روزنامه وال استریت ژورنال در یادداشتی به انتقاد از رویکرد نظام اطلاعاتی آمریکا نسبت به برنامه هستهای ایران پرداخته و آن را سومین خطای آمریکا پس از ناتوانی در ممانعت از حمله 11 سپتامبر و حمله به عراق دانسته است.
روزنامه وال استریت ژورنال در یادداشتی به انتقاد از رویکرد نظام اطلاعاتی آمریکا نسبت به برنامه هستهای ایران پرداخته و آن را سومین خطای آمریکا پس از ناتوانی در ممانعت از حمله 11 سپتامبر و حمله به عراق دانسته است.
گابریل شوئنفیلد که یادداشت امروز 28 تیر این روزنامه آمریکایی را نوشته است، از کارکنان عالیرتبه موسسه هادسن در آمریکا و نویسنده کتاب «اسرار ضروری: امنیت ملی، رسانههای جمعی، و سلطه قانون» است.
او مینویسد: نظام اطلاعاتی آمریکا در دهه اخیر دو انحراف وحشتناک داشته است: یکی شکست در ممانعت از توطئه 11 سپتامبر 2001 و دیگری ارزیابی نادرست از انباشته کردن سلاحهای کشتار جمعی به وسیله حکومت صدام حسین.
به اعتقاد نویسنده، ارمغان هر دوی این شکستها برای آمریکا، جنگ بوده است. به همین دلیل وی رسیدگی به این موضوع از دید تحلیلگران و صاحبنظران مستقل را برای پرهیز از تکرار «فاجعه» ضروری میداند.
نویسنده با اشاره به برنامه هستهای ایران مینویسد: در دسامبر 2007 آژانسهای اطلاعاتی ما برآورد اطلاعات ملی (NIE) را منتشر کردند که در ابتدای آن به روشنی آمده بود: ما یقین کامل داریم که تهران در پاییز 2003 برنامه سلاحهای هستهاش را متوقف کرد.
به اعتقاد نویسنده، این اظهارنظر مقتدرانه نه تنها باعث حذف احتمال حمله نظامی جرج بوش در آخرین سال ریاست جمهوری اش به ایران شد، بلکه تلاشهای کاخ سفید و کشورهای دیگر برای تحریم شدید ایران را از بین برد.
نویسنده آنگاه این سوال را مطرح میکند که اگر حکومت ایران برنامه هستهایاش را در سال 2003 متوقف کرده پس دیگر موضوع چیست؟
به نوشته وال استریت ژورنال، در گوشهای از برآورد اطلاعاتی سی.آی.ای آمده بود که سختترین قسمت تولید بمب اتمی، تبدیل و غنیسازی اورانیوم است که هنوز به وسیله دولت ایران ادامه دارد. اما طبق این برآورد، تهران تنها «مسلح شدن» یعنی طراحی واقعی کلاهکهای جنگی را متوقف کرده بود.
از سوی دیگر سرویسهای اطلاعاتی کشورهای آلمان، بریتانیا، و فرانسه و اسرائیل، همه با این گزارش اطلاعاتی مشکل داشتند. همچنین این برآورد مورد انتقاد شدید کنگره آمریکا و مطبوعات واقع شد. از دید نویسنده وال استریت ژورنال، اکنون روشن شده که وقتی آمریکا دچار تردید بود، ایران در این زمینه پیشرفت کرد.
به گزارش این روزنامه، شواهد نشان میدهد که نواقص برآورد اطلاعاتی سال 2007، نتیجه برداشتهای سیاسی تدوینگران آن بوده است. به اعتقاد پل پیلار، تحلیلگر عالیرتبه سابق سی.آی. ای، کماهمیت شمردن خطر هستهای ایران، ممکن است به خاطر الزامات سیاسی تدوینگران آن بوده باشد.
به عقیده پل پیلار، تهیهکنندگان این گزارش، آن را به شکلی تنظیم کردند که گزینه حمله نظامی به ایران را از روی میز بردارند.
از دید او، نظام اطلاعاتی امریکا به خاطر نتیجهگیری نادرستش درباره وجود سلاحهای کشتار جمعی در عراق، که منجر به حمله جرج بوش به این کشور شد، صدمه دید؛ گزارشی که به گفته رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا، تاثیر تعیینکنندهای در دیپلماسی آمریکا داشته است.
به گزارش وال استریت ژورنال، اطلاعات آمریکا از اواخر سال گذشته در صدد تدوین برآورد جدیدی در مورد برنامه هستهای ایران است، اما پرسش این است که آیا نیروهایی که در سیاسی کردن گزارش سال 2007 نقش داشتهاند، از بین رفتهاند یا خیر.
به نوشته این روزنامه، در اواخر ژوئن، لئون پنه تا، رئیس سی.آی. ای، به روشنی گفت که ایران در حال توسعه قابلیتهای هستهایاش است. اظهارنظری که به اعتقاد نویسنده روزنامه، در ضدیت آشکار با گزارش ملی سازمان جاسوسی آمریکا بود.
به باور نویسنده این یادداشت، تغییر موضع سی.آی.ای و ایالات متحده نسبت به ایران، تا حدی وامدار یک پارادوکس است: اطلاعاتی که امروز بر خطر هستهای ایران تاکید میکند، به کار همان اهداف سیاسیای میآید که بر اساس آن طرح حمله ایران از روی میز برداشته شد. این اطلاعات همانی است که طرح تحریم بینالمللی ایران و سیاست جدید اباما در قبال ایران را تقویت کرد. به گزارش وال استریت ژورنال، دولت اوباما، برای متقاعد کردن مقامهای رسمی کشورهای خارجی علیه ایران از همین اطلاعات استفاده کرد.
به اعتقاد نویسنده، هرچه این شواهد قویتر باشند، دلیل محکمتری برای کوتاه کردن زمان شروع جنگ خواهند بود.
نویسنده آنگاه به زمانبندی دولت آمریکا برای تغییر گزینه تحریم به گزینه حمله نظامی میپردازد. به اعتقاد وی، در حالی که اسرائیل میگوید تنها 12 ماه برای حمله به ایران وقت داریم، بر اساس منابع اطلاعاتی مختلف و به شهادت مقامات رسمی آمریکا، این برنامه زمانی بین دو تا پنج سال متغیر خواهد بود.
نویسنده در پایان این یادداشت دوباره با اشاره به شکستهای اطلاعاتی آمریکا در مورد عراق و یازده سپتامبر، این پرسش را مطرح میکند که چه کسانی و چرا مرتکب این شکستها و اشتباهات شدند؟ و آیا همان افراد دوباره قصد دارند با تدوین براورد اطلاعتی جدید در مورد برنامه هستهای ایران، این شکست را تکرار کنند؟