نسخه آرشیو شده

میرحسین موسوی: جنبش سبز، جنبشی ایرانی- اسلامی است
از میان متن

  • در تعریف هویت جنبش سبز، منشور پیشنهادی آقای موسوی، جنبش سبز را جنبشی با هویت ایرانی-اسلامی تعریف کرده و می نویسد: جنبش سبز، جنبشی ایرانی- اسلامی است که در جستجوی دستیابی به ایرانی آباد، آزاد و پیشرفته است.
مردمک
سه‌شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۹ - ۰۸:۱۶ | کد خبر: 53401

میرحسین موسوی در بیانیه‌ هجدهم خود که به مناسبت سالگرد انتخابات ریاست‌جمهوری منتشر شد، به منشور جنبش سبز پرداخت

میرحسین موسوی، از رهبران مخالف دولت ایران، در هیجدهمین بیانیه خود که به مناسبت سالروز انتخابات ریاست جمهوری منتشر کرد، ضمن اعتراض به وضعیت موجود، به تشریح دیدگاه‌های خود در‌باره هویت و اهداف «جنبش سبز»، پرداخت و نوشت: در اولین سال انتخابات دوره دهم ریاست‌جمهوری با قامتی سرافراز، گرچه شلاق‌خورده، مجروح و حبس کشیده ایستاده‌ایم. با مطالباتی برای نیل به آزادی، عدالت اجتماعی و تحقق حاکمیت ملی و مطمئن از پیروزی به یاری حضرت حق، چرا که جز احقاق حق ملت چیزی نخواسته‌ایم.

این بیانیه که در وب‌سایت کلمه (نزدیک به میرحسین موسوی)، منتشر شده، در واقع به عنوان منشور پیشنهادی آقای موسوی برای جنبش سبز تدوین شده و ریشه‌ها، اهداف، راهکارها و هویت جنبش سبز را معرفی می‌کند.

میرحسین موسوی، در منشور پیشنهادی خود، «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» را «راهکار اصلی و بنیادین جنبش سبز» خواند، اما در عین حال تاکید کرد که «‌قوانین کشوری و از جمله قانون اساسی متونی همیشگی و تغییر‌ناپذیر نیستند. هر ملتی این حق را داراست که با تصحیح سیر حرکتی خویش، به اصلاح در قوانین جاری اقدام کند».

رای من کجاست؟

آقای موسوی در مقدمه این بیانیه با اشاره به شعار «رای من کجاست؟» که بعد از «‌دروغ، تخلف و تقلب به کار گرفته شده در انتخابات» مطرح شد، می پرسد: ولی پاسخ چه بود؟ جز داغ و درفش و کشتن و به حبس کردن و زنجیر به تن برهنه زندانیان زدن و حمله به خوابگاه‌های دانشجویی؟

به نوشته آقای موسوی، «‌فجایع کهریزک و آدم‌کشی‌های روزهای 25 و 30 خرداد و عاشورای حسینی از خاطره جمعی ملت پاک نخواهد شد و نباید هم پاک شود که خیانت به خون شهدا و بی‌گناهان است. ما چگونه می‌توانیم تیرهای مستقیم به مردم و زیر کردن آن‌ها توسط ماشین پلیس را از یاد ببریم.»

میرحسین موسوی در این بیانیه از «خون‌ها و رنج‌ها‌یی» سخن می‌گوید که «پرده‌های فریب و ریای تمامیت‌خواهان را دریدند و فساد نهادینه شده پشت پرده‌های قدیس‌نمایی را نمایان کردند».

فساد مالی درون نظام

در قسمتی از این بیانیه در انتقاد از فساد مالی حاکم بر کشور و عدم وجود نظارت بر دستگاه‌های دولتی آمده است: امروز بیت المال در معرض یغمای یغماگران قدیس‌مآب است و هنوز ملت علی‌رغم ادعاها و دستورهای شدید از شناسایی و معرفی و محاکمه این مفسدان چیزی ندیده است. کجا رفت آن پرونده بزرگی که در مجلس باز شد و یک‌شبه در یک معامله پایاپای بسته شد؟... چه کسی آن شجاعت را دارد که از فاجعه نبود کمترین نظارت مالی بر دستگاه‌های نظامی و امنیتی و نهادهای شبه‌دولتی که سراسر فضای اقتصادی کشور را تحت تاثیر خود قرار داده اند، دم برآورد؟

بر اساس این بیانیه، در لایه‌های درونی نظام، «ساختی محکم برای دفاع از منافعی شکل گرفته است که از عایدی صدها میلیارد دلار درآمد نفتی و واردات سالانه 70 میلیارد دلار کالا و سلطه بر نهادهای پولی و مالی بدون نظارت های موثر نشات می‌گیرد».

