نسخه آرشیو شده

احتمال موافقت آمریکا با حمله اسرائیل در ازای تشکیل فلسطین
از میان متن

  • ایران هسته‌ای برای اسرائیل تهدید بزرگی است، به خصوص ایرانی که محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهوری آن باشد، به همین دلیل است که طرح ممنوعیت حمله نظامی به ایران، در گزینه‌های باراک اوباما به چشم نمی‌خورد
چهارشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۸۹ - ۰۵:۲۰ | کد خبر: 54856

اندی زِلِکِه استاد دانشگاه هاروارد کندی و رابرت دوژاریک رئیس موسسه مطالعات آسیای معاصر در دانشگاه تمپل احتمال داده‌اند که آمریکا بر سر موافقت با حمله اسرائیل به ایران با دولت اسرائیل معامله‌ای بزرگ بکند.

اندی زلکه، استاد دانشگاه هاروارد کندی و رابرت دوژاریک، رئیس موسسه مطالعات آسیای معاصر در دانشگاه تمپل در یادداشتی که دو روز پیش در وب‌سایت کریستین ساینس مانیتور نوشته‌اند، احتمال داده‌اند که آمریکا بر سر موافقت با حمله اسرائیل به ایران با دولت اسرائیل معامله‌ای بزرگ بکند.

این دو تحلیلگر نوشته‌اند: آمریکا باید برای یک حمله نظامی توسط متحد نزدیکش به ایران پافشاری کند زیرا این حمله مي‌تواند جزئی از یک «معامله بزرگ» باشد که به کشمکش میان اسرائیل و فلسطین خاتمه دهد؛ پایان دادن به این درگیری یک ضرورت استراتژیک است که باعث حفظ منافع آمریکا و متحدانش در جنوب غربی آسیا و دورتر می شود.

با وجود مسائل پیش‌آمده در تحریم‌های جدید علیه ایران و دیدار ماه ژوئیه بنیامین ناتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل با باراک اوباما، رئیس‌جمهوری آمریکا، نه آمریکا و نه اسرائیل علاقه‌ای به اضافه کردن یک جنگ دیگر به سیاهه بلند و بالای جنگ‌ها در افغانستان، عراق، پاکستان، کره و غزه ندارند.

اما در حالی‌که حلقه‌های امنیتی - اطلاعاتی آمریکا ادعا می‌کنند که ایران تا دو سال آینده قصد دارد سلاح هسته‌ای تولید کند، ممکن است اسرائیل و احتمالا نه آمریکا، به این نتیجه برسد که درگیری با ایران اجتناب‌ناپذیر است.

حتی در صورتی که حمله نظامی به تاسیسات هسته‌ای ایران تنها از سوی اسرائیل انجام شود، این مسئله ریسک بسیار بزرگی برای منافع آمریکا خواهد داشت. به همین دلیل است که کاخ سفید اصرار دارد که حمله احتمالی اسرائیل، در صورتی که اتفاق بیافتد، نه تنها باعث تضعیف توانایی‌های تهران نخواهد شد، بلکه این امر موجب می‌شود مسئله به بن‌بست رسیده اسرائیل و فلسطین بغرنج‌تر شود.

در حالی‌که دولت اوباما هنوز مستقیما دستور حمله نظامی علیه ایران را صادر نکرده است، بهتراست انرژیش را بر چالش‌هایی که هم‌اکنون در داخل و خارج از کشور با آن دست و پنجه نرم می‌کند متمرکز کند.

برای مثال باراک اوباما روز گذشته، 11مردادماه بر خروج ارتش آمریکا از عراق در ماه آینده تاکید کرد. از سوی دیگر رای‌دهندگان امریکایی هم، چندان اشتیاقی برای جنگی دیگر بعد از حدود 9 سال جنگ در افغانستان و بیش از هفت سال در عراق ندارند.

تهدیدی که نمی‌توان تحملش کرد

اما با این وجود، تصور اسرائیلی که ایران مسلح به سلاح را بپذیرد تقریبا غیر ممکن است.

اگر تحریم‌هایی که از لحاظ اقتصادی سختگیرانه‌تر هستند، نتوانند کاری از پیش ببرند، حمله نظامی محتمل‌ترین گزینه خواهد بود. دولت حزب لیکود اسرائیل، با حمایت دیگر احزاب سیاسی، در ملاء عام اعلام کرده است که ایران هسته‌ای برایش تهدیدی غیر قابل تحمل خواهد بود.

اسرائیل همواره تهدید‌ها علیه دشمنانش را، با وجود گزاف بودن خسارت‌هایی که خود متحمل شده، عملی کرده است.

ایران هسته‌ای برای اسرائیل تهدید بزرگی است، به خصوص ایرانی که محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهوری آن باشد، به همین دلیل است که طرح ممنوعیت حمله نظامی به ایران در گزینه‌های باراک اوباما به چشم نمی‌خورد.

شاید واشنگتن پنج دهه پیش‌تر، قدرت لازم را برای دیکته کردن دستوراتش به اسرائیل (مثل فرانسه و انگلیس) برای پایان دادن به بحران سوئز داشت، اما از زمان آیزنهاور، با تکامل در سیاست‌های داخلی، نفوذ ایالات متحده بر اسرائیل کم شده است. به علاوه آن‌که اسرائیل در سال 1956 کشوری فقیر و جهان‌سومی بود، اما امروز کشوری ثروتمند با اقتصادی پیش‌رفته و با اعتماد به نفس است.

