سایت جرس نوشت که حمزه کرمی در نامهای خصوصی به آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، شکنجه شدنش در دوران بازداشت را شرح داده است.
سایت جرس نوشت که حمزه کرمی در نامهای خصوصی به آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، شکنجه شدنش در دوران بازداشت را شرح داده است.
به گزارش سایت جرس، آقای کرمی این نامه را از طریق اکبر هاشمی رفسنجانی به آیتالله خامنهای رسانده است.
حمزه کرمی، مدیر سایت جمهوریت و از مدیران ارشد دانشگاه آزاد اسلامی بود که در ناآرامیهای انتخابات خرداد 88 بازداشت شد، بیش از 70 روز در زندان انفرادی بهسر برد و پس از آن بدون داشتن وکیل در دادگاه گروهی متهمان حوادث پس از انتخابات محاکمه شد.
سایت جرس نوشته است که رئیس مجمع تشخیص مصلحت پس از خواندن نامه حمزه کرمی، گریه کرده و پس از آن نزد آیتالله خامنهای رفته و همه پنج صفحه نامه را برای او خوانده است.
این سایت مخالف دولت همچنین نوشته است که آقای هاشمی رفسنجانی سپس از رهبری پرسیده است: باز هم اصرار میکنید اعترافهای یک سال اخیر زیر شکنجه اخذ نشده است.
سایت جرس در ادامه گزارش نوشته است که آقای هاشمی رفسنجانی برای این که نامه حمزه کرمی در «پیچ و خم اداری» گم نشود، آن را شخصا برای رهبری برده است.
سایت جرس افزوده است که آیتالله خامنهای قول داده است که نمایندهای بیطرف به ادعاهای حمزه کرمی رسیدگی کند، در حالی که آقای هاشمی رفسنجانی پیشنهاد کرده بود که خودش نمایندهای برای این کار تعیین کند زیرا به نمایندگان رهبری اعتماد ندارد.
بنا به گزارش جرس، رسیدگی به شکایت حمزه کرمی از طرف آیتالله خامنهای به غلامحسین محسنی اژهای، دادستان کل کشور سپرده شد اما گزارش نهایی این پرونده هنوز تنظیم نشده است.
بر حمزه کرمی چه گذشت
حمزه کرمی در دادگاه به همکاری خود با مهدی هاشمی برای «پولشویی در انتخابات دوره نهم ریاستجمهوری» و راهاندازی سایت جمهوریت برای «تخریب محمود احمدینژاد» اعتراف کرد.
آقای کرمی پس از آن توسط شعبه 15 دادگاه انقلاب تهران به 16 سال زندان و انفصال دائم از خدمات دولتی محکوم شد اما با تجدید نظرخواهی، همه اعترافات خود را تکذیب کرد و گفت که همه آنها را تحت فشار شدید و شکنجه به زبان آورده آست.
دادگاه تجدید نظر حکم حمزه کرمی را به 11 سال زندان قطعی و انفصال دائم از خدمات دولتی کاهش داد، با این حال این زندانی سیاسی رکوردار طولانیترین حکم زندان برای متهمان پس از انتخابات است.
مدیر سایت جمهوریت، 24 اردیبهشت 89 با سپردن وثیقه دو میلیارد تومانی بهطور موقت از زندان آزاد شد اما چون نپذیرفت که علیه اکبر هاشمی رفسنجانی مصاحبه تلویزیونی کند، بار دیگر در 29 اردیبهشت به زندان اوین بازگردانده شد.
سایت جرس نوشته است که این زندانی سیاسی در اوایل مرداد امسال برای بار دوم مرخصی پنج روزه گرفت و در اثر حمله قلبی در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان طالقانی تهران بستری شد.
یکی از بستگان آقای کرمی به جرس گفته است که او در حالت نیمه هوشیار است و پزشکان ملاقات با او را ممنوع کردهاند.
آقای کرمی در نامه پنج صفحهای که سایت جرس از آن خبر میدهد، نوشته است که هنگام شکنجه از او میخواستند به داشتن رابطه نامشروع با یکی از بستگان نزدیک «یکی از رهبران جنبش سبز» و دو نفر از بستگان نزدیک «یکی از مقامات» اعتراف کند.
به گفته حمزه کرمی، او بارها چنین اتهامی را رد میکند اما سرانجام بازجوها سرش را در توالت فرنگی فرو میکنند و چون احساس خفگی میکند، به اعتراف خواسته آنها تن میدهد، آن را مینویسد و امضا میکند.
حمزه کرمی گفته است: مرا انواع شکنجه کردند از جمله بیش از 20 بار سرم را در کاسه توالت فرنگی پر از کثافت کردند و میخواستند که آنچه را آنها میگویند اعتراف کنم. هرگاه فریاد «یا زهرا» سر میدادم، به آن حضرت جسارت میکردند. وقتی میگفتم: «یا الله»، میگفتند خدایت امروز ماییم که هرکاری بخواهیم با تو میکنیم.
براساس گزارش جرس، از دیگر موارد اعتراف زیر شکنجه حمزه کرمی، درباره نسبت دادن اختلاس و فساد مالی به مهدی هاشمی، فرزند رئیس مجمع تشخیص مصحلت بوده است.
میرحسین موسوی، سیاستمدار مخالف دولت در مرداد 89 در دیدار با «گروهی از ایثارگران»، به موضوع شکنجه در زندانها اشاره کرده و پرسیده بود که «آیا اسلام قبول میکند از یک انسان هتک حرمت شود یا با فروکردن سر یک زندانی در توالت از او اعتراف گرفته شود.»
حمزه کرمی از سال 1368 تا 1374، فرماندار ورامین و از سال 1374 تا 1380، مدیرکل سیاسی دفتر رئیس جمهوری در دولتهای اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی بود.
او همچنین از فرماندهان سپاه پاسداران در دوران جنگ بود و همچنین رئیس ستاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان تهران آخرین سمتش در سپاه بود.
ادم شرم می کند اایرانی است.\nاگر دقت کنید همین بازجو های مدعی دینداری موجب مرگ و یا فرار بهترین عزیزان ما را فراهم کرده ومیکنند.\nامیر کبیر هم توسط انسانی پست ولی بشدت مذهبی بنام مهد علیا مادر ناصر الدین شاه کشته شد.و چون علما ان زمان مصلحت اندیشی کردند سالها ایران به ورطه سقوط رفت تا این اقا بتواند 50 سال حاکم باشد ولی ای ایرانی ازاده ایا ارزش دارد سکوت کنیم؟؟
اینها همانهایی هستن که سالهای ۶۰ جوانهای ایران را بدون هیچ گناهی شکنجه و اعدام میکردن ، حالا هم که به جان همدیگر افتادن همدیگر رو شکنجه میکنن. هر چی آواز داره گله نداره ، این را میگن جنایات و مکافات !!!
جنتي و دولتش بايد جواب دهند که آيا اين حکومت اسلامی است که فرمانده سپاه پاسداران در دوران جنگ را اينطوری شکنجه وتحقير می کنند..