روزنامه گاردین در مقالهای تحریمهای اخیر سازمان ملل در ایران را مایهای برای سرسختترشدن رژیم و افزایش تنشهای داخلی دانسته است
تحریمهای جدید سازمان ملل علیه ایران درست پیش از سالگرد انتخابات میتواند به تشدید تنش داخلی ایران در سطح رهبری بیانجامد. تحریمها با هدف قراردادن فعالیتها و اقدامات مالی باند حاکم میتواندن نیروی جدیدی به حرکت اعتراضی دهد که تاکنون شجاعانه در برابر رژیم ایستاده است.
آیتالله خامنهای، رهبر ایران به سال گذشته به عنوان سالی خواهد نگریست که شاید بدترین سال در تاریخ جمهوری اسلامی بوده باشد؛ سالی که در آن با جدیترین چالشها نسبت به رهبری خود و یکپارچگی سیاسی اسلامی روبرو شد.
او ممکن است وانمود کند که شرایط داخلی کشور به وضعیت عادی بازگشته است اما میداند که این شرایط تنها از طریق دستیابی به شیوههای بیرحمانه بدست آمده و نه استدلال و قانعسازی.
در واقع وضعیت کنونی حاصل هزاران بازداشت غیرقانونی، اتهامات باطل و محاکمههای نمایشی است. او میداند که اگرچه سکوت هست اما تنها به خاطر این است که تظاهرکنندگان از سخنگفتن بازداشته شدهاند و رایدهندگان جوان با اعدام یا کشتهشدن در خیابان مواجه شدند.
او ممکن است به سخنرانی یک هفته پس از انتخابات خود در سال گذشته بازگردد که در آن بزرگترین اشتباه دوره کاری سیاسی خود را مرتکب شد. او فرصت فراخوان بررسی مستقل انتخابات مورد اعتراض را از دست داد و در عوض به نفع محمود احمدینژاد موضع گرفت و بدین ترتیب با راندن رایدهندگان از خود، آنها را به افرادی معترض تبدیل کرد.
حتی یکی از حامیان نزدیکش، محمد نوریزاد، که در کار فیلمسازی مستند بود، پنج نامه به او نوشت و به او در باره «آسیب بیسابقه به اسلام» هشدار داد. او که به خاطرنوشتن نامه به زندان افتاد گفت که وقایع سال گذشته «شکاف هولناکی در ساختار سیاسی ملی ایران و در یکپارچگی ما» ایجاد کرده است.
امکان سرسختتر شدن ایران وجود دارد
با افزایش تحریمهای سازمان ملل که فشار را بر سپاه پاسداران افزایش میدهد امکان سرسختتر شدن ایران وجود دارد.
آقای احمدینژاد در اولین واکنش خود گفت که «تحریمها فقط برای سطل آشغال خیلی خوبند.»
علیاصغر سلطانیه، سفیر ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی، آی.ا.ای.ا به پرس تیوی گفته است: این نوع قطعنامهها هیچ تاثیری در بازداری ایران از تلاش در مسیر حق لاینفک خود تحت ان.پی.تی و قوانین آژانس ندارد.
همچنین علاءالدین بروجردی، رییس کمیته امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی نیز روز یکشنبه در باره بازنگری رابطه ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در پارلمان ایران هشدار داد.
در داخل ایران این واقعیت که دولت در معامله با جامعه بینالمللی موفق نبوده و توافقنامه با ترکیه و برزیل تحتالشعاع تحریمهای سازمان ملل قرار گرفته است، از سوی مخالفان به عنوان یک شکست بجا نگریسته میشود.
اگرچه چنین امری در صورت فراوانی اعتراضات در سالگرد انتخابات، میتواند به اقدامات بیرحمانه دیگری علیه مخالفان منجر شود. اما هر اقدام بیرحمانه دیگر به فهرست طولانی اشتباهاتی افزوده خواهد شد که رژیم اسلامی در داخل کشور انجام داده است.
