نویسنده وبلاگ وحید آنلاین، نگاهی دارد به جریان «قران سوزی» در امریکا و واکنش ایران به این مسئله.
چندی پیش کشیشی گمنام در واکنش به ساخت مسجدی در نزدیکی محل سابق برجهای تجارت جهانی خبر از قرآنسوزی در 11 سپتامبر داد و نامش بر سر رسانههای دنیا افتاد. از آنجا که دولت آمریکا طبق قوانین این کشور حق هیچ گونه دخالت و جلوگیری از این کار را نداشت تلاش کرد با آگاهسازی در مورد عواقب این کار «تری جونز» را منصرف کند و به هر دلیلی که بود این کشیش از تصمیم احمقانهاش برگشت.
نکتهای که باعث نوشتن این مطلب شد استقبال باورنکردنی ایرانیانی بود از این طرح که امروز برای چندمین بار شاهدش بودم فقط و فقط به این دلیل که این کار آن کشیش خشم جمهوری اسلامی را برانگیخته بود! بلاهایی که به ناحق بر سرشان آمده چنان فیلتر کینهای روی تحلیلهایشان گذاشته که باورنکردنیتر معتقدند مردم ایران هم به همین دلیل مشابه با این کار «تری جونز» دلشان خنک میشد!
واقعیت اما آن است که حکومت ایران بسