نیویورک تایمز در مقالهای به شکلگیری موسیقی اعتراضی در ایران پرداخته است که به نظر نویسنده موجب شده همچنان شور اعتراضات مردم به نتیجه انتخابات سال گذشته را زنده نگه دارد.
نیویورک تایمز در مقالهای به قلم نازیلا فتحی، به شکلگیری موسیقی اعتراضی در ایران پرداخته است که به نظر نویسنده موجب شده همچنان شور اعتراضات مردم به نتیجه انتخابات سال گذشته را زنده نگه دارد.
این روزنامه مینویسد از زمانی که مقامات جمهوری اسلامی، تظاهرات اعتراضی پس از انتخابات خرداد 88 را سرکوب کردند، تولید موسیقیهای اعتراضی شدت گرفت. این سبک موسیقی برای آرامش بیشتر و روحیه گرفتن برای آینده اعتراضات به سرعت میان مردم منتشر شد.
به نظر نویسنده هرچه معترضان خیابانی ساکتتر شدهاند، موسیقی اعتراضی بلندتر و خشمگینتر سربرآورده است.
اما دولت محمود احمدینژاد برای مقابله با گسترش این موسیقی و برای ساکتکردن آن چه «موسیقی مقاومت» نامیده میشود، اقداماتی انجام داد. سایتهای ضبط آهنگ و سایتهای شبکههای اجتماعی که معترضان برای سازماندهی اعتراضات و توزیع ویدئوهای مربوط به خشونتهای دولتی و شبهنظامیان از آن استفاده میکردند، به سرعت فیلتر شد.
در ادامه این مقاله، نویسنده به پریسا دانشجوی 24 سالهای اشاره میکند که پس از شنیدن یکی از آهنگهای شاهین نجفی، خواننده رپ ایرانی مقیم آلمان، شش ساعت در شب که سرعت اینترنت در ایران زیادتر است، بیدار مانده تا تمام آهنگهای این خواننده را ضبط کند.
اما دو ماه پیش یک گروه طرفدار دولت ایران که خود را «ارتش سایبری» مینامند، سایت آقای نجفی را فیلتر کردند. این گروه که تویتر ایرانیها را در آذر ماه سال گذشته حک کرده بود، این پیام را در سایت گذاشتند: «این سایت از سوی سربازان گمنام امام زمان تسخیر شده است.»
سایت آقای نجفی با وجود فیلتر دولتی هنوز هم از سوی ایرانیها با استفاده از نرمافزارهای مخصوص میتواند یافته شود.
به گفته نیویورک تایمز، در اواخر آذر ماه سال گذشته مقامات دولتی شهرام ناظری، خواننده موسیقی اصیل ایرانی را بهخاطر ضبط آهنگ «ما خس و خاشاک نیستیم» را احضار کرد. شعر این آهنگ پاسخ تندی به سخنان محمود احمدینژاد بود که برای توصیف معترضان ضددولتی از آن استفاده کرده بود.
نیویورک تایمز مینویسد در عصر دیجیتال سرکوب موسیقی مانند فشار یک اسفنج مرطوب است. موسیقی اعتراضی روی اینترنت دانلود میشود و در بازار سیاه به فروش میرسد یا از طریق بلوتوث میان افراد پخش میشود.
حتی در یک سال اخیر ویدئوهای خانگی زیادی نیز ساخته شده که با ترکیب تصاویر و موسیقی، به صورت آنلاین به نمایش گذاشته میشوند.
گستردگی موسیقی اعتراضی در ایران
عباس میلانی، مدیر مطالعات ایران در دانشگاه استانفورد به نیویورک تایمز گفته است که «موسیقی هیچگاه مانند امروز در ایران فراوان و متنوع نبوده است.»
یک پایگاه اینترنتی متعلق به مخالفان دولت نزدیک به صد موسیقی اعتراضی را برای دانلود قرار داده که تقریبا بیش از 20 آهنگ از آنها با یاد ندا آقاسلطان، دختر 26 سالهای ساخته شده که در یکی از تظاهرات تهران کشته شد.
در ادامه گزارش آمده است که فروشندگان خیابانی سیدیهای این موسقیها را در چهارراهها به قیمت ارزان میفروشند.
شهروندان تهرانی میگویند موسیقی اعتراض با صدای بلند در مهمانیها و اتومبیلها در خیابان شنیده میشود و این صدای بلند از داخل اتومبیل به سایرین این پیام را میرساند که «روح مبارزه هنوز پابرجاست.»
نویسنده نیویورک تایمز با اشاره به این که «این موسیقی میتواند حتی در مکانهای ساکت و به صورت غیر منتظره نیز نمودار شود» به گفته نیکی دختر 25 سالهای اشاره میکند که میگوید در یک کتابفروشی در تهران مردی تقریبا 60 ساله را دیده است که به یک آهنگ جدید از محمدرضا شجریان با نام «برادر، اسلحهات را زمین بگذار» گوش میداده است.
این آهنگ براساس شعری قدیمی است که از سربازان میخواهد به خشونت پایان دهند.
نیکی میگوید که افرادی را در تظاهرات دیده است که شعاری با عنوان «برادر، اسلحهات را زمین بگذار» حمل میکردهاند اما دیدن آن مرد در کتابخانه برایش «مهیجتر» بوده است.
به نظر نویسنده گزارش موفقیت دولت ایران در سرکوب دگراندیشان میتواند کمک کند تا خشم فزاینده موجود در این موسیقی و محبوبیت هنرمندانی مانند آقای نجفی که به این خشم پرداختهاند درک شود.
در مقابل محسن نامجو، خوانندهای که بیشتر در میان بزرگترها شنونده دارد، آقای نجفی «خشمی علیه ماشین انقلاب اسلامی است که شعر تند و ضربات هپهاپ او جوانان ایرانی را تسخیر کرده است.»
شاهین نجفی گفته است که از زندانیان آزاد شده ایمیلهایی دریافت کرده که نشان میدهد اشعار آهنگهای او روی دیوارهای زندان نوشته و پشت میلههای زندان زمزمه میشود.
به نظر آقای نجفی خشم، پاسخ صادقانهای است به کتک زدنها، کشتنها و اعدامهایی که دولت نسبت به اصلاحطلبان انجام داده است.
«من با غم و خشم فریاد میزنم»
او در یک مصاحبه تلفنی از خانهاش در آلمان گفت: خشم در موسیقی من از اعماق درونم بیرون میآید. من مردی هستم که همواره با غم و خشم فریاد میزنم.
او که اهل بندر انزلی است، اولین گیتار خود را در 18 سالگی خرید و در سن 25 سالگی از ایران به خاطر آهنگی که روحانیان را به طنز گرفته بود رانده شد.
در ادامه گزارش نیویورکتایمز آمده است که با وجود اصلاحات دوره محمد خاتمی که ممنوعیت موسیقی پاپ کاهش یافته بود، آهنگ طنزآمیز «من ریش دارم» مرزها را شکست و حالا اگر آقای نجفی به ایران برگردد، مجازات سه سال زندان و 100 ضربه شلاق در انتظار اوست.
به نوشته نیویورک تایمز قلب این خواننده مانند سایر هنرمندان ایرانی در غربت، به واسطه مرزها دو نیمه شده است. او در آلمان زندگی میکند، جایی که آزادی هنری دارد، اما وطن او همیشه ایران خواهد بود.
تماشای همراه با درماندگی وقایع تابستان گذشته روی او اثر عمیقی گذاشته است، به طوریکه میگوید: من هنوز به کشورم تعلق دارم و درد آنها را احساس میکنم، مسافت با وجود اینترنت مفهومی ندارد. ما نسلی هستیم که همواره سرکوب و تحقیر شدهایم و همین ما را غمگین و خشمگین ساخته است.
محسن نامجو: زندگی با ترس همیشگی
در ادامه این مقاله آمده است که محسن نامجو نیز در آخرین آلبوم خود تندتر رفته و آیتالله خامنهای را با عنوان «مقام والای برتریطلبی» معرفی کرده است.
آقای نامجو میگوید: مردم ایران شجاع هستند، زیرا هر آنچه میکنند از راندن موتورسیکلت در خیابانهای شلوغ تهران تا اعتراضات علیه دولت خطرناک است. آدم باید همیشه با ترس زندگی کند.