مهدی کروبی، دبیرکل حزب اعتماد ملی، در دیدار با میرحسین موسوی، نخست وزیر پیشین ایران با انتقاد از وضعیت اقتصادی مردم، گفت که «چیزی که در این روزها به آن اهمیت داده نمیشود، مردم ایران و منافع ملی آنان است.»
مهدی کروبی، دبیرکل حزب اعتماد ملی، در دیدار با میرحسین موسوی، نخست وزیر پیشین ایران با انتقاد از وضعیت اقتصادی مردم، گفت که «چیزی که در این روزها به آن اهمیت داده نمیشود، مردم ایران و منافع ملی آنان است.»
به گزارش سایت حزب اعتماد ملی، آقای کروبی و آقای موسوی که هر دو از رهبران مخالف دولت شناخته میشوند، در این دیدار که روز چهارشنبه 10 شهریور و در آستانه برگزاری روز قدس انجام شد، درباره برخی موضوعهای روز مانند «وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم، رواج فرهنگ دروغ در جامعه، پویایی جنبش سبز، روز قدس و مبارزه ملت فلسطین»، گفتوگو کردند.
آقای کروبی، در این دیدار با انتقاد از عملکرد دولت در زمینه توسعه صنایع نفت و گاز گفت:
در حال حاضر قطر در میدان گازی مشترک بهطور جدی فعال و از منافع آن بهرهمند است در حالیکه دولت ایران در زمینه اکتشاف و بهرهبرداری از این میدان کمترین توجه را دارد.
به گفته آقای کروبی، اگر برنامه چهارم دولت به درستی اجرا میشد، ایران میتوانست روزانه بیش از شش میلیون بشکه نفت استخراج کند در حالی که به گفته او، میزان استخراج نفت ایران در حال حاضر کمتر از5.3 میلیون بشکه در روز است.
«پویایی جنبش سبز» و سطح آگاهی جامعه
در این دیدار آقای موسوی نیز با اشاره به «پویایی جنبش سبز در لایههای مختلف جامعه» تاکید کرد که در این جنبش ارتقای سطح آگاهی عمومی و زدودن جهل نقش اساسی دارد.
وی گفت: جنبش سبز مردم ایران بر اساس مطالباتی حق محور شکل گرفته است و در این حرکت اندیشهها و گرایشهای مختلفی دیده میشود.
آقای موسوی با محکوم کردن سیاست اعمال خشونت، بازداشتهای غیرقانونی، صدور احکام سیاسی و نادیده گرفتن حقوق اولیه زندانیان، گفت: «تجربه یک سال گذشته از شکست سیاست توسل به خشونت و دستگیریهای کور و ایجاد فضای امنیتی و پلیسی حکایت دارد.»
«فرهنگ دروغ در جامعه»
در ادامه این دیدار، دو سیاستمدار مخالف دولت، یکی از مشکلات امروز کشور را نهادینه شدن دروغ دانستند و تاکید کردند که با این فرهنگ باید مبارزه کرد.
این دو رهبر مخالف دولت یادآور شدند: توسل مقامات به دروغ در حوزههای مختلف از جمله اقتصاد، مدیریت، آمار، مسائل اعتقادی و سیاسی از جمله مشکلات امروز جامعه است. به باور آقایان موسوی و کروبی، دولتمردان کنونی ایران، « آنقدر در دروغ گرفتار شدند که یافتن کلامی راست در این دولت همچون دری گرانبها است».
آنها همچنین سخنان وزیر اطلاعات در دریافت کمک میلیارد دلاری از بیگانگان که به گفته آنها ادعایی بدون سند و مدرک است، نمونهای از رواج فرهنگ دروغ در جامعه و در میان سیاستمداران ایران است. آنها از وزیر اطلاعات خواستند که «هر چه زودتر اسناد خود ولو تقلبی آن» را منتشر کند.
«درآمدهای نفتی کجا هزینه میشود»
میرحسین موسوی و مهدی کروبی در ادامه دیدار خود، ضمن ابراز نگرانی از وضعیت اقتصادی کشور و گسترش فساد مالی در میان مدیران دولتی، گفتند: باوجود درآمدهای نجومی نفتی که در تاریخ ایران سابقه نداشته است، اقشار مختلف مردم امروزه در شرایط بسیار نابسامانی قرار دارند.
آنها گفتند که طرحها و پروژههای عمرانی ملی یکی پس از دیگری کنار گذاشته میشود و تاکید کردند که «معلوم نیست چندصد میلیارد دلار درآمدهای نفتی چگونه و کجا هزینه شده است».
به گفته آنها، وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم، روز به روز وخیمتر شده و «نرخ بیکاری همچون فساد و رانت حکومتی بهشدت افزایش پیدا کرده است».
آقایان کروبی و موسوی همچنین گفتند: در حالیکه مردم ایران برای تامین نیازهای اولیه و اساسی دست و پنجه نرم میکنند، از خزانه بیتالمال دهها میلیارد برای همایشهای نمایشی هزینه میشود. پروندههای فساد اقتصادی مدیران و مقامات پیش از به جریان افتادن مراحل قضائی به یکباره مختومه میشود تا مدعیان مبارزه با فساد به غارت سرمایههای ملی بدون دغدغه ادامه دهند.
آنها با انتقاد از «نظامی کردن اقتصاد و اختصاصیسازی بهجای خصوصیسازی»، درباره «فروپاشی بخش خصوصی» در اقتصاد کشور هشدار دادند.