به اعتقاد آقای موسوی، این‌که «‌کشور ما بیشترین اعدام‌ها را نسبت به جمعیتش در جهان دارد، ناشی از بزهکاری گناهکاران نیست»، بلکه «ناشی از رخت بر بستن عدالت و مدیریت و حکومت خوب در جامعه ماست».

نقض حقوق بشر و مبارزه مسالمت آمیز

میرحسین موسوی، در قسمت دیگری از مقدمه بیانیه خود، با اشاره به نقض حقوق بشر در ایران، می نویسد: امروز بیش از همیشه تاریخ، مردم متجاوزان به حقوق اساسی ملت را می‌شناسند و به نقض مکرر حقوق بشر و کرامت انسانی در نظام امنیتی - قضایی کشور آگاهی دارند و می دانند تا چه اندازه تمامیت خواهان در پایمال کردن میثاق مشترک ملی، به‌ویژه در زمینه حقوق اساسی مردم پیش رفته اند.

این بیانیه در مورد رویکرد مبارزه مسالمت‌آمیز می‌نویسد: جنبش سبز، یک جنبش مدنی است که پرهیز از خشونت و حرکت در چارچوب موازین مبارزه مدنی را سرلوحه خویش قرار می‌دهد.

آقای موسوی در ادامه این بخش از بیانیه می‌افزاید: مبارزه و ایستادگی از طریق مسالمت‌آمیز، کارآمدترین اسلحه ما درمقابل گلوله‌ها و باتوم‌های برقی و چماقداران و قداره‌کشان بی‌فرهنگ و بددهان بوده است. توده‌های میلیونی ملت بزرگ امروز می‌بینند که چه کسانی دشنه در دست به دنبال زنان، مردان، پیران و جوانان می‌دوند و چه کسانی با برخورداری از فرهنگی نازل، در تظاهرات و جمع‌های عمومی، رکیک‌ترین کلمات و جملات را بر زبان می‌آورند و مردم به جای این‌ها، نماهنگ‌های زیبا ساخته‌اند و پوسترهای پرمعنا به یکدیگر هدیه کرده‌اند و فیلم‌ها و عکس‌های بی‌شماری از زندگی و مبارزه مردم تهیه و پخش کرده‌اند و غصه ها و درد های خود را این چنین جاودانی کرده‌اند.

ریشه ها و اهداف جنبش سبز

میرحسین موسوی، آن‌گاه در ادامه بیانیه خود، به تبیین اهداف، هویت، خواست‌ها، ارزش‌ها و رویکردهای جنبش سبز در قالب «منشور» پیشنهادی جنبش سبز می‌پردازد.

منشور پیشنهادی آقای موسوی، بروز انحراف در اهداف و آرمان‌های انقلاب اسلامی، ظهور گرایشات تمامیت‌خواهانه در میان برخی از مسوولان حکومتی، نقض حقوق بنیادین شهروندان، بی‌حرمتی به کرامت انسانی، سوءمدیریت دولتی، افزایش فاصله طبقاتی و محرومیت های اقتصادی و اجتماعی، قانون‌گریزی و قانون‌ستیزی مجریان قانون، نادیده گرفتن منافع ملی و ماجراجویی‌های عوام‌فریبانه در زمینه بین‌المللی‌ را از عوامل اصلی ظهور جنبش سبز، پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری در سال 1388 برشمرده است.

موسوی در تشریح اهداف جنبش سبز، بر «پایبندی این جنبش به اصول و ارزش‌های بنیادین انسانی، اخلاقی و دینی و ایرانی»، تاکید کرد و هدف اصلی آن را «اصلاح نظام جمهوری اسلامی در چارچوب قانون اساسی» دانست.

در منشور آقای موسوی، جنبش سبز، «حرکتی در تداوم تلاش مردم ایران برای دستیابی به آزادی و عدالت اجتماعی و تحقق حاکمیت ملی»، معرفی شده است.

نقدپذیری جنبش

در بخش دیگری از این منشور پیشنهادی، آقای موسوی، بر نقد‌پذیر بودن جنبش سبز تاکید کرد و «نفی هرگونه مطلق‌نگری شرک‌آلود»، «گسترش فضای نقد و گفت وگو در درون و بیرون جنبش»، «مخالفت با انحصارطلبی» و «‌تلاش برای گفت وگو و تعامل با رقبا و مخالفان در فضایی سالم» را از اهداف دیگر جنبش سبز برشمرد.

آقای موسوی در عین حال بر حفظ استقلال و مرزبندی حنبش سبز با «نیروهای غیرملی وخارجی»، پای فشرد اما با صراحت نوشت که این جنبش، «در جستجوی راهی منزوی همراه با دگر‌ستیزی نبوده و اسیر گرایشات تعصب‌آلود نمی‌شود».

هویت جنبش سبز

در تعریف هویت جنبش سبز، منشور پیشنهادی آقای موسوی، جنبش سبز را جنبشی با هویت ایرانی- اسلامی تعریف کرده و می‌نویسد: جنبش سبز، جنبشی ایرانی - اسلامی است که در جستجوی دستیابی به ایرانی آباد، آزاد و پیشرفته است. بر این اساس، هر فرد ایرانی که توسل به خرد جمعی توحیدی را به عنوان مبنای تلاش برای ایجاد فردای بهتر برای میهن خویش بپذیرد در زمره فعالان جنبش سبز به شمار می آید. جنبش «ایران را متعلق به همه ایرانیان می‌داند».

با این حال، این منشور، «‌پرهیز از اکراه مردم به تقید به مرام، مسلک و رویه خاص و همچنین مبارزه با استفاده ابزاری از دین و حفظ استقلال نهادهای دینی و روحانی از حکومت» را به عنوان سرلوحه اصول این جنبش معرفی می‌کند.

«‌تقدس‌زدایی از تعصبات نابجا و آگاهی‌بخشی درباره ویژگی‌های هویت‌آفرین آیین‌های ملی و مذهبی»‌، اتکا به خرد جمعی و «‌عقلانیت توحیدی»، ویژگی‌های دیگری است که در منشور پیشنهادی آقای موسوی برای جنبش سبز تعریف شده است.

این منشور همچنین، حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش و کسب آزادی و عدالت بر پایه منافع ملی و حفظ استقلال را به عنوان اصول خدشه‌ناپذیر جنبش سبز معرفی می‌کند.

ارزش های جنبش سبز

بخش دیگری از بیانیه میرحسین موسوی، به تشریح ارزش‌های جنبش سبز اختصاص دارد. این بیانیه، احترام به حقوق بشر، پرهیز از خشونت، جلوگیری از سانسور، دسترسی آزاد به اطلاعات، گسترش و تعمیق جامعه مدنی و احترام به حریم خصوصی افراد را از ارزش‌های اصلی جنبش سبز معرفی می‌کند.

در این بیانیه همچنین بر برقراری عدالت، آزادی و برابری به عنوان اهداف خدشه‌ناپذیر جنبش سبز، تاکید شده و آمده است: نفی هرگونه انحصار فکری، رسانه‌ای و سیاسی و همچنین مبارزه با حذف فیزیکی هر اندیشه و دیدگاه در سرلوحه اهداف جنبش سبز قرار دارد. ضروری است در این جهت، برای رهایی مردم از هرگونه سلطه سیاسی (استبداد و انحصار‌طلبی)، اجتماعی (تبعیض و نابرابری‌های اجتماعی) و فرهنگی (وابستگی و تقید فکری) تلاش شود.

بر اساس این منشور، جنبش سبز بر اجرای تمامی اصول قانون اساسی، حمایت از حقوق زنان و نفی هر گونه تبعیض جنسی و حمایت از حقوق اقلیت‌ها و اقوام، تاکید ویژه‌ای دارد.

آقای موسوی در بخش پایانی بیانیه (منشور سیاسی) خود، خواهان آزادی زندانیان سیاسی، رفع محدودیت‌های غیر‌قانونی و نگاه امنیتی علیه فعالیت احزاب و گروه‌ها و جنبش‌های اجتماعی چون جنبش زنان، جنبش دانشجویی، جنبش‌های کارگری، جنبش‌های اجتماعی و امثال آن، محاکمه عادلانه آمران و عاملان تقلب در انتخابات، شکنجه و کشتن معترضان به نتیجه انتخابات و افشاء و محاکمه نظریه‌پردازان و حامیان خشونت در لایه‌های مختلف حکومت شده است.

میرحسین موسوی در مقدمه بیانیه خود، شعری از محمدرضا شفیعی کدکنی، شاعر نامدار معاصر را آورده است که به زبان استعاره، اندوهی را که بر فضای کشور حاکم است توصیف می‌کند:

طفلی به نام شادی دیری‌ست گم شده ست
با چشم‌های روشن براق
با گیسویی بلند به بالای آرزو
هرکس از او نشانی دارد
ما را کند خبر
این هم نشان ما
یک سو خلیج فارس
سوی دگر خزر

این مطلب را به اشتراک بگذارید

علی

لطفا اون گهی که خمینی به جنبش مردمی سال 57 زد را تکرار نکنید مردم ایران اگر وافعا برخیزند اسلام  برایشان بی معناست .. تا زمانیکه عربی حرف میزنید وابسته به اعرابید اگر میخواهید با مردم ایران حرف بزنید فارسی صحبت کنید .........جناب موسوی  یادتان باشد  ما قبل از  مسلمان بودنمان  ایرانی هستیم  نه عرب  هر زمانیکه از شرکع حرفهای تا آخر فقط فارسی حرف زدی آنوقت قبولت داریم و بس............

علی | ۳۱ خرداد ۱۳۸۹ - ۱۰:۰۵
صفحه 1 از 1 صفحه
آگهی