حتی اگر آمریکا نتواند حمله اسرائیل را ممنوع کند، می‌تواند در ملا عام با آن مخالفت کند. اما اگر اسرائیل برغم مخالفت آشکار واشنگتن به ایران حمله کند، نزدیکی روابط دو جانبه آنها، آمریکا را با این خطر مواجه می‌کند که در ملا عام حامی پر اشتیاقی به نظر بیاید.

معامله‌ای بزرگ

بنابراین اگر حمله نظامی به ایران صورت بگیرد، دولت باراک اوباما باید استراتژی‌ای پیشه کند که چیزی بیش از نابودی تاسیسات اتمی (احتمالا بخشی از آن و نه تمامش) را وعده دهد.

آمریکا باید برای یک حمله نظامی توسط متحد نزدیکش به ایران پافشاری کند زیرا این حمله مي‌تواند جزئی از یک «معامله بزرگ» باشد که به کشمکش میان اسرائیل و فلسطین خاتمه دهد؛ پایان دادن به این درگیری یک ضرورت استراتژیک است که باعث حفظ منافع آمریکا و متحدانش در جنوب غربی آسیا و دورتر می شود.

ماهیت این «معامله بزرگ»، چراغ سبزی از سوی آمریکا به اسرائیل است که برای طراحی حمله علیه تاسیسات هسته‌ای ایران به کار می‌رود؛ تنها تهدیدی که اسرائیل از آن هراس دارد.

اما بهایی که واشنگتن برای این قضیه درخواست می‌کند، تعهد پولادین دولت ناتانیاهو برای صلح با اعراب و با مفاد تعیین شده از سوی آمریکاست، نه متوقف کردن شهرک سازی‌ها و نه از سرگیری گفت‌وگوهای مستقیم؛ بلکه یک قرارداد حقیقی و تنها موکول به پذیرفتن این شرایط از سوی فلسطینیان و دیگر دولت های عرب.

ما قصد نداریم در این جا تمامی شرایط این توافق‌نامه را تعیین کنیم، اما بدون شک یکی از مفاد آن بازگشت به مرزهای پیش از سال 1967 و شکل‌ گرفتن کشور مستقل فلسطین و با تغییراتی است که مورد قبول دو طرف قرار بگیرد. مفاد احتمالی دیگر آن هم حضور نیروهای امنیتی بین‌المللی برای حفظ صلح و نیز بازگشت اسرائیل به ارتفاعات گلان در سوریه خواهد بود.

آمریکا و متحدانش - کشورهای اتحادیه اروپا، ژاپن و کشورهای عرب - احتمالا میلیاردها دلار به هر دو طرف خواهند داد تا معامله راحت‌تر سر بگیرد؛ این مشارکت‌ها احتمالا هزینه جابجایی ساکنان شهرک‌های یهودی نشین را فراهم خواهد کرد، غرامت دست و دلبازانه‌ای هم برای پناهندگان فلسطینی خواهد بود، هزینه تامین امنیت مرزها را نیز فراهم خواهد کرد و جای خالی پول‌های ایرانیان را که به گروه‌های سیاسی سوریه و فلسطین می‌رسید، پر خواهد کرد.

در ادامه این توافق، آمریکا و اتحادیه اروپا باید به اسرائیل و فلسطین معاملات اقتصادی جالب‌تری پیشنهاد کنند. عربستان سعودی و دیگر کشورهای خلیج هم باید با اسرائیل رابطه برقرار کنند و بازارهایشان را به روی محصولات اسرائیلی و خدمات اسرائیلی بگشایند و به تبلیغات حکومتی ضد اسرائیلی‌شان خاتمه دهند.

معامله‌ای نه چندان آسان

رهبری کردن معامله‌ای این چنین چند وجهی و پیچیده، در آسان‌ترین حالت ممکن، چالش برانگیز خواهد بود. در حالی‌‌که روابط میان اسرائیل و آمریکا همین‌ اکنون هم گره خورده است و اسرائیل هم به شدت ترجیح می‌دهد تا مشکل ایران را از مسئله فلسطین جدا نگه دارد، برای سرگرفتن این قرارداد به گفت‌وگوهای طاقت‌فرسا نیاز است و نیز به احتمال زیاد درباره غیر ممکن بودن پیروزی این چنین حمله‌ای، استدلال‌هایی مطرح خواهد شد.

این امکان هم وجود دارد که بحران هسته‌ای ایران از راه‌های صلح‌آمیز و شاید به دلیل تحریم‌ها، حل و فصل شود؛ یا شاید دولت ناتانیاهو به این نتیجه برسد که کنترل ایران هسته‌ای بهتر از حمله نظامی به ایران برای جلوگیری از اتمی شدنش است. اما کاخ سفید اگر چاره‌ای جز آماده شدن برای حمله نظامی اسرائیل علیه ایران نداشته باشد، باید تاکید کند که این چنین عملی اگر واقع شود، باید جزئی از استراتژی وسیع‌تری باشد که منافعی متناسب با خطرهای قابل ملاحظه‌اش به همراه خواهد داشت.
 

این مطلب را به اشتراک بگذارید

افشین

جالبه ، مثل اینکه دست اندرکاران سایت مردمک بیشتر از استعمارگران غربی تمایل و عجله برای  آغاز جنگ بر علیه ایران دارند ! و جالبتر اینکه دم از وطن پرستی نیز میزنند !\nاما واضح است که این همه دندان تیز کردنهای چپاولگران و متجاوزان و متحد شدن همۀ غارتگران و گرگها بر علیه یک کشور نشانگر 2 مطلب است :\n1 - قدرت و عظمت آن کشور  ،\n2 - حقانیت آن کشور ،

افشین | ۱۴ مرداد ۱۳۸۹ - ۰۴:۵۸
صفحه 1 از 1 صفحه
آگهی