حرکت تدریجی جمهوری اسلامی به راست
جمهوری اسلامی به طور مداوم در حال حرکت به راست و در حال نابود کردن بسیاری از یاران اسلامی خود از زمان انقلاب اسلامی بوده است. این اقدامات از اعدامهای گسترده مجاهدین خلق و بیاعتبار و منزوی کردن آیتاللههای میانهرو مانند آقایان شریعتمداری، طالقانی و منتظری آغاز شد و به مسلمانان غیرآخوند مانند مهدی بازرگان، نخستوزیر سابق و ابوالحسن بنیصدر، رییسجمهور پیشین گسترش یافت.
سپس نوبت مسلمانان ملیگرایی نظیر عزتالله سحابی، ابراهیم یزدی و حبیبالله پیمان بود و در ادامه دامن متفکرین اسلامی مانند عبدالکریم سروش، محمد مجتهد شبستری، محسن کدیور و حسن یوسفی اشکوری را گرفت که تفسیرهای آزادیخواهانهتر از اسلام را ترویج میکردند. در ماه مارس سال 2000 محمد حجاریان، استراتژیست اصلاح طلب، ترور و به شدت زخمی شد.
در طی سال گذشته رژیم ایران به طرف راست حرکت کرده است و این بار در حال کنارزدن عناصر میانهرو و اصلاح طلبانی است که در داخل نظام حضور داشتهاند مانند آیتاللهها رفسنجانی، خاتمی، کروبی و آقای میرحسین موسوی.
جمهوری اسلامی با کنارزدن هر یک از این افراد، یاران و ظرفیت روشنفکرانه اسلامی خود را بیشتر از دست میدهد. این فرایند، چرایی دورشدن سریع جمهوری اسلامی از باورهای اولیه را نشان میدهد.
اینک این نظام با عقاید بنیادگرا و قدرت نظامی پابرجاست و بنابراین در معرض نبرد نهایی احتمالی در صورت وجود تنشهای بیشتر است.
در حال حاضر اختلاف جدی بین رییسجمهور و رییس مجلس در باره یارانههای دولتی وجود دارد. این اختلاف آنقدر بالا گرفته است که روز سهشنبه جاری، رهبر با دعوت دو طرف برای «مشارکت با یکدیگر به خاطر امنیت ملی» میانجیگری کرد.
شکست ایران در صحنه بینالمللی میتواند این تنشها را شدت ببخشد بهگونهای که منجر به پارگی بیشتر حاکمیت گردد. کنترل شدن منابع مالی و شرکتهای تحت مالکیت سپاه قدرتمند پاسداران به علت تحریمهای جدید میتواند منجر به زورآزماییهای بعدی با رییسجمهور و رهبر شود.
ضمنا در این فاصله جمهوری اسلامی کاری برای جلب نظر معترضان و تغییر آن نکرده است. برعکس بهنظر میرسد مجادله فزایندهای در داخل ایران در باره لزوم یا عدم لزوم نقش سیاسی اسلام در جریان است. سکولاریزم موضوع مورد علاقه در مباحث همه پایگاههای اینترنتی مخالفان است. سینمای مشهور ایرانیها، موسیقی رپ زیرزمینی و بلاگهای اینترنتی نشان میدهند که جوانان و افراد تحصیلکرده به شدت منتقد حکومت اسلامی هستند.
پس از یک سال آشکار است که معترضان نه رژیم دیکتاتوری را تحمل میکنند و نه به خارجیها اجازه میدهند سرنوشت ایران را بدست گیرند.
پس از یک سال رهبر در مقابل نسل جوان سرسختی قرار گرفته است که در جمهوری اسلامی متولد و از لفاظیهای انقلابی سرخورده شدهاند. آنها همانطور که در شیوههای اعتراضیشان دیده میشود عمدتا آرزوهای غیرآرمانطلبانه دارند، آیندهگرا و اهل تکنولوژی هستند.
با نگاهی به بحثهای یک سال گذشته به نظر میرسد که آنان نه چپگرا هستند، نه سلطنتطلب و نه اسلامگرا. آنها یک جمهوری ایرانی میخواهند که برایشان عدالت، آزادی، کار و شکوفایی اقتصادی به ارمغان آورد،امری که مستلزم روابط بینالمللی سالم است.
آنها میدانند که نفس جمهوری اسلامی در حال بریدن است و زمان به نفع آنهاست.