبود.