احمد سیف نگاهی دارد به گزارش خبرگزاری فارس در خصوص رشد سرمایهگذاری خارجی در ایران//
سایت نه چندان راستگوی «فارس» درتازه ترین مطلبی که منتشرکرده تیتر زده است که «ايران رتبه ششم دنيا را در رشد جذب سرمايهگذاری مستقيم خارجی كسب كرد.»
اندکی کنجکاو شدم تا سر از رمز و راز این ادعا در بیاورم. تا جائی که میدانم اگرچه تحریم های تازه، زندگی اقتصادی ایران را از همیشه دشوار ترکرده و حتی سرمایه گذاران احتمالی را ازایران فراری داده است، ولی جذاب نبودن اقتصاد ایران برای سرمایه گذاری خارجی درکنار تحریم ها دلایل و عوامل عمده داخلی دارد که موجب بالارفتن ریسک سیاسی دراین اقتصاد میشود.
خودسرانه بودن ساختار حکومت، عدم استقلال قوه قضائیه، فقدان مطبوعات مستقل و آزاد، قانونشکنیهای پنهان و آشکار وگسترده، رابطه سالاری، مداخلات بی رویه شورای نگهبان درانتخابات و درقانون گزاری از جمله این عوامل بازدارنده است. با این سابقه، این ادعا نه فقط جذاب که بیشتر از آن، عجیب بود.
با این همه، وقتی مطلب فارس را میخوانید میبینید که به راستی چه الم شنگهای به راه انداخته اند درتهران برای تشریح گزارش سرمایه گذاری سال 2010 سازمان UNCTAD- معترضه این که انکتاد یکی از سازمانهای وابسته به سازمان ملل متحد است و هرساله هم گزارش سرمایهگذاری جهانی را منتشر میکند.
علاوه بررئیس سازمان سرمایهگذاریهای خارجی، علی شیری، هم معاون اول رئیس جمهور دراین مراسم شرکت داشت و هم وزیر اقتصاد. از بیان بدیهیات در پیوند با تفاوت سرمایهگذاری و وام ستانی میگذرم که درخصوص وام ستانی ریسک با وام ستان است و در حوزه اول با سرمایه گذار و بعد آقای علی شیری اشاره میکند که از میان 140 کشور«بیش از20 کشور» با رشد روبه روبودند و « ایران در اين سال ششمين رتبه دنيا را با رشد 86 درصدي جذب سرمايه داشته است».
کمی بعد اضافه میکند که «اایران، قطر و قبرس تنها کشورهائی بودند که توانستند دراین سال رشد را حفظ کنند» که براساس گزارش البته ادعای نادرستی است. وقتی اصل گزارش را میخوانید مشاهده میکنید که 30 کشور با رشد میران سرمایه گذاری روبروبوده اند.
البته براساس اطلاعات آمده در این گزارش این صحت دارد که میزان سرمایه گذاری خارجی در ایران که در 2008 معادل 1615 میلیون دلار بود در2009 به 3016 میلیون دلار رسید که 87 درصد رشد نشان میدهد. اگرچه حتی همین رشد را هم باید به فال نیک گرفت ولی نکته ی که نباید از آن غافل ماند این که میزان سرمایه گذاری مستقیم خارجی درایران هم چنان درسطح بسیار نازلی است.
به عبارت دیگر اگر ادعای رئیس اتاق بازرگانی ایران راست باشد در 5 سال آینده برای رسیدن به اهداف دورنما، ایران باید 1000 میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب کند. متوسط سالیانه 200 میلیارد دلار، یعنی نیاز اقتصاد ایران به گفته رئیس اتاق بازرگانی، کجا و این رقم ناچیز اندکی بیشتر از 3 میلیارد دلار، آن هم پس از یک رشد 87 درصدی، کجا!
آن چه که به واقع نگران کننده است این که این میزان، با همه جشن وسروری که درتهران به خاطرآن بر پا کرده اند، حتی با دیگر کشورهای منطقه هم قابل مقایسه نیست. برای نمونه اگر کل سرمایه گذاری درطول 2007-2009 را در نطر بگیریم، درمیان 20 کشور منطقه، ایران با 6301 میلیون دلار سرمایه حارجی در مقام آخر قرار دارد.
وقتی به این سه سال و به حجم سرمایه گذاری خارجی نگاه میکنیم مشاهده میکنیم که عربستان سعودی با جذب 96486 میلیون دلار سرمایه خارجی در مقام اول قرار دارد. ترکیه با 47782 میلیون دلار درمقام دوم و امارات و مصر هم با جذب 31890 و 27785 میلیون دلار در مقام سوم و چهارم قرا ردارند.
آن وقت جالب است که مسئولان کشوری که بیشتر از همه این کشورها جمعیت دارد و به غیر از عربستان، میزان ذخایر نفتی و گازی اش هم از دیگران بیشتر است، با این میزان ناچیز سرمایه گذاری خارجی این بازی تبلیغاتی و عوام فریبانه را راه می اندازد ( همه این آمارها را از گزارش انکتاد گرفته ام.)
درهمین گزارش از میزان سرمایه گذاری در طول 1990-2009 هم اطلاعات جالبی به دست داده است.دراینجا نیز وضع ایران با اغلب کشورهای منطقه قابل مقایسه نیست. درطول این 19 سال کل سرمایه ای که وارد اقتصاد ایران شد، اندکی کمتر از 22 میلیارد دلار بود درحالی که در طول همین مدت، مصر نزدیک به 56 میلیارددلار، و لبنان، بیش از 32 میلیارددلارو عربستان نیز بیش از 125 میلیارددلار سرمایه خارجی جذب کردند. ترکیه و امارات نیز در این سالها به ترتیب 66.5 میلیارددلار و نزدیک به 73 میلیارد سرمایه مستقیم خارجی داشته اند.
همانطور که پیشتر هم گفته بودیم، اگرچه تحریم ها به خصوص تازه ترین قطع نامه ای که تصویب شد، می توانند در راستای رماندن سرمایه گذاران خارجی موثر باشند، ولی من هم چنان برآن باورم که عامل اصلی رماندن سرمایه و حتی فراری دادن سرمایه ایرانی ها عوامل داخلی و ساختار ضد دموکراتیک سیاست بطور کلی عدم امنیت اجتماعی و حقوقی درایران است و تازمانی که تغییرات اساسی دراین عرصه ایجاد نشود، اقتصاد ایران نمی تواند سرمایه خارجی را در مقادیر قابل توجه جلب نماید.
یادش بخیر، درجوانی من، یکی از بستگان ما که حاجی هم بود در ولایت ما بزاری داشت هر وقت که میخواست پارچه ناخالصی داری را به جای پارچه پشم خالص به مشتری قالب کند، درحالی که به ریشاش دست می کشید به همان مکهای که مشرف شده بود، سوگند میخورد که « پشم خالص است» و دلش خوش بود که سوگند دروغ نخورده است.
حالا شده کار زعما و مسئولان اداره اقتصاد درایران، این درست که در یک سال گذشته میزان سرمایه گذاری خارجی درایران 87 درصد رشد داشته است ولی به قول معروف، مورچه خودش چیست که کله و پاچه اش اهمیت داشته باشد!