کمتر از 48 ساعت به سالگرد انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری ایران، میرحسین موسوی و مهدی کروبی در بیانیه مشترکی اعلام کردند که در روز 22 خرداد راهپیمایی برگزار نمیشود.
مهدی کروبی و میرحسین موسوی در بیانیه سالروز 22 خرداد اعلام کردند که برای حفظ جان و مال مردم، راهپیمایی این روز برگزار نخواهد شد.
دو رهبر مخالفان دولت در این بیانیه مشترک که روز پنجشنبه، 20 خرداد ماه منتشر شد، نوشتهاند که این تصمیم به معنای این نیست که دولت توانسته است با «تهدید، تحقیر و دروغ» حرکت اعتراضی مردم را منکوب و سرکوب کند.
آنها در متن این نامه یادآوری کردهاند که برای پاسداشت «حماسه به یغما رفته» و پیگیری «مطالبات بهحق ملتی سرافراز»، برای سالگرد «روز فراموش نشدنی 22 خرداد»، تقاضای برگزاری راهپیمایی کرده بودند.
میرحسین موسوی و مهدی کروبی، رهبران جنبش اعتراضی ایران هفته گذشته از دولت خواسته بودند که به مخالفان اجازه دهد در روز 22 خردادماه، سالگرد دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری راهپیمایی کنند.
هشت حزب و گروه اصلاحطلب نیز در نامهای از وزارت کشور خواسته بودن که برای راهپیمایی روز 22 خرداد مجوز صادر کند.
آقایان کروبی و موسوی در بیانیه اخیر خود که متن آن در پایگاه اینترنتی سحامنیوز منتشر شد، گفتهاند که براساس اصل 27 قانون اساسی جمهوری اسلامی و با هدف جلوگیری از بروز تنش و گرفتن بهانه از دست «سرکوبگران» این راهپمیایی برگزار نخواهد شد.
آنها با یادآوری حضور گسترده مردم در انتخابات ریاست جمهوری ایران در روز 22 خرداد ماه 88، خطاب به «مردم آگاه و هوشیار ایران» نوشتهاند که حضور و مشارکت آگاهانه و مسئولانه مردم در پای صنوقهای رای در سال گذشته، «حرکتی عظیم» و «حماسه جاودانه» و مقدمهای برای تغییر مسیر آینده کشور از «سرازیری مخوفی» بود که گرفتار آن شده بود.
در ادامه این نامه آمده است: متاسفانه «دستان ناپاک» در «آرای پاک» شما دست برده و نتیجه به گونهای اعلام شد که موجب حیرت همگانی شد و اعتراضات یک پارچه «مردم آگاه» برای احقاق حق از دست رفته را برانگیخت.
این دو نامزد معترض به نتیجه انتخابات ادامه دادهاند: اما افسوس راهپیمایی و حضور مسالمتآمیز شما به جای آنکه مورد توجه و رسیدگی قرار گیرد، سرکوب شد و شما «ملت همیشه سربلند، هزینههای بسیاری را در یک سال گذشته برای به دست آوردن «حق به یغما رفته» خود پرداختهاید.
در این نامه به راهپیمایی مردم در 25 خرداد سال 88 اشاره و از آن به عنوان راهپیمایی «فراموش نشدنی» یاد شد که گذشت زمان هم از اعتبار آن نمیکاهد.
در ادامه این نامه یادآوری شده که تعدادی از احزاب و گروههای اصلاحطلب هم برای رفع «بهانهجوییها» درخواست مشابهی را به وزارت کشور ارائه دادند، اما مشخص شد که امیدی به اخذ مجوز از این دولت نیست.
این دو نامزد معترض به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری، در ادامه نامه خود با یادآوری رویدادهای پس از انتخابات و حوادث یک سال گذشته، که از آن به عنوان «سابقه سیاه» در سرکوب معترضانی یاد کردهاند، که تنها جرمشان طلب کردن رأی خود به شیوه مسالمت آمیز بود، به انتشار خبرهایی اشاره میکنند که از سازماندهی مجدد «افراطیون و سرکوبگران» برای یورش به «مردم بیدفاع و مظلوم» حکایت دارد.
این دو رهبر جنش اعتراضی مردم همچنین در بیانیه خود از مردم و معترضان خواستهاند که خواسته و مطالبات «بهحق» خود را از مجاری کم هزینهتر و موثرتری دنبال کنند.
در ادامه این نامه تاکید شده که برخلاف تهدیدها و تحقیرها و ادعاهایی رسانه «به اصطلاح ملی صدا و سیما» این خود فریبی و سادهانگاری است که تصور شود حرکت اعتراضی مردم سرکوب شده یا نیروهای جنبش اعتراضی مردم ایران تحلیل رفته است.
دو نامزد معترض در بیانیه خود نوشتهاند: دست اندکاران و سیاستگذاران بیش از هر کس به این نکته واقفند که جنبش زنده است و بر خلاف همه تهدیدها و مخاطرات، نا امنیها، علم به عواقب احتمالی مالی و جانی هنوز از اعتراض بهحقشان دست نکشیدهاند و یک اعلام حضور کوچکشان، وحشت بر سرتاپای سرکوبگران میاندازد و لشگرکشی همه جانبه انتظامی و امنیتی را به دنبال دارد.
آقایان کروبی و موسوی در پایان نامه خود نوشتهاند که این رسم «دولتی نامشروع» است که جز به موافقان خود مجوز راهپیمایی نمیدهد. راه برگزیده «ملت بزرگ ایران» مسدود شدنی نیست و مردم خلاقانه نقش آفرینی خود را در این مسیر متجلی خواهند ساخت.
آقایان موسوی و کروبی هم جزئ همین دولت هستند مردم را بازیچه ایی برای کارها قرار دادند
یادتان نیست تجربه گفتار درمانی آقای خاتمی را 8 سال مردم را به سر دواندند و چه قتلهایی را رم زندندهمین آقایان چکار کردند
هموطن عزیز همه وقت چقدر دلم برای مردمم می سوزد که چقدر اینها ساده اندیشند
نمی دانم چطور کمکشان کنم لی خیلی از این بابت دستم کوتاه است اینها همه مردم را دارند بازی میدهند ترا به خدا هوشیار باشید دارند ب
باید برای راهپیمایی رفت از موسوی و کروبی هم می خوایم به مردم بپیوندند
آقایان و خانم ها خارج نشین، خارج از گود نشستید و می گویید لنگش کن
مگر ندیدید این مردم در هر تظاهرات سکوتید کشته دادند؟
هزینه سنگین این چنین کجا خواسته جنبش سبز بوده است؟
من در خارج و در میان مشتی ایرانی وطن فروش اسیرم. روز خود را باغم آغاز می کنم و شب هنگام با رنج غم به بستر مرگ می روم. روح حساس هنری من از دیدن این همه دروغ و خیانت ها دائما در رنج است. غالبا برای فرار از این آدم نما ها به طبیعت و یا کار سخت کارگری می پردازم.
حتی خود کانادائی ها هم می گویند چرا اینقدر سخت کار می کنم. چون با کار کردن فکر خود بدور از خیانت اندک ایرانی های اطراف خود می بینم. جراحت وارده با چکش و اره و سختی کار برای من اصلا مهم نیست .
رفتار زشت همو طنانم من را آزار میدهد.
من میدانم هر روز چند فقیر بدبخت و معتاد و زن تن فروش را در خیابان های زشت کانادا خواهم دید .
من میدانم کاری از من برای کمک به آنها ساخته نیست.
من زن های مغرور تنهای عصبی را هم می بینم دائما مانند لات ها در مقابل مغازه های شیک حسرت یک کیف یا کفشی را دارند اما من می بینم که چطور از مغازه ها مردم یا بر اثر فقر یا عادت یواشکی دزدی می کنند. دزدیدن یک سیب ؟تعجب آور است؟
من بار ها در همین خیابان ها زیر بارش برف و باران بی خانمان بودم.
من بار ها کتک خوردم و تحقیر شدم .
وقتی با رنگ ها بازی می کنم بوی تنفر و خیانت دارند.
وقتی شعر می گویم با ماتم خود درد تو را می گویم .
اما با خیانت هم وطنانم با نادانی های شان چه کنم؟
من کی هستم ؟خانه خود را گم کرده ام.
من می بینم که دختران زیر سن را اغفال می کنند .
مواد مخدر را دولت کانادا قانونی می کند و هر شب جسد بی جان چند معتاد را محله هستینگز ونکور شهرداری می برد.
من می بینم هم وطن معتاد من از روی نیاز دزدی می کند یا رفیق خود را می کشد.
من نمی دانم چرا؟
روح حساس یک هنرمند تحمل دیدن و شنیدن این حوادث را ندارد.
من می بینم هم وطن خائن من در چشمان من نگاه می کند و دروغ می گوید.
من جنگ ابر قدرت ها را برای استعمار بیچاره گان می بینم.
اما چه کنم ؟
ح.ح
از کانادا یاداشت های دلتنگی در غربت
موسوی و کروبی گند زدند به همه برنامه ریزیهای مردم. چه طور میتونن خودشون رو رهبرهای ملت در نظر بگیرند و نظر بدن که مردم برن یا نرن.
ما كه ميريم...