روزنامه نیویورک تایمز از وجود زن جوانی پرده برداشت که به دلیل تشابه اسمی با «ندا آقاسلطان» و انتشار عکسش به جای وی، از سوی حکومت ایران تحت فشار قرار گرفته است.
روزنامه نیویورک تایمز از وجود زن جوانی پرده برداشت که به دلیل تشابه اسمی با «ندا آقاسلطان» و انتشار عکسش به جای وی، از سوی حکومت ایران تحت فشار قرار گرفته است.
روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی که روز 31 ژوئن به چاپ رسید، ندا سلطانی ( زهرا سلطانی) دختر 33 سالهای را معرفی کرد که پس از انتشار فیلم کشته شدن ندا آقاسلطان در جریان ناآرامیهای پس از انتخابات خرداد 88 عکسش توسط تلویزیون ایران و بسیاری از شبکههای بینالمللی نمایش داده شد.
ندا آقا سلطان، یکی از دهها نفری بود که در جریان اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات 22 خرداد سال گذشته، در روز 30 خرداد در محله امیرآباد تهران به ضرب گلوله کشته شد. صحنه جان باختن او توسط مردم با موبایل ضبط شد و بلافاصله از طریق شبکه اینترنت منتشر و به خبر اول رسانههای جهان بدل شد.
به گزارش نیویورک تایمز، تشابه اسمی «ندا سلطانی» با ندا آقاسلطان و همچنین انتشار عکسی از وی در صفحه فیسبوکش به جای تصویر«ندا آقاسلطان»، مسیر زندگی او را کاملاً تغییر داده است.
ندا سلطانی، مدرس دانشگاه در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران بود؛ همان دانشگاهی که ندا آقاسلطان نیز در آنجا مشغول به تحصیل بود.
ندا سلطانی به دنبال انتشار عکسش به جای ندا آقاسلطان، توسط ماموران وزارت اطلاعات در خانهاش دستگیر شد و تحت بازجویی قرار گرفت. او توسط نیروهای امنیتی و سپاه پاسداران تحت فشار گرفته بود تا خود را «ندا آقاسلطان» معرفی کند و مرگ وی را تکذیب کند.
ندا سلطانی میگوید که دستگاه امنیتی با این اقدام قصد داشت که نظر رسانههای جهان را از مرگ ندا آقا سلطان منحرف کند.
ماموران امنیتی از وی خواسته بودند تا قتل ندا آقاسلطان را نمایشی ساختگی معرفی کند که توسط دستگاههای جاسوسی غرب صورت گرفته است و به سرزنش این اقدام بپردازد.
نیویورک تایمز گزارش میدهد که عدم پذیرش تقاضای نیروهای امنیتی از سوی ندا سلطانی و شنود تلفنهای وی با خارج از کشور، موجب شد تا وی از سوی نهادهای امنیتی تحت فشار قرار گرفته و به جاسوسی برای کشورهای غربی متهم شود.
ندا سلطانی میگوید که پس از طرح این اتهام، او احساس خطر کرده و مجبور به ترک ایران شده است. او که در زمان قتل ندا آقاسلطان برای شرکت در کنفرانسی در یونان آماده میشد، عملا سفر خود را در تابستان سال 2009 با اقامت در آلمان به عنوان پناهنده به پایان برده است.
نیویورک تایمز مینویسد که مشکلات خانم سلطانی در حقیقت در روز بیستم ژوئن سال گذشته و همزمان با انتشار فیلم قتل ندا آقاسلطان آغاز شده است.
او میگوید یک روز پس از قتل ندا آقاسلطان با اتفاقی غیرمنتظره مواجه شدم. پس از باز کردن صفحه فیسبوکم دیدم که 60 نفر از سراسر جهان برایم تقاضای دوستی در فیسبوک ارسال کردهاند و این موضوع مرا بسیار متعجب کرد.
این معما همچنان برای خانم سلطانی و خانواده او باقی بود تا هنگامی که وی تصویر خود را تحت عنوان «ندا آقاسلطان» از تلویزیون سراسری مشاهده کرد.
پس از آن و از روز 24 ژوئن، ندا سلطانی توسط نیروهای امنیتی تحت تعقیب قرار گرفت و به همین دلیل وی با سازمان عفو بینالملل در لندن تماس گرفت.
ندا سلطانی میگوید که هیچگاه قصد نداشته که کشور و خانوادهاش را ترک کند، اما به دلیل احساس خطر شدید و تهدیدهای نیروهای امنیتی مجبور به این کار شده است.
آن هریسون، محقق سازمان عفو بینالملل که بر روی پروژه ایران کار میکند، میگوید که ندا سلطانی به عنوان فردی که هیچ ارتباطی با سیاست نداشت، با جریانی درگیر شد که او را از داشتن یک زندگی آرام محروم کرد.
ندا سلطانی این روزها در شهر کوچکی در نزدیکی فرانکفورت در آلمان مقیم است. او که هنوز بی کار است و همچنان دنبال شغلی برای خود میگردد، از زمانی یاد میکند که به عنوان مدرس ادبیات انگلیسی در دانشگاه تدریس میکرد.
او اعتقاد دارد که رسانههای ایرانی و بینالمللی نقش به سزایی را در تغییر جریان زندگی وی داشتهاند، در حالی که او هیچگاه در زندگی با جریان سیاست ارتباطی نداشته است.
ایشون یه قربانی نبودن بلکه یه حقه باز و یه سواستفاده گر به تمام معنا هستند و چه بسا این کا رو هم خودشون انجام داده باشن تا با استفاده از اون یه بهانه مفتی برای پناهندگی و زندگی با پول دولت آلمان داشته باشن همین.