نسخه آرشیو شده

سکینه محمدی جایی در «کلمه» ندارد
از میان متن

  • خانم رهنورد! نامه‌ استمدادخواهی فرزندان این زن، فریده و سجاد، را خوانده‌اید؟ آنان از شما می‌خواهند «کمک کنید این کابوس محقق نشود...» و شما هیچ نمی‌گویید
چهارشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۵:۴۵ | کد خبر: 55350

نویسنده وبلاگ مخلوق عقیده دارد که زهرا رهنورد در خصوص پرونده سکینه محمدی، که به جرم زنا به سنگسار محکوم شده‌است، سکوت مصلحتی کرده است.

«کلمه» برتر از آن است که به حقوق بنیادین زناکاران در جامعه‌ی ایران بها دهد! دارالمؤمنین را چه به پشتیبانی از حق زنان معصیت‌کار!

به‌راستی شأن گردانندگان آن بالاتر است از اینکه بخواهند اخبار مربوط به سکینه محمدی آشتیانی و دیگر محکومان به سنگسار را بازتاب دهند! حتی نامه‌ی دردناک دو فرزند او نیز بی‌ارزش‌تر از آن است که در تارنمای منسوب به رهبران جنبش چاپ شود.

نظری که در پی می‌آید دوبار در آن سرا فریاد شد، اما در گُنگ‌فضای سانسورچیان «کلمه» همچون پژواک نعره‌های کابوس، جز سکوتی سوت و کور به‌همراه نداشت. به‌طبع لحن آن تا حد امکان با چاپ در تارنمایِ مذکور متناسب گردیده است، پاره‌ای بدیهیات در آن گنجانده شده است، واژگان همدلانه‌تر برگزیده شده‌اند و به‌ فرجام زهر رویکرد دیرین من به اسلام و حتی رژیم اسلامی از آن گرفته شده است:

بار دوم است که این کامنت را ثبت می‌کنم و امیدوارم این‌بار آنرا منتشر کنید!

لطفاً این پیام را به خانم رهنورد برسانید:

بانوی گرامی!

آیا کسر شأن خود می‌دانید که با زبانی رسا و هشداری بلند درباره‌ سرنوشت سکینه محمدی آشتیانی سخن بگویید؟

واهمه دارید از اینکه حاکمیت بگوید بانوی سبزها از زنی زناکار پشتیبانی کرد؟

اما لابد تا کنون دانسته‌اید که حکومت در اعطای تهمت و دروغ به مخالفان و منتقدانش چنان سخاوتمند است که به هیچ بهانه‌ای در این مورد نیاز ندارد.

از آن گذشته آیا داوری یک ملت ستمدیده برای شما مهم‌تر است یا داوری یک حاکمیت ستمگر؟

شما در این باره هیچ نگفتید تا در گفتگویی با «روز» از شما بپرسند و شما سربسته هر نوع مجازاتی را محکوم کنید و در آخر هم خود را در راه آرمان‌های ملت برای چوبه‌ی دار آماده بدانید.
اما باور کنید نیازی به آن اعلام آمادگی نیست!

حتی باید گفت که نشان صدق آن آمادگی چیزی جز کنار گذاشتن ملاحظات مذهبی، سیاسی و روزمره درباره‌ی جان زنی متهم به زنای مذموم در دین شما نیست.

باور کنید یک بیانیه‌ کوتاه از سوی شما برای پای چوبه‌ دار نرفتن سکینه محمدی هزار بار صادقانه‌تر و ارزشمندتر است تا اعلام آمادگی برای پای چوبه‌ی دار رفتن خودتان!

او پنج سال در زندان ستم حاکمان اسیر بوده است. امروزه روز او را کتک می‌زنند و بر ضد خودش و وکیلش از او به‌ زور اعتراف می‌گیرند.

اینهمه بیدادگری در مورد این زن بی‌پناه را دیدن و هیچ نگفتن رواست؟

نامه‌ استمدادخواهی فرزندان این زن، فریده و سجاد، را خوانده‌اید؟ آنان از شما می‌خواهند «کمک کنید این کابوس محقق نشود...» و شما هیچ نمی‌گویید.

آنهمه تلاش شما برای اینکه نشان دهید در رهبری نمادین جنبش، خواست‌های زنان جایگاه بلندی دارد چگونه با این سکوت و مصلحت‌اندیشی نسبت به سرنوشت این مادر جمع‌شدنی است؟

بیانیه بدهید و اعتراض کنید خانم رهنورد!

