نسخه آرشیو شده

«آخرین نامه» محمد نوری‌زاد به آیت‌الله خامنه‌ای
محمد نوری‌زاد/ عکس از: فارس
از میان متن

  • آقای نوری‌زاد در بخشی از نامه خود به آیت‌الله خامنه‌ای یادآور شده است که شاکیان وی در آن دنیا می‌گویند که در زمان حکومت آیت‌الله خامنه‌ای و «اواخر عمر او» مردمان، که طبق قانون، از حق انتقاد و اعتراض و اعتصاب برخوردار بودند، هیچ‌گاه فرصتی برای ابراز خواسته‌های خود نیافتند. کمترین تقلای نقد و اعتراض آنان به‌حساب دشمنی و جاسوسی و براندازی گذارده می‌شد
مردمک
دوشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۸۹ - ۰۳:۱۶ | کد خبر: 55258

محمد نوری‌‌زاد، فیلم‌ساز و از روزنامه‌نگاران معترض به نتیجه انتخابات، که به دلیل نوشتن نامه‌هایی خطاب به آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی بازداشت شده بود، «آخرین نامه» خود را در وب‌سایت شخصی‌اش خطاب به آیت‌الله خامنه‌ای منتشر کرد.

محمد نوری ‌زاد، فیلم‌ساز و از روزنامه‌نگاران معترض به نتیجه انتخابات، که به دلیل نوشتن نامه‌هایی خطاب به آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی بازداشت شده بود، «آخرین نامه» خود را در وب‌سایت شخصی‌اش خطاب به آیت‌الله خامنه‌ای منتشر کرد.

آقای نوری زاد ششمین نامه خود خطاب به رهبر جمهوری اسلامی را این‌گونه آغاز کرده است: «این آخرین نوشته‌ای است که مستقیم رو به شما می‌نویسم و خود، به عاقبت تلخ آن واقفم. چرا که ماموران و قاضیان گوش بفرمان ما، در کار خود استادند. آنان نیک می‌دانند چگونه یک معترض و منتقد را با شکنجه و فحش‌های ناموسی به تنگنای روحی و روانی در اندازند. من همه‌ این ابتلائات آتی را به‌جان می‌پذیرم تا صدای سخن خود را به گوش حضرت شما برسانم.»

این روزنامه‌نگار منتقد دولت در نامه خود به شدت از آقای خامنه‌ای و عملکرد وی انتقاد کرده و نوشته است: «در دوره‌ رهبری سیدعلی، قانون و تن سپردن مسئولان به قانون، خوار و خفیف شد. خواص، از قانون، نردبانی برای بالا رفتن از فرصت‌ها پرداختند. یک فلک‌زده بی‌نشان، به‌خاطر یک میلیون بدهی، به زندان حکومت می‌افتاد، اما رئیس‌جمهوری مطلوب او و معاون اول رئیس‌جمهوری و برخی از وزرا و مدیران دولتی او با میلیاردها اختلاس و کلاشی، در ماراتن فریب مردم، دکمه‌های بیخ گلو را به رخ می‌کشیدند و به ریش قانون و به ریش مردم می‌خندیدند.»

این روزنامه‌نگار منتقد دولت در بخش‌های دیگر «آخرین نامه» خود نحوه مرگ خود و آیت‌الله خامنه‌ای را به تصویر کشیده و این که آقای نوری‌زاد غریب و ناشناس از دنیا می‌رود، ولی شخص آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان «چهره‌ای سرشناس و تاریخی» می‌میرد و مزارش هم به گنبد و بارگاه مزین خواهد شد.

وی در ادامه نامه خود آورده است: مرگ، بی‌گمان سر خواهد رسید و ما را و شما را به کام خود فرو خواهد کشید. جنازه‌ ما را که ناشناس و بی‌کس و کاریم، با شتاب به آغوش سرد گور می‌سپرند و جنازه‌ شما را که معروف عالم هستید، مردمان بی‌شمار، بر سر دست می‌برند و اشک‌ریزان و بر سر زنان، جلوی چشم صدها دوربین و صدها خبرنگار و صدها میهمان خارجی، در آرامگاه ابدی‌تان می‌نهند.

آقای نوری‌زاد پیش از این نیز پنج نامه دیگر در خارج و داخل زندان خطاب به رهبری جمهوری اسلامی نوشته و از او در این نامه‌ها به شدت انتقاد کرده بود.

آقای نوری‌زاد در روزهای پایانی آذرماه سال گذشته بازداشت شد و در اواسط فروردین به دادگاه رفت؛ اتهام آقای نوری‌زاد فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی، توهین به رهبر ایران، رئیس‌جمهوری، ریاست قوه قضائیه و امام جمعه مشهد ذکر شد.

