شهرام امیری پیش از ترک آمریکا در مصاحبهای داستان مرموز خود را از ادعای ربوده شدن تا پناهندگی به سفارت پاکستان تعریف کرد و گفت نمیتواند جزئیات آن را در زمان کوتاه توضیح دهد.
شهرام امیری پیش از ترک آمریکا در مصاحبهای داستان مرموز خود را از ادعای ربوده شدن تا پناهندگی به سفارت پاکستان تعریف کرد و گفت نمیتواند جزئیات آن را در زمان کوتاه توضیح دهد.
ساعت 6:30 صبح دوشنبه اول هفته که شهرام امیری در دفتر حفاظت منافع ایران در سفارت پاکستان نمایان شد، تنها یک نفر در محل حضور داشت که یک نگهبان امنیتی بود و به فارسی با او حرف زد.
این پژوهشگر مرتبط با برنامه هستهای ایران روز 23 تیر پیش از ترک واشنگتن در مصاحبه با شبکه پرس تی.وی تعریف کرد که 14 ماه پیش برای زیارت به عربستان رفته بود اما سه روز پس از ورود به شهر مدینه، یک خودروی ون جلوی او میایستد و سه سرنشین آن به فارسی از او میخواهند که سوار شود و او هم «از روی احترام» سوار میشود.
بر اساس داستانی که شهرام امیری با عنوان ربوده شدنش میگوید، یکی از سرنشینان خودرو به رویش اسلحه میکشد و او فکر میکند که آنها یا عضو سازمان مجاهدین خلق یا وهابی هستند.
سپس ادامه میدهد که با دارو بیهوش میشود و مدتی بعد، خود را در یک هواپیمای به گفته خودش «احتمالا نظامی» در خاک آمریکا میبیند.
شهرام امیری در این مصاحبه گفت که در آمریکا آزادی نداشته، به اینترنت و برقراری ارتباط با دیگران دسترسی نداشته، اما شکنجه فیزیکی هم نشده است.
با این همه، او سه پیام ویدیوی درباره خودش در شبکه اینترنت منتشر کرد. ویدیوی دوم که با دوربین تصویربرداری و در شرایط نور و صحنه خوبی ضبط شده بود، سخنان پیشینش را در ویدئوی اول نقض میکرد.
بنا به ادعای آقای امیری در مصاحبه با پرس تی.وی، ماموران آمریکایی یک کامپیوتر آوردند و از او خواستند که به دروغ ادعا کند روی آن اطلاعات محرمانه درباره برنامه هستهای ایران هست.
شهرام امیری همچنین ادعا کرد که آمریکاییها 10 میلیون دلار رشوه به او پیشنهاد کردند، اما آن را نپذیرفته است.
آقای امیری گفت که تصور میکند دولت اسرائیل میخواسته او را از آمریکا تحویل بگیرد تا در زندان او را بازجویی کند.
او همچنین گفت: در ایران همه اتهامهایی که رسانههای خارجی و دولت آمریکا به من وارد کردند و اعتبار مرا هدف قرار دادند، روشن خواهم کرد.
به نوشته واشنگتن پست، آقای امیری به مسئولان سفارت پاکستان گفته است که توسط «دیگران» به شهر واشنگتن بازگردانده شد و آنها نشانی دفتر حفاظت از منافع ایران را به راننده تاکسی داده بودند.
او به پاکستانیها درباره چگونگی سر در آوردن از آن تاکسی توضیحی نداده است یا این که چه فرد یا افرادی که او ادعا میکند، نشانی سفارت را به تاکسی دادهاند.
واشنگتن پست مینویسد که هر چند مقامهای دولتی آمریکا میگویند که شهرام امیری آزاد است که به ایران بازگردد اما او اگر ربوده شده باشد، مهر ورود یا ویزای آمریکا را در گذرنامهاش ندارد و از نظر قوانین فرودگاهی برای خروج از آمریکا به آن نیاز دارد.
میان آمریکا و ایران پرواز مستقیم نیست و دولت ایران گفته بود که شهرام امیری با هواپیمایی ترکیه از طریق استانبول به تهران میآید.
آقای امیری پرواز سهشنبه هواپیمایی ترکیه را از دست داد و پرواز بعدی ساعت 4:45 بامداد چهارشنبه از واشنگتن به مقصد استانبول حرکت کرد که به نوشته واشنگتن پست میتواند او را تقریبا در ساعت 4:10 بامداد پنجشنبه به تهران برساند.
همچنین در یک اظهارنظر دیگر، سخنگوی وزارت خارجه ایران گفته است که آقای امیری از طریق فرودگاه دوحه در قطر وارد ایران میشود و از او در فرودگاه بینالمللی امام خمینی استقبال خواهد شد.
با ورود شهرام امیری به تهران، مسیر دیگری از ماجرای جنجالی او آغاز میشود.
مقالهای جالب در همین رابطه:
http://sibestaan.malakut.ir/
درود یاران حالا جو ایشان را گرفته در آینده نزدیک معلوم خواهد شد آنهم در دادگاه مردمی ایران که ایشان راست میگویند یا نه آنروز دیر نیست
سپس ادامه میدهد که با دارو بیهوش میشود و مدتی بعد، خود را در یک هواپیمای به گفته خودش «احتمالا نظامی» در خاک آمریکا میبیند.
—>che jaleb.. pas moshkele JET LAG ham nadashte
این موضوع حقیقت ندارد. اگرشما با بهایی ها در ارتباط باشید یا اطلاعی از اصول اعتقادی بهایی داشته باشید، متوجه می شوید که این قبیل اظهارنظرها شایعات و اتهاماتی بیش نیست.
Bahaees claim that they are not involved in politics but they have a full support of the Western countries and Isreal What do you call this: hypocrocy
ممنون از یادآوری اشتباه تایپی که در متن رخ داده بود. اشتباه اصلاح شد.
http://farhadheyrani.blogspot.com/
http://mollah.blogspot.com/
http://varjavand.blogspot.com/
دوست عزیز، شهرام امیری عنوان میکند که در ابتدا فکر کرده فرد مسلح عضو سازمان مجاهدین خلق یا وهابی است نه بهایی. این دو با هم خیلی فرق دارند. در گزارش شما به اشتباه بهایی تایپ شده است. یک فرد بهایی هرگز سلاح ندارد و در سیاست هم دخالتی نمیکند. چون هدف بهاییان برقراری صلح و وحدت است. خواهش میکنم هرچه سریعتر اصلاح فرمایید. متشکرم