این روزها چشمان نگران یک ملت هر گفتن و نگفتن شما عزیزان را با وسواسی تاریخی رصد می‌کند.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

shahram moradi

chera entezare ostore darid? magar khahar zadeye mosavi ra dar khiaban va bedone hiche jormi nakoshtand?  chera donbale manafe shakhsi va hezbi e khodetan hastid? yekhorde ensaf dashte bashid, bar ha va barha khanome rahnavard va digaran az edam va dadrasie na adelane dar keshvar lab be eteraz goshodand;  doste aziz shoma be fekre sakine ashtiani hastid ya donbale bahane ke ki chi goft?????

shahram moradi | ۰۶ شهریور ۱۳۸۹ - ۰۹:۵۷
مریم

خانم رهنورد نظرشان را درباره سنگسار گفته اند.\nhttp://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/article////107/-6a5b308292.html\nاینکه خانم محمدی گناهکار است یا خیر را نه شما می دانید نه من و نه خانم رهنورد. اما هیچ شکی نیست در اینکه سنگسار یک مجازات وحشیانه است و مجازات مرگ (با چوبه دار)  نیز هیچ تناسبی با جرم مربوطه (با فرض گناهکار بودن) ندارد.

مریم | ۰۴ شهریور ۱۳۸۹ - ۰۲:۱۳
هیچکس

با سلام\nمن معتقدم ایشان گناهی مرتکب نشده اند و حمایت سبز ها ایشان را به اعدام نزدیک ترمیکند تا با اعدام ایشان از سبز ها هم زهرچشمی گرفته شود .

هیچکس | ۰۲ شهریور ۱۳۸۹ - ۲۲:۴۵
مخلوق Creature

دوستانِ گرامی!\nکاش این «اندک انصاف» را (که دوستِ موسوم به «یک نفر» هر جا رفته آنرا طلب کرده است) گردانندگانِ کلمه نیز در مورد کامنت‌های انتقادی نسبت به رهبرانِ جنبش از جنسِ آنچه من نگاشته‌ام داشتند!\nبه پیوندِ دومی که من برای آخرین‌بار آن نظر را فرستادم (سخنانِ رهنورد در جمعِ آزادگانِ جنگ) سری بزنید! از شمارِ بیست و سه کامنتِ چاپ‌شده (تا کنون)، بیست کامنت (نزدیک به نود درصد) تنها تعریف، تمجید و ستایش از رهنورد و دیگر رهبران است!\nاین میان تنها یک کامنتِ انتقادی چاپ شده است که آن‌هم لحنی سبک و درونمایه‌ای کلی و سست دارد. این شیوه‌ی مدیریتِ کامنت‌ها (که برای من و دیگران آشناست) خاستگاهی متکبرانه و تمامیت‌خواهانه دارد. خودفریبی و دیگرفریبی بدترین ویژگی و آفتِ چنین روشی ست. گویی در میانِ ایرانیان دو دسته بیش‌تر نداریم: موافقانِ منطقیِ رهبرانِ جنبش و مخالفانِ غیرمنطقیِ آنان. این یعنی آگراندیسمان کردن و ارایه‌ی تصویری یکسره کاریکاتوری از گوناگونیِ رویکردِ جنبشِ سبز به رهبرانِ راهِ سبزِ امید.\nسیاست‌های خبریِ «کلمه» بسیار سلیقه‌ای، یک‌بام و دو هوا، مبهم و گاه خود- ویرانگر است!\nبه‌عنوانِ نمونه من پس از انتشارِ نامه‌ی ششمِ محمدِ نوری‌زاد به خامنه‌ای بارها و بارها به این تارنما سر زدم اما هرگز ندیدم این نامه را منتشر کنند.\nو در پایان:\nچاپِ یکی دو خبر نسبت به «یک زنِ تبریزی» چیزی نیست که مقصودِ من باشد!\nمساله این است که حساسیت، دلنگرانی و انسان‌دوستیِ اینان تبعیض‌آمیز است و این تبعیضِ ناموجه (نه از زمره‌ی مواردی که «ناشناس» به آن اشاره کرده است) در رویکردِشان به رخدادهای کشور به‌روشنی خود را نشان می‌دهد.\nشاید هم چشمداشتِ ما گزاف است که تارنمایِ منسوب به رهبرانِ جنبشِ سبز، نامه‌ی فرزندانِ نه «یک زنِ تبریزی» که «سکینه‌ی محمدیِ آشتیانی» را (که نه از جنسِ پرونده‌ی هسته‌ای است و نه از جنسِ عبدالمالکِ ریگی) بازتاب دهد! هرچند وقتی محمد نوری‌زاد هم (تا جایی که من کاویدم) در «کلمه» سانسور می‌شود دیگر سکینه‌ی محمدی یا نظرهای انتقادی تکلیف‌ِشان روشن است!