پیام موسوی به مناسبت «شب قدر»
از سوی دیگر، میرحسین موسوی در یادداشتی که همزمان با «شبهای قدر» ماه رمضان در سایت سایت کلمه منتشر شد، از زبان مردم به طرح پرسشهایی پرداخت که به گمان وی، مردم ایران درباره مهمترین معضلات اجتماعی و سیاسی امروز ایران در ذهن خود دارند.
آقای موسوی در یادداشت طولانی خود، دیدگاههای انتقادی خود را در زمینههای مختلف اجتماعی و سیاسی، از جمله عدالت اجتماعی و اقتصادی، آزادیهای سیاسی، وعدهها و عوام فریبیهای دولت کنونی، حقوق شهروندی و زندانیان سیاسی در قالب پرسشهایی از زبان مردم، مطرح کرده است.
وی در آغاز یاداشت خود مینویسد: امروز در جامعه ایرانی به تبع آنچه در بیش از یکسال گذشته اتفاق افتاده، مردم بیشتر از هر زمانی با پرسشهای تعیین کننده و حساس درباره خود و جامعهای که به آن تعلق دارند روبهرو هستند.
آقای موسوی در ادامه نوشته است: مردم در این شبهای قدر، از خود میپرسند، قیام آنان به عنوان شهروندان، برای برپایی جامعهای که در آن کرامت انسانی پاس داشته شود و زمینه رشد و شکوفائی استعدادهای خدادادشان فراهم آید و قدمهای روشن برای بهروزی آنان و جامعه برداشته شود، به کجا رسید. به راستی آنها تاچه اندازه به خواستهای بر حقشان یعنی استقلال، آزادی، عدالت و پیشرفت نزدیک گشتهاند.
وی در بخش دیگری از یادداشت خود با اشاره به «مدیریت غلط و ماجراجوئیهای نابخردانه و دشمن تراشیهای بیهوده در عرصه روابط خارجی»، میپرسد: استقلال سیاسی که ارمغان قیام و نثار خونهای بسیار بوده است تا چه اندازه به عزت و اقتدار و سرفرازی و استقلال اقتصادی کشورمان در جهان و منطقه انجامیده است.
آقای موسوی، نوشته است: مردم ما به حق نگران حرکات خام دولتمردانی فاقد حمایت مردمی هستند، یعنی بیبهره از گرانبهاترین سرمایه و پشتوانه ما در تعاملات خارجی در طول دو دهه گذشته و نگران از آنکه بیبهرگان از اعتماد ملی در پشت سر ملت چوب حراج بر منافع ملی بزنند و سرزمینی سوخته در پشت سر خود بر جای گذارند.
این رهبر مخالف دولت، آنگاه در انتقاد از وضعیت سیاسی کشور و محدود شدن آزادی بیان و حاکمیت سانسور، این پرسش را مطرح میکند: تا چه اندازه در جامعهای که در آن قلمها شکسته و دهانها بسته و روزنامهنگاران و فرهیختگان و استادان و معلمان و کارگران و زنان و مردان در پشت میلههای زندان هستند و هرگونه انتقاد و اعتراض توطئه همداستانی با دشمنهای خودساخته خوانده میشود و هر گامی برای احقاق حق فتنه نامیده میشود، بحث از حقوق ملت و کرامت انسانی و آزادیها موضوعیت دارد.
وی در ادامه این یادداشت نوشته است: مردم سوال میکنند که بدون ترس از زندانی شدن تا کجا میتوانند از صاحبان قدرت سوال کنند.
آقای موسوی با انتقاد از «وعدهها و شعارهای اقتصادی» دولت محمود احمدینژاد در زمینه ایجاد عدالت و رفاه برای اقشار تهیدست جامعه، مینویسد: مردم میپرسند آیا سفره آنان امروز رنگینتر از دیروز است یا حاصل وعده دروغین آوردن نفت بر سر سفرههایشان کوچکتر شدن این سفرهها و تحلیل رفتن لوازم رفاه در زندگی آنان بوده است.
وی در انتقاد از رفتار حکومت با هنرمندان و اندیشمندان مستقل جامعه مینویسد: چوب تکفیر و تفسیق از سوی محافل قدرت به بهانه دگراندیشی علیه همه متفکران و فرهیختگان بلندشده است؛ تا آنجا که وزیر دولت دانشگاه را به «باخاک یکسان کردن» تهدید میکند و نجوای عاشقانه ربنای یک هنرمند به علت کرنش نکردن در مقابل «یال و کوپالداران» از سر سفره افطار مومنان قطع میشود.
آقای موسوی آنگاه با اشاره به گسترش نظامیگری در سطوح مختلف جامعه، با انتقاد از وضیعت حاکم بر دانشگاههای کشور میپرسد: آیا سیاستهای موجود در دانشگاهها، به ویژه در قبال علوم انسانی، جز به «پادگانیسازی» مراکز علم آموزی منتهی نشده است.
میرحسین موسوی، در پایان یادداشت خود، خطاب به دولتمردان حاکم مینویسد: مردم با زبان حال و قال میگویند اینقدر در هر مناسبتی که به بنبست بر میخورید دشمن دشمن نکنید و همه مصیبتها را به دشمنان خود ساخته و موهوم نسبت ندهید. دشمن واقعی در درون شماست و گرنه وقتی به فریاد آزادیخواهی و مطالبه حاکمیت مردم بر سرنوشت خود در دانشگاهها بر میخوردید، نمیگفتید که دانشگاههای مخالف تفرعن را با خاک یکسان میکنید. گیرم دانشگاهها را ویران کردید، با ملتی تشنه آزادی و فضیلت و عدالت چه میکنید.