نسخه آرشیو شده

«فشار همزمان بر افغانستان و ایران نتیجه معکوس دارد»
از میان متن

  • هافینگتون پست می‌نویسد: تحت شرایط کنونی ایران باید متقاعد شود تا بار دیگر با آمریکا در افغانستان همکاری کند. به‌خصوص ایران باید متقاعد شود مشارکت قدرت در دولت افغانستان به گونه‌ای صورت خواهدگرفت که نگرانی‌های تهران درباره طالبان، تعادل قدرت، و مقاصد آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی را مد نظر قرار دهد.
سه‌شنبه ۰۸ تیر ۱۳۸۹ - ۱۲:۰۴ | کد خبر: 53869

هافینگتون پست در مقاله‌ای به بررسی و تحلیل شرایط کنونی افغانستان و سیاست آمریکا در این کشور و منطقه پرداخته و پیش‌بینی می‌کند در صورت عدم تغییر سیاست دولت آمریکا، جنگ داخلی در افغانستان و تعارض قدرت‌های هم‌جوار در منطقه کاملا محتمل است.

هافینگتون‌پست در مقاله‌ای به بررسی چالش‌های واقعی ژنرال پتریاس در رابطه با ایران و افغانستان پرداخته و می‌گوید در صورت ادامه سیاست کنونی آمریکا در ارتباط با افغانستان، جنگ داخلی در افغانستان و جنگ حاشیه‌ای در منطقه دور از انتظار نیست.

در این مقاله که روز 29 ژوئن 2010، برابر با هشتم تیرماه منتشر شد، تصمیم دولت اوباما برای تحمیل فشار همزمان بر طالبان و ایران برای کشاندن آن‌ها به پای میز مذاکره را دارای نتیجه معکوس می‌داند و می‌نویسد: این اقدامات احتمال رفتن افغانستان به طرف جنگ داخلی دیگر را افزایش می‌دهد و نیز می‌تواند جنگ حاشیه‌ای را در منطقه، بین ایران از یک طرف و پاکستان و عربستان سعودی از طرف دیگر برافروزد.

هفته پیش، پس از برکناری ژنرال استانلی مک‌کریستال و جایگزینی ژنرال پتریاس به عنوان فرمانده آمریکا و نیروهای بین‌المللی در افغانستان، اوباما به مردم آمریکا اطمینان داد که «این تغییر صرفا درسطح پرسنل است و نه در سیاست آمریکا.»

به گفته فلاینت و هیلاری من لورت، نویسندگان این مقاله، آن‌چه مردم آمریکا باید نگران آن باشند سیاست کنونی است که زمینه از سرگیری جنگ داخلی در افغانستان را فراهم می‌کند؛ بازسازی شرایطی که القاعده سال‌ها پیش در دهه 1990 میلادی توانست بهشت موعود خود را در آن بنانهد.

از آن‌جا که آمریکا در نظر دارد سال آینده خروج نیروهایش از افغانستان را آغاز کند، واقعیت موجود حکومت اوباما را وامی‌دارد تا خود را با انگیزه حامد کرزای، رییس‌جمهور افغانستان، به منظور معامله سیاسی با طالبان و پشتیبان‌های خارجی اصلی آن‌ها یعنی پاکستان و عربستان سعودی همساز کند.

اما با وجود تلاش کرزای، به دلیل ناامنی سیاسی کشور، ناآرامی عمیق در بین رهبران تاجیک، ازبک و هزاره افغانستان در حال شکل گیری است.

این گروه‌های قومی که 45 درصد جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند و تعداد آن‌ها قدری بیشتر از 42 درصد جمعیت پشتو در افغانستان است، پایه مبارزه ائتلاف شمال این کشور هستند که با طالبان در طول جنگ داخلی کشور از سال 1989 تا سال 2001 ، یعنی زمان اشغال افغانستان از سوی آمریکا، می‌جنگیدند.

رهبران این گرو‌ه‌های غیر پشتو که همواره در نیروی نظامی افغانستان نیز غالب هستند در حال سازماندهی مقاومت در برابر هرگونه تلاش جدی مشارکت قدرت بین دولت کرزای و طالبان هستند.

مشارکت قدرت در افغانستان؛ چالش آمریکا

مقاله هافینگتون پست مشارکت در قدرت از جمله طالبان را تنها پیامد سیاسی محتمل باثبات در میان‌مدت و درازمدت می‌داند ولی درعین حال تصریح می‌کند در صورتی‌ که آمریکا در سیاست خود تغییری ایجاد ندهد جنگ داخلی جدیدی که خطوط آن پیشتر ترسیم شده است در افغانسان کاملا محتمل است.

در ادامه مقاله دو دلیل برای این پیش‌بینی مطرح شده است :

اول این‌که دولت اوباما شرایط سختی را برای ورود عناصر طالبان در فرایند سیاسی وضع کرده است که از آن جمله کنارگذاشتن خشونت و پذیرش قانون اساسی این کشور از سوی آن‌ها است. به نظر نویسنده هدف از گذاشتن این شرایط و اثرات آن در واقع حذف مهم‌ترین رهبران طالبان است که این امر خود دنبال‌کردن ثبات سیاسی را با شکست مواجه خواهد ساخت.

دو این‌که دولت اوباما تصریح می‌کند می‌تواند ورود طالبان به فرایند سیاسی را از طریق فشار نظامی بیشتر به آن‌ها تحمیل کند. اما با بالاگرفتن فعالیت نظامی آمریکا در این کشور مقاومت طالبان هم افزایش می‌یابد و رنجش ناشی از حضور و اشغال کشور از سوی آمریکا رشد می‌کند.

مطلب هافینگتون پست تنها راه برای آمریکا در تسهیل مشارکت در قدرت در افغانستان را کنارگذاشتن «خطوط قرمزغیرواقع‌بینانه» برای طالبان و دنبال کردن استراتژی اصیل منطقه‌ای برای باثبات کردن این کشور می‌داند.

در چنین استراتژی باید تعادل قدرت بین طالبان که از سوی پاکستان و عربستان پشتیبانی می‌شوند و مخالفان آن‌ها که از سوی سایر کشورها مانند روسیه، هند و ایران حمایت می‌شوند صورت گیرد.

ایران با مشارکت طالبان در حکومت افغانستان مخالف است

همان‌طورکه نیروهای تاجیک، ازبک و هزاره که در سال‌های مقاومت در ائتلاف شمال در مقابل طالبان مقاومت می‌کنند ایران نیز در برابر مشارکت قدرت دولت افغانستان با طالبان به سه دلیل مقاومت می‌کند:

اول این‌که طالبان به طور سنتی متحدان افغانی ایران را به خصوص هزاره شیعه مذهب را مورد آزار قرارداده‌اند.

دوم این‌که تهران طالبان را آلت دست و بازیچه گسترش نفوذ پاکستان و عربستان در افغانستان می‌داند و آن را تهدید تلقی می‌کند.

سوم این‌که گفت‌وگو با سیاستمداران ایرانی نشان می‌دهد که آن‌ها عمیقا نسبت به مقاصد آمریکا در افغانستان بدبین هستند و به طورفزاینده درباره قابلیت استراتژیک و تاکتیک آمریکا در این کشور دچار تردید می‌شوند. چنان‌چه یکی از مقامات رسمی ایران در اوایل سال جاری پرسیده است «اگر آمریکا می‌خواهد با طالبان وارد معامله شود چرا افغانستان را اشغال کرد و طالبان را برانداخت؟»

پس از واقعه 11 سپتامبر ایران با آمریکا در پروژه کوتاه‌مدت سقوط طالبان با هدف درازمدت کشاندن آمریکا به تجدیدنظر نسبت به مواضع خصومت آمیز خود نسبت به جمهوری اسلامی همکاری کرد.
هافینگتون پست در بخش پایانی مقاله این ایده را مطرح می‌کند که تحت شرایط کنونی نیز ایران باید متقاعد شود تا بار دیگر با آمریکا در افغانستان همکاری کند. به‌خصوص ایران باید متقاعد شود مشارکت قدرت در دولت افغانستان به گونه‌ای صورت خواهدگرفت که نگرانی‌های تهران درباره طالبان، تعادل قدرت، و مقاصد آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی را مد نظر قرار دهد.

به نظر نویسنده چنین اقداماتی نمی‌تواند در حالی صورت گیرد که واشنگتن به دنبال تحریم علیه ایران باشد و از تغییر رژیم در تهران به طور آشکار حمایت کند.

در پایان مقاله، نویسنده چنین نتیجه می‌گیرد که در سوءتفاهم استراتژیک بین واشنگتن و تهران، جمهوری اسلامی از متحدان افغان خود در مقاومت در برابر طالبان که از سوی عربستان و پاکستان حمایت می‌شوند پشتیبانی خواهد کرد و به این ترتیب جنگ داخلی بازسازی شده در افغانستان تبدیل به تعارض در بین قدرت‌های هم‌جوار منطقه خواهد شد.

هافینگتون پست مطلب خود را این‌گونه پایان می‌دهد: موفقیت در افغانستان و یا حتی اجتناب از شکست فاجعه بار درآن‌جا، مستلزم چیزی بیش از انتصاب یک ژنرال جدید است. چنین موفقیتی مستلزم استراتژی سیاسی است که ارتباط‌های یکپارچه بین تعادل درونی قدرت در افغانستان و تعادل گسترده‌تر قدرت بین کشورهای اصلی درخاورمیانه، آسیای مرکزی وآسیای جنوبی را تشخیص دهد و روی آن‌ها کار کند.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

نجیب سامح

آقای منوچهر:\nمداخله ایران در افغانستان با تجهیز نمودن طالبان ایجاد دهشت افګنی در افغانستان و ایجاد یک قدرت و تهدید در مقابل نیروهای امریکا است.. و تا وقتیکه آهن داغ نباشد از کجا ایران به آن بکوبد؟ پاکستان که صلح در افغانستان را خطر از دو سوی افغانستان و هند حس میکند، و ایران  هم از نفوذ امریکا در افغانستان و عراق خطر را برای خودش که شاید هم از طریق اسراییل به همکاری امریکا میکند..

نجیب سامح | ۳۰ مرداد ۱۳۸۹ - ۰۶:۵۵
Mehdi

نويسنده اين مقاله هم حق الحساب گرفته ؟

Mehdi | ۱۱ تیر ۱۳۸۹ - ۰۹:۳۷
مینوچهر

امریکا که توسط مک کریستال میگفت ایران با طالبان همکاری میکند و با تعلیم آنان و ارسال اسلحه آنانرا تقویت میکند! اما اکنون این تحلیل میگوید ایران با مشارکت طالبان در حکومت افغانستان مخالف است و آنانرا یک تهدید برای خود محسوب میکند! پس معلوم میشود که حداقل یکی از این دو اشتباه است, یا آن خبر و یا این تحلیل.

مینوچهر | ۰۹ تیر ۱۳۸۹ - ۱۸:۳۴
صفحه 1 از 1 صفحه
آگهی