مخلوق Creature | ۲۹ مرداد ۱۳۸۹ - ۰۵:۵۷
مخلوق Creature

ناشناسِ عزیز!\nگویی بهتر است به زندانیانِ خودمان و سبزهای گمنام یا حداکثر به آنانکه از لحاظِ ایدئولوژی از ما کمابیش دور هستند بپردازیم اما چرا باید دامانِ خود را به پشتیبانی از مرتکبِ گناهی بیالاییم که هم در عرفِ جامعه نکوهش‌آمیز است و هم در شریعتِ اسلام؟ قرار نیست حالا که از سدِ ایدئولوژی (آنهم دست و پا شکسته) گذشتیم، از تابوهایِ سنتی و دینی نیز بگذریم. «حقِ داشتنِ ایدئولوژی» کجا و «حقِ ارتکابِ فحشا» کجا؟ به‌ویژه که ما پشتیبانِ خانواده و بنیانِ استوارِ پیوندِ زناشویی هستیم و سکینه محمدی‌ها به هر علت با کارِ بی‌شرمانه‌ی خود، این بنایِ رفیع را متزلزل کرده‌اند. نه! از ما نخواهید که پیرامونِ زنانِ خیانت‌پیشه و ستمی که بر آنان در شرعِ مبین و قوانینِ رژیم می‌رود خبری منتشر کنیم، بیانیه‌ای بدهیم یا خدای نکرده از پایمال‌شدنِ «حقِ خیانتِ زن» در دین‌ِمان و نظامِ حکومتی‌ِمان (که هر دو بر پایه‌ی به‌رسمیت شناختنِ «حقِ انحصاریِ خیانتِ مرد» بنا شده‌اند) سخن بگوییم.\n«گفتمانِ مردسالار» را دست‌ِبرقضا در تفکیکِ جنسیتیِ وظایفِ رهنورد و موسوی می‌توان دید. اولی بیش‌تر به زنان می‌پردازد و دومی بیش‌تر به دیگر موضوع‌ها.\nمن سکینه‌ی محمدی را در موضعِ فرودست نمی‌بینم بلکه نگاهِ فرودست‌انگارِ دیگران را نسبت به او نشان داده‌ام.\nو در پایان:\nبحثِ «احساسات» انحراف از خاستگاهِ طرحِ آن انتقاد است! موضوع اینجاست که درباره‌ی جانِ آدمیان، باید حداقلِ مصلحت‌اندیشی را پیشه کرد. قیاسِ سکینه‌ی محمدی با پرونده‌ی هسته‌ای یا از آن بدتر با عبدالمالکِ ریگی نشان می‌دهد که شما این مصلحت‌اندیشی را حداکثری کرده‌اید و این مطلقاً نه اخلاقی ست نه سیاستمدارانه.

مخلوق Creature | ۲۹ مرداد ۱۳۸۹ - ۰۵:۵۴
یک نفر

این مال یک ماه پیش هست. اگر کمی انصاف دارید منتشر کنید\nhttp://www.kaleme.com/1389/04/21/klm-25421

یک نفر | ۲۹ مرداد ۱۳۸۹ - ۰۳:۵۸
بدون نام

این پست به نظر من فرافکنی مطلق است.\nسران جنبش بارها این استراتژی را اتخاذکرده اند که در مورد مسائلی چون پرونده هسته یی ایران، ترورهای ریگی، و مسائلی از این دست وارد نشوند. این امر هم هدفی استراتژیک دارد. جنبش نباید وارد مسائلی شود که بسیج عمومی خاصی در ایران له یا علیه آن ها وجود دارد چون حاشیه های فراوانی برای آن ایجاد خواهد کرد و از هدف فاصله خواهد گرفت. حمایت از خانم آشتیانی از بولتن رسمی جنبش سبز نه تنها برای ایشان نکته ی مثبت و کارگشا به حساب نمی آید بلکه با توجه به شرایط فعلی حکومت بلکه به راحتی میتواند موجب تهدید بیشتر جان ایشان و بار دیگر انگ زدن بیشتر به جنبش شود\n2.\nباید اضافه کنم متاسفانه خود شما که این مطلب را نوشته اید بسیار تحت تاثیر گفتمان مردسالار بوده و  زنی را که روابط جنسی را مطابق میل خودش تنظیم کرده در موضع فرودست میبینید.\n3.\nدوست من پیروزی جنبش به اتخاذ تصمیم های عقلانی وابسته است نه فوران احساسات. به کار گرفتن تعقل، دوراندیشی، خود،  پیروزی است

بدون نام | ۲۸ مرداد ۱۳۸۹ - ۰۲:۰۲
صفحه 1 از 1 صفحه
آگهی