لورا فتال، مادر جاشوا فتال، تلاشهای تازهای را برای آزادی فرزندش از زندان اوین آغاز کردهاست و در مصاحبه با فیلادلفیا انکوایرر جزئیات تازهای از سفر خود به ایران میگوید.
مادر جاش فتال، یکی از شهروندان آمریکایی زندانی در ایران، در یک گفتوگوی بیپرده با روزنامه فیلادلفیا انکوایرر جزییات سفرش به ایران را گفت.
لورا فتال گفت: ایران میگوید تحقیقات در جریان است. اگر چنین است لطفا آن را پایان دهید. بگذارید فرزندانمان با وکلای خود حرف بزنند و محاکمه شوند.
به نظر این روزنامه، خانم فتال در تلاشی بیوقفه میخواهد راهبردهای جدیدی برای آزادی فرزندش پیش گیرد و با طرح انتقاداتی خود را در مسیر خطرناکی قرار میدهد.
جاش فتال، 28 ساله و دوستانش شین بائر، 27 ساله و سارا شورد، 31 ساله به هنگام ورود به ایران در مرزهای کوهستانی این کشور با عراق بازداشت شدند.
برخی از مقامات ایرانی آنها را به «جاسوسی» متهم کردهاند، ولی هر سه آمریکایی این اتهام را رد کردهاند. اتهام جاسوسی این سه نفر هنوز ثابت نشده است.
مادران این سه شهروند آمریکایی ادعا میکنند که فرزندانشان در حال گذراندن تعطیلات در کردستان عراق بودهاند و نه جاسوسی و ورودشان به ایران «کاملا تصادفی» بوده است.
لورا فتال که استاد هنر است کار خود را موقتا تعطیل کرده تا وقت بیشتری صرف آزادی پسرش کند.
سفر به آبشاری در کردستان عراق
آن گونه که لورا فتال روایت میکند، این سه جوان آمریکایی با اتوبوس از سوریه به ترکیه و سپس به شمال عراق میروند و از شهر سلیمانیه تنها با یک نقشه محلی که از اینترنت گرفته بودند راهی سفری میشوند، به امید دیدن آبشار «احمدآوا».
مادر جاش فتال میگوید: آنها برای گذراندن تعطیلات خود منطقهای از کردستان عراق را انتخاب کردند که مملو از درختان انار وحشی، درختان گردو و انجیر است و آبشار زیبای احمدآوا در آن قرار دارد.
در فاصله یک روز پس از حرکت این سه شهروند آمریکایی از سوی نگهبانان مرزی ایران بازداشت شده و به زندان اوین در تهران منتقل میشوند.
این سه تن در حال حاضر به نام «کوهنوردان آمریکایی» شهرت دارند و در کانون توجه کمپین بینالمللی رو به رشدی قرار دارند که از سوی دوستان آنها، حامیان مشهور و برخی از برندگان جایزه نوبل راه افتاده است.
برخی از مردم این منطقه کوهستانی به آنها انتقاد میکنند و میگویند: نباید بی احتیاط به چنین منطقه بیثباتی میرفتند.
اما لورا فتال به این دسته افراد میگوید: میتوانند از آنها عصبانی باشند اما مساله مهم این است که آنها باید آزاد شوند.
تبدیل ویزای یک هفتهای به دو روز
در 12 ماه مه سال اخیر مقامات ایران اعلام کردند که به دلایل «انساندوستانه» به مادران این سه نفر ویزای ایران داده شده است.
وقتی آنها در نیویورک آماده خروج از کشور و رفتن به ایران بودند، وزارت امور خارجه آمریکا در تماسی تلفنی و به نقل از مقامات سوئیسی در تهران به آنها اطلاع میدهد که ویزای یک هفتهای به دو روز کاهش یافتهاست.
مادر جاش فتال این خبر را «تکاندهنده و مشکلآفرین» میخواند، اما ادامه میدهد: باید بگویم ایران میتوانست ویزا را باطل کند اما نکرد.
آنها در دوبی برای تعویض لباس و پوشیدن روسری توقف میکنند و در شامگاه 19 ماه مه در فرودگاه تهران با بیش از 100 عکاس و خبرنگار روبهرو میشوند.
این سه مادر همچنین در فرودگاه با لیویا لو آگوستی، سفیر سوئیس در ایران دیدار میکنند که به هر یک از آنها یک گل رز قرمز که گل ملی ایران است اهدا میکند.
سپس به هتل استقلال تهران در شمال شهر برده میشوند، درحالی که سفیر سوئیس و همکارانش در اتومبیل جلوی آنها حرکت میکنند.
دو مرد ایرانی با لباسهای شخصی آنها را همراهی میکنند. تقریبا حرفی نمی زدند و به نظر میرسید هر دو محافظشان هستند.
اگرچه در اتاقشان در طبقه 15 هتل هیچ وسیله شنودی نیافتند، اما تردیدی ندارند که زیر نظر بودهاند.
مبلهای اتاق هتل قرمز- طلایی و روی میز ظرفهایی از موز و پسته بود و مکانی مناسب برای دیدار با فرزندانشان به نظر میرسید.
دو بار دیدار با فرزندان در هتل
روز 20 ماه می فرزندان این سه مادر از زندان اوین به هتل استقلال برده میشوند اما به آنها گفته نشده بود که به دیدار مادرانشان میروند و تصور آنها بر این بوده که در حال رفتن به دادگاه هستند.
او دیدار اولیه خود با پسرش را «تکاندهنده» توصیف میکند و میگوید: ما سه مادر توانستیم دیدار شش ساعته با آنها داشته باشیم.
او از آنها شنیده که دو مرد یعنی بائر و فتال در زندان یک موبایل مشترک داشتهاند، سارا شورد تنها بوده و آنها میتوانستند هر روز به مدت سی دقیقه در حیاط زندان که کوچکتر از یک زمین والیبال بوده دیدار کنند.
مادر جاش فتال در ادامه مصاحبه میگوید: همه آنها رنگ پریده بهنظر میرسیدند که شاید به دلیل کمبود مواد معدنی یا در معرض آفتاب نبودن باشد. اما پسرم نیرومند به نظر میرسید چون داخل سلول ورزش میکند.
خانم فتال برای پسرش شکلات و یک کتاب درباره کشاورزی آمریکا برده بود، اما لباسهایی که برایش برده بود، به درد نخورده و او مجبور شده آنها را برای به مقامات سوئیس بدهد.
ملاقات مادرها با فرزندانشان در روز دوم در هتل کوتاهتر و همراه با تلخی و شیرینی بوده است.
لورا فتال میگوید: با نزدیک شدن به لحظات پایانی دیدار، مادران بیشتر تکرار میکردند که میخواهند فرزندانشان را با خود ببرند، اما درخواست آنان برای ملاقات با رهبران بلندپایه ایران رد شد.
او روز جمعه، لحظه جدایی از پسرش، یعنی زمانی که در آسانسور هتل به آرامی پشت سر پسرش بسته شد را «سختترین لحظه زندگی» خود توصیف کرد.
مادر جاش فتال ادامه داد: پسرش را به زندان اوین بازگرداندند در حالی که میگفت: مادر نگران نباش، من خوبم، نگران نباش.
فیلادلفیا انکوایرر در پایان مینویسد: اینک مادران این سه شهروند آمریکایی هر روز با یکدیگر در تماس هستند، با وزارت امور خارجه آمریکا تماس مکرر تلفنی دارند و هر هفته روی اسکایپ با وکیل ایرانی فرزندانشان که تاکنون اجازه دیدار با موکلانش را دریافت نکرده است، صحبت میکنند.
خانم فتال تلاش میکند با استفاده از شیوههای نو تلاش بیشتری برای آزادی پسرش بکند.
او با دریافت یک کولهپشتی گلدوزیشده از سوی دانشآموزان یک دبیرستان که حاوی 309 یادداشت الهامبخش برای پسرش بوده قوت قلب پیدا کرده است. مادر جاش این کولهپشتی را در روز چهارم ژوئن، روز تولد پسرش دریافت کرد که 309 روز از هنگام بازداشتش میگذشت.