سهراب احمری، موسس انجمن ایرانی ـ آمریکایی در بوستون و دانشجوی رشته حقوق در دانشگاه نورثایسترن، در یادداشتی به تحلیل رابطه ایران با تندروهای سنی پرداخته است.
سهراب احمری، موسس انجمن ایرانی ـ آمریکایی در بوستون و دانشجوی رشته حقوق در دانشگاه نورثایسترن، در یادداشتی به تحلیل رابطه ایران با تندروهای سنی پرداخته است.
این تحلیلگر دیروز 11 مرداد در هافینگتون پست یادآوری کرده است که هزاران صفحه از اسناد محرمانهای که به وسیله وبسایت ویکیلیکز فاش شد، نشان داد که حکومت ایران بیشتر از آن چیزی که مقامات آمریکا پیش از این اذعان میکردند، از ارتباطات گستردهای با القاعده و طالبان برخوردار بوده است.
براساس گزارشهای محرمانه اطلاعاتی- نظامی آمریکا، ایران به طور پنهانی طالبان را مجهز کرده و آموزش میدهد و حتی برای کشتن سربازان و مقامهای افغان، پاداش هم داده است.
سهراب احمری با اشاره به گزارش والاستریت ژورنال نوشته است که این اسناد، رابطه مستقیم رهبران ارشد ایرانی را با مقامات سطح بالای القاعده فاش ساخته است.
این دانشجوی ایرانی مینویسد که براساس اسناد، مقامات ایرانی، رابط تجاری بین کره شمالی و طالبان پاکستانی هستند.
به اعتقاد سهراب احمری، اسناد وبسایت ویکیلیکز موجب حیرت حامیان تشنجزادیی با جمهوری اسلامی شده است.
سالها مشاهدات کارشناسان «واقعگرا» حاکی از این بود که حکومت شیعه ایران هرگز با طالبان و القاعده سنی همکاری نخواهد کرد. به عقیده این مفسران، انزجار رهبران ایرانی از افراطیهای القاعده و همین احساس درطرف مقابل، بهعنوان یک اصل در روابط این دو وجود خواهد داشت.
این گروه از واقعگرایان همزمان با نمایندگان اصولگرای مجالس غربی که اعتقاد داشتند اسلامگرایان تبهکار برای حمله به خارجیان از سر اختلافات ایدولوژیک خواهند گذشت، به شدت مخالف بودند.
اما هافینگتونپست مینویسد که همدستی با گروههای متفاوت مذهبی برای مخالفان حکومت ایران، موضوع تازهای نیست. جمهوری اسلامی از سالها پیش اصول شیعه را رها کرده است.به نوشته این مقاله، امروزه روکش نازکی از تقوا روی دولت بسیار نظامی ایران و آنهم برای حکومت بلامنازع در داخل کشور و سلطه در خارج از آن، کشیده شده است.
سهراب احمری تاکید میکند که این همان حکومت شیعهای است که آیتالله منتظری، یکی از بزرگترین علمای شیعه را که مخالف حکومت بود، تا زمان مرگش در حبس خانگی نگه داشت و همچنان به بازداشت آیتالله بروجردی، مدافع جدایی دین از سیاست ادامه میدهد. همین دولت شیعه، شعار «الله اکبر» روی بامهای خانهها را ممنوع اعلام کرده تا نامشروع بودن خود درمیان مومنان را از یاد ببرد.
رهبران همین حکومت شیعه برای کسب حمایت روسیه و چین دست به هر کاری میزنند؛ کشورهایی که اقلیت مسلمان در آنها به شدت سرکوب میشوند و همین دولت شیعه برای رنگ سبز ـ رنگ شهدای شیعه ـ مخالفان را مرتد اعلام کرده است.
با این حال، تنشهای شیعه و سنی، قرنی تلخ و خونین را رقم زده است.
سهراب احمری مینویسد که پیشینیان طالبان امروز با وجود نفرت از غرب و مدرنیته در پذیرش موشک استینگر از حکومت شیطانی آمریکا به منظور جهاد علیه شوروی بیخدا تردید نکردند.
نویسنده هافینگتونپست یادآور میشود که اتحاد بین حکومت دینی شیعه و افراطگراهای سنی بیشتر از این ضربالمثل همیشگی است که دشمن دشمن من، دوست من است. حکومت دینی شیعه و افراطگراهای سنی، ارزشها مشترکی را پیگیری میکنند. هردو به دنبال دگرگونی وضع موجود منطقه هستند.
عقاید واپسگرایانه آنها، هردو را به جنبشهایی انقلابی مبدل ساخته است که با چشمانداز آشتیناپذیر بین غرب و امت مسلمان، رویارویی آخرالزمان را انتظار میکشند.
در یکی از اسناد منتشر شده در وبسایت ویکیلیکز ادعا میشود که یک پایگاه مهم نظامی در بیرجند، مرکز استان خراسان جنوبی، وجود دارد که به آموزش اعضای طالبان و گروه حکمتیار مشغول است.
ایران در گذشته بارها هر گونه اتهامی در این زمینه را رد کرده و همواره حضور نیروهای غربی را عامل بیثباتی اوضاع در افغانستان خوانده است.
به اعتقاد نویسنده هافینگتونپست، منتقدان قدیمی و جدید حضور آمریکا در خاورمیانه از اسناد ویکیلیکز استفاده خواهند کرد تا آمریکا را به خروج از منطقه وادار کنند. در روزها و ماههای آینده، آنها به مقامات فشار خواهند آورد تا جدول زمانی را برای خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان و پاکستان اعلام کنند.
القاعده که توسط دولت ایران با بهکارگیری تمام ظرفیت خود برای اعمال خشونت سازمانیافته، اعمال قدرت میکند، میتواند بهشدت منافع آمریکا در منطقه و فراتر از آن را به خطر بیندازد.
آقای احمری نتیجه میگیرد: شواهد نشان میدهند که ایالات متحده شدیدا به سیاستی در قبال ایران نیاز دارد، سیاستی که برپایه کلیشههای منسوخ شده و فرضیات نادرست نباشد. به عبارت دیگر ما به یک سیاست واقعاً واقعگرایانه در خصوص ایران احتیاج داریم.