پرویز جاهد، منتقد سینما در این یادداشت که برای مردمک فرستاده است نگاهی دارد به حضور سینماگران ایرانی در جشنواره فیلم «کارلووی واری».
امسال علاوه بر فیلمهای عباس کیارستمی و شیرین نشاط، چهار فیلمساز جوان ایرانی نیز با فیلمهای خود در جشنواره فیلم «کارلووی واری» در جمهوری چک شرکت کردهاند.
نخستین فیلم فردین صاحبزمانی به نام « چیزهایی هست که نمیدانی» در بخش مسابقه این جشنواره به نمایش درآمد و به امید دریافت گوی بلورین با رقبای سرسختی چون فیلم «هیتلر در هالیوود» ساخته فردریک سوشیه و «سوگواری برای آنا» ساخته کاترین مارتین از کانادا رقابت میکند و به گمان من با اندکی اغماض شایستگی دریافت این جایزه را دارد.
فردین صاحبزمانی، صدابردار و نویسنده سینمایی، پیش از این چند فیلم کوتاه ساخته بود.
در این جشنواره فیلم دیگری هم بود به نام «اوریون»، ساخته علی زمانیعصمتی با بازی مهدی احمدی که در بخش «بازار مستقلها» نمایش داده شد. فیلمی که مثل بیشتر کارهایی که روی تابوها و مسائل اجتماعی حساس و بودار دست میگذارند، بدون مجوز قانونی و به اصطلاح زیرزمینی تهیه شد بود.
«اوریون» داستان دختر جوانی به نام لیلا است که در ارتباط جنسی با دوست پسرش، بکارت خود را از دست میدهد و برای حل آن به روشهای غیرقانونی متوسل میشود و در نهایت تاوان سختی برای این کار میپردازد.
این فیلم که با جسارت تهیه شده بود مورد استقبال وسیع تماشاگران فستیوال قرار گرفت و بحث های حاشیه ای زیادی در باره ایران برانگیخت.
عصمتی زمانی کارگردان فیلم که با دستبند سبز همه جا میگشت، در جلسه نقد و بررسی فیلم، به انتقاد از وضعیت سینما در ایران پرداخت.
فیلم «دویدن در میان ابرها» نیز اولین فیلم بلند امین فرجپور فارغالتحصیل سینما و دستیار سابق مسعود کیمیایی است که در بخش «چشمانداز دیگر» به نمایش درآمد. فیلمی که همانند فیلم اوریون، تمی اجتماعی داشت و مساله اعتیاد و مصرف مواد مخدر را در میان نوجوانان دبیرستانی بررسی میکرد، اما به دلیل پرداخت بسیار بد و شلخته کارگردان از دست رفت.
در بخش مسابقه مستند نیز فیلم «تینار» به کارگردانی مهدی منیری مستندساز جوان ایرانی شرکت داشت که موضوع آن، زندگی پسر بچه روستایی از مازندران به نام قاسم بود که کارش گلهرانی است و دوران کودکی سخت و مشقتباری را در تنهایی میگذراند.
«تینار» مستند زیبا و شاعرانهای است که قبلا تحسین منتقدان بسیاری از جمله پرویز دوایی، منتقد کهنهکار ایرانی را برانگیخت و او را چنان تحت تاثیر قرار داد که بعد از مدتها کنارهگیری از نوشتن درباره فیلمها، مطلبی ستایشآمیز برای این فیلم نوشت که در مجله فیلم نیز منتشر شد.
پرویز دوایی که در جشنواره «کارلووی واری» حضور داشت، بیشتر فیلمهای ایرانی را در کنار کارگردان و عوامل آن تماشا کرد.
آنها از یک سو خوشحال بودند که دوایی فیلم آنها را میبیند و از طرف دیگر نگران آن بودند که این منتقد نکتهسنج و محبوب ایرانی، کارشان را چگونه قضاوت خواهد کرد.
مطمئنا برای کارگردان فیلم «دویدن در میان ابرها»، هیچ چیز بدتر از آن نبود که دوایی تماشای فیلمش را نیمه کاره رها و سالن را ترک کند. منتقدی که با نقد ستایش آمیزش از فیلم قیصر، در مطرح کردن مسعود کیمیایی به عنوان استعدادی نوظهور در سینمای ایران در دهه چهل نقش مهمی داشت.