دادگاه محمد نوری‌زاد، در فروردین ماه سال 88، وی را به سه‌سال‌ونیم زندان و تحمل 50 ضربه شلاق محکوم کرد.

وی خطاب به آقای خامنه‌ای تاکید کرده که روز محشر ما و شما متفاوت است؛ «ما را و شما را یک به یک بر بلندی‌های محشر می‌ایستانند تا راضیان و ناراضیان با عبور از مقابل ما، ما را و شما را شناسایی کنند و فریاد هواخواهی و دادخواهی سر دهند. ما را که آوازه‌ای با ما نیست، مردمان فراوانی نخواهند شناخت، شما را اما دوستان راضی و شاکیان ناراضی بسیار خواهد بود.»

وی نوشته است که دوستان و دوستداران شما، از نیکی‌های شما یاد می‌کنند که «سخنوری شجاع و نترس و صاحب نفوس بود، از مال دنیا هیچ برای خود برنداشت، یک تنه دست به گلوی آمریکا و اسراییل فشرد و جلوی چشم مردمان دنیا، با این زورگویان خدانشناس در افتاد در زمان دراز رهبری او، کشور ما گرچه درفقر و فساد ریشه‌داری دست و پا می‌زد، همزمان اما از سلول‌های بنیادین به شلیک موشک‌های یک و دو و سه‌ شهاب و از آن‌جا به غنی‌سازی اورانیوم و از آن‌جا به پرتاب ماهواره‌ی امید و حتی به پیروزی حزب‌الله لبنان در جنگ 33 روزه بر اسراییل دست یافت.»

وی همچنین نوشته است که دوستداران شما از این‌که از «انزوای فقر» به در آمده و به نوایی رسیده‌اند» می‌گویند: «خدایا، ما که در دنیا از او و از رهبری او خوش و خشنود بودیم، تو نیز بیا و از او راضی باش و حساب و کتاب دنیا را بر او آسان بگیر و در بهشت خودت جا و مرتبه‌ مناسبی برای او مهیا کن.»

شاکیان چه می‌گویند

این روزنامه‌نگار مخالف دولت اما در بخش دیگری از نامه خود درباره برخورد شاکیان و رفتار آن‌ها با رهبری در آن دنیا گفته و آورده است: شاکیان ندا سرمی‌دهند که «ای خدا، سیدعلی خامنه‌ای، درکنار خوبی‌هایی که باید می‌داشت و داشت، اما، برطبل تفرقه‌ آحاد مردمان کوفت و با علم کردن بیرق خودی و غیرخودی جامعه را رو به انشقاق هرچه بیشتر شتاب داد. وی، هیچ‌گاه به ما که موافق او و کارهای او نبودیم، روی خوش نشان نداد و تا توانست، راه‌های عبور ما را مسدود کرد.»

وی نوشته است که شاکیان می‌گویند که در دوره حکومت «سید علی خامنه‌ای، جمعی از مردمان، به خاطر کمترین اعتراض و نقد از بزرگان تحمیلی، به حبس و شکنجه در می‌افتادند و دچار آسیب‌های روانی و اجتماعی فراوان می‌شدند. شب‌ها و روزهای خانواده‌های بسیاری، در متن اضطراب سپری می‌شد. تا بدانجا که: امنیت روانی جامعه مخدوش گردید. فضای تلخ پلیسی، جان جامعه را خراشید. امنیتی هم اگر بود، برای موافقان او بود. نصیب مخالفان، گرچه نخبه و برجسته و کاردان و کارآمد، جز هراس، هیچ نبود.»

آقای نوری‌زاد همچنین در ادامه به نقل از شاکیان آیت‌الله خامنه‌ای نوشته است که شاکیان معترضند که در زمان رهبری «سیدعلی» اعتیاد و بی‌کاری و مصرف فراوان، «عضو موثری از شاکله‌ کشور شد»، آبروی کشور در سطح جهان فرو کشید و به انتهای جدول آبروداران جهان نزول کرد.»

وی علت این رویدادها را در بخش دیگری این‌چنین توضیح داده است: «علتش این بود که هم خود سیدعلی و هم دولتمردان و هم مجلسیان و هم قاضیان، و هم پاسداران و خلاصه: همه و همه، مشغله‌هایی پیدا کرده بودند که سخت مشغول‌شان کرده بود و فرصتی برای آنان باقی نمانده بود تا به سالم‌سازی فضای کلی جامعه بپردازند.»

وی در نامه خود نوشته است که ریا و چاپلوسی و دروغ و مسئولیت‌ناپذیری مردم و مسئولان از مواردی بود که در زمان حکومت آیت‌الله خامنه‌ای به فرهنگی رایج منجر شد و تاکید کرده است: «تا آن‌جا که فرد نامتعادلی چون رئیس‌جمهوری دروغ می‌گوید و پول و فرصت مردم را بالا می‌کشد و دوستان خود را نیز دراین حرام‌خواری و به باد دادن فرصت‌های بی‌بازگشت کشور تهییج می‌کند، پس چرا آنان نخورند و مصرف نکنند و دروغ نگویند و دوستان و هم‌کیشان خود را به نوا نرسانند.»

این فیلم‌ساز منتقد دولت در بخش دیگری از نامه خود یادآور شده است که شاکیان وی در آن دنیا می‌گویند که در زمان حکومت آیت‌الله خامنه‌ای و «اواخر عمر او» مردمان، که طبق قانون، از حق انتقاد و اعتراض و اعتصاب برخوردار بودند، هیچ‌گاه فرصتی برای ابراز خواسته‌های خود نیافتند. کمترین تقلای نقد و اعتراض آنان به‌حساب دشمنی و جاسوسی و براندازی گذارده می‌شد و در حرکتی همه‌جانبه همه‌ معترضان به شکنجه و زندان و انفرادی درمی‌افتادند، و در احکامی مضحک و از پیش مشخص، به سه سال و پنج سال و 10 سال زندان و اعدام، محکوم می‌شدند.

وی در نامه خود از صدا و سیما و مجلس و دفاع‌های فرد «کم خردی چون احمدی‌نژاد» که توسط رهبری انجام شده نیز رسما انتقاد کرد و تاکید کرد که آیت‌الله خامنه‌ای باید پاسخگوی این موارد باشد. او نوشت: «این ندانم‌کاری‌ها و شعارگویی‌ها و فریبکاری‌های فرد نالایقی چون احمدی‌نژاد، سرنوشت سوزناک ما را به تحریم و تقبیح و تحقیر جهانی درانداخت.»

آقای نوری‌زاد در پایان این نامه خطاب به آیت‌الله خامنه‌ای نوشته است: ای کاش بعد از پنج نامه‌ای که چه در بیرون زندان و چه از داخل زندان برای شما نوشتم، مرا فرا می‌خواندید و بر من می‌آشفتید که فلانی، تو را چه می‌شود؟ مرگت چیست؟ و من، با شما، نه از فرصت‌های از کف رفته، نه از بسیج و سپاه واژگون شده، نه از بن‌بست حتمی و فروپاشی عن‌قریب، نه از مردم از کف رفته، نه از فلاکت جهانی مردمان ایران، بلکه از ضربه‌هایی می‌گفتم که بر در خانه‌ شما می‌خورد و شما آن‌ها را نمی‌شنوید و آن ضربه‌های کف دست مرگ است که بر خانه‌ی دل ما و شما می‌خورد و ما بی‌اعتنا به او، سر به کار دلخواه خود فرو برده‌ایم.

وی همچنین در نامه خود یادآور شده که هدفش از نوشتن این «آخرین نامه» نه برای این است که امید او از رهبری و اصلاح امور کشور سلب شده باشد، بلکه از این روی است که آرزو دارد که آیت‌الله خامنه‌ای در روزهای پایانی عمر، نام نیکی از خود به یادگار بگذارد و خطاهای گذشته را جبران کند.

آقای نوری‌زاد از نلسون ماندلا، نخستین رئیس جمهوری آفریقای جنوبی یاد می‌کند و به رهبر جمهوری اسلامی نیز پیشنهاد می‌دهد: شما نیز همانند او خود را از پست‌های کلیدی کنار کشید تا مردم پس از شما بگویند که ‌مرز مضحک میان خودی و غیرخودی را محو و شرافت مخدوش ایران و ایرانی را ترمیم کردید و برکشیدید‌.

وی به آیت‌الله خامنه‌ای پیشنهاد داده که این کار را با یک دستور «شریف» آغاز کنید تا همه زندانیان بی‌گناه به آغوش خانواده‌های خود بازگردند و «بقیه راه را نیز خود خدا پیش روی شما خواهد گشود».

این مطلب را به اشتراک بگذارید

mitra

Teflake bicharhe az zengiee toye zenda sir shodeh marg ra bejan khariedeh, khoda biamorzash.

mitra | ۰۵ آبان ۱۳۸۹ - ۱۵:۴۱
علی

به نظر میاد نوری زاد آقا را زیادی دوست داره .اثر این نامه یکی از این دو حالت است  یک : آقا عوض میشه بنفع مردم ! ! ! !  که کلی مشکوک بنظر میاد ..دوم اینکه ..این آخرین نامه نوری زاد خواهد بود که خودش هم اینو فهمیده ...................

علی | ۲۵ مرداد ۱۳۸۹ - ۰۶:۲۰
صفحه 1 از 1 صفحه
آگهی