نسخه آرشیو شده

«صدای شکستن استخوان‌های اقتدارمان را خواهیم شنید»
از میان متن

  • محمد نوری‌زاد می‌پرسد: چرا شهر قم، که تا پیش از انقلاب، پاک و شایسته بود، بعد از انقلاب، اول شهر آسیب دیده از مفاسد اجتماعی کشور شده است
موضوع مرتبط

مردمک
پنج‌شنبه ۱۳ خرداد ۱۳۸۹ - ۱۲:۰۶ | کد خبر: 53091

محمد نوری‌زاد در پنجمین نامه خود خطاب به آیت‌الله علی خامنه‌ای که در تاریخ نهم خرداد در پایگاه اینترنتی کلمه منتشر شد، نوشت: اگر با خود صادق باشیم، صدای شکستن استخوان‌های اقتدارمان را خواهیم شنید.

محمد نوری‌زاد در پنجمین نامه خود خطاب به آیت‌الله علی خامنه‌ای، که در تاریخ نهم خرداد در پایگاه اینترنتی کلمه منتشر شد، نوشت: اگر با خود صادق باشیم، صدای شکستن استخوان‌های اقتدارمان را خواهیم شنید.

وی با اظهار تاسف از این که آسیب و جراحتی که به اسلام و به گرایش دینی مردم وارد آمده، فراتر از آسیب و جراحت همه طول تاریخ است علت صراحت لهجه خود را این می‌داند که «فرصت چندانی برای بازگشت و ترمیم خرابی‌ها نیست.»

نویسنده سابق روزنامه کیهان با ذکر این مثال که «مردان شکست خورده در خارج خانه بی‌دلیل بر اهل خانه خود سخت می‌گرفتند» و «مردانگی مخدوش خود را با کوفتن بر سر زن و فرزند» جبران می‌کرد، «سران فتنه» را همان «اهل خانه» تلقی می‌کند که نظام به این ترتبیب «عصبیت ناشی از شکست‌های پی در پی خود را تخلیه می‌کند و قدرت مخدوش خود را به رخ می‌کشد.»

دادگاه انقلاب، محمد نوری‌زاد، از روزنامه‌نگاران معترض به نتیجه انتخابات 88 را که در آخرین روزهای آذرماه 88 بازداشت شد به سه‌ سال و نیم زندان و تحمل پنجاه ضربه شلاق محکوم کرده است.

اتهام آقای نوری‌زاد در حکم دادگاه، فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی، توهین به رهبر ایران، رئیس جمهوری، رئیس قوه قضائیه و امام جمعه مشهد ذکر شده است.

اسلام اختراعی

محمد نوری‌زاد در ادامه نامه خود با اشاره به «اسلام اختراعی» و با حسرت نسبت به گذشته می‌نویسد که دانش روحانیان محدود به علومی غیر مرتبط با حساسیت‌های کشوری و جهانی است و «دخالت ناشیانه» آن‌ها را در هر یک از حوزه‌های دیگر کشور عامل «آشفتگی حتمی» تلقی می‌کند.

او آرزو می کند که «ای کاش ما را با اسلام اختراعی خود کار نبود و یا حتی اسلام ، تنها در سفر به دور دست های تاریخی ما محدود و تعریف نمی‌شد.» وی «خصلت‌های گزینش‌گری و نخبه‌گریزی و عوام پروری» را دلیل  شکست این «اسلام اختراعی» می‌داند.

قم؛ آسیب‌دیده‌ترین شهر از نظر مفاسد اجتماعی

محمد نوری‌زاد سپس به شکایت مردم قم از مفاسد اجتماعی این شهر می‌پردازد و می‌پرسد: چرا شهر قم، که تا پیش از انقلاب، پاک و شایسته بود، بعد از انقلاب، اول شهر آسیب دیده از مفاسد اجتماعی کشور شده است؟

آقای نوری زاد در بخش دیگری از نامه «آسیب‌های دلخراش و مفسده‌های اجتماعی» این شهر را ناشی از «نگرش خام و دستوری و بی‌خردانه» می‌داند که «جز خسارت و خرابی و گریز و نفرت مردم نتیجه‌ای ندارد.»

او جای عدالت و انصاف را در جامعه خالی می‌بیند و و از بی‌شهامتی سخن می‌گوید که حتی قادر نیست به «حسابرسی آستان قدس رضوی بپردازد یا به عدم تعادل فکری مسئولان حکومتی از جمله رییس جمهور نمره منفی بدهد.»

مسئولان شکست خوردند

آقای نوری زاد با قلمداد کردن دست اندرکاران به عنوان «شکست خوردۀ معرکۀ جولانِ تاریخی » می نوسد « متأسفانه، حتی در موضوع تخصصی خودمان که اسلام باشد، به قهقرا گراییده‌ایم.»

آقای نوری زاد از جمله مزایای وجود «سران فتنه»به این نکته اشاره می‌کند که: ما و شما اکنون باید به مردم خود «پاسخ» دهیم که مسئول این همه عقب ماندگی وکارنابلدی و رواج‌گر این همه بی‌کیاستی و بی‌لیاقتی و به باددهندۀ این همه فرصت وثروت و بدیهی‌کنندۀ این همه دروغ و حرامخوری و بانی این همه خنده‌دار شدن قانون، کسی جز خود ما نیست .

او در ادامه می‌نویسد اگرچه «سران فتنه» درواقع آمدند تا حکومت را «از پاسخگویی به مطالبات مکرر و رها مانده و بی‌سرانجام مردم برهانند» اما به «سرکوب» آن‌ها اقدام شد، چرا که حکومت می‌خواست «مردمان به مشغله‌ای انحرافی درافتند و از چگونگی کارهای تو در توی و مسؤلیت‌های خاک آلود و بر زمین ماندۀ‌ نپرسند.»

محمد نوری زاد در جای دیگری از نامه می‌پرسد «آیا اسلامی که از او دم می‌زدید، همین است که در چارچوب خانه جوانان بی کار و معتاد و تن‌فروش و سرگشته و فرومرده و پژمرده و معلق ما ذبح می‌شود؟ همین است که در مجلس شورای اسلامی، هر روزه چهره‌اش می‌خراشند و پوستش می‌درند و در دستگاه قضا به شوخی اش می‌گیرند؟ و در دولت ، جیب هایش را خالی می کنند؟»

او در ادامه نامه و در انتقاد از نمایندگان مجلس می‌نویسد که آن‌ها «سالهاست به جای قانون و نظارت قانونی، و به جای تحقیق و تفحص مؤثر، و به جای واخواهی حقوق فراموش شدۀ مردم، شوخی می‌پراکنند.»

رکود و رخوت در قوای سه‌گانه

او با نام نهادن سه قوه مقننه، قضاییه و مجریه به عنوان «سه یار دبستانی» خاطرنشان می‌کند که «ظاهراً جز رکود و رخوت و رفاقت رویکردی نیست» و نتیجه می‌گیرد که باید از «ظهور فتنه و سران فتنه» خوشحال بود و «نگاه پرسشگر و پر شماتت مردم داخل و خارج و نسل‌های گذشته وآینده را به رفتار آنان منحرف» کرد.

محمد نوری‌زاد در بخش دیگری ازنامه خود نتیجه مبارزه کنونی با بدحجابی را از هم‌اکنون «شکست خورده و پر از آسیب» پیش‌بینی می‌کند.

وی در جای دیگری از نامه ضمن یادآورشدن مسئولیت رهبری در نظارت بر رفتار سپاهیان و نظامیان به ورود آن‌ها به مواضع اقتصادی و رانت خواری اشاره می‌کند و از «تغییر چهره سپاه و بسیج و اسلام آرمانی» گله می‌کند.

آقای نوری‌زاد ضمن هشدار به رهبری خبر از بحران احتمالا «خونینی» می‌دهد که در سالروز انتخابات خرداد درپیش است و از او می‌خواهد که «مراقب فتنه‌ها»یی باشد که بانیان آن در اطراف خود او آرایش یافته‌اند.

او سران فتنه واقعی را «سران قدرت‌های در سایه» می‌خواند که «میلیارد میلیارد پول بی‌زبان مردم را جابجا می‌کنند، و به پروندۀ مفتوحۀ میلیاردها پول گمشده، پوزخند می‌زنند.»

آقای محمد نوری زاد در پایان نامه خود محمد خامنه ای را به تماشای امضایش پای برگه خرید سهام مخابرات توسط سپاه فرا خوانده و نوشته‌است «قدرت‌های در سایه، با شما این می‌کنند! وبدون این که شما بخواهید وشما راضی باشید و شما خبر داشته باشید، امضای رضایت شما را پای عملکرد خود می‌نشانند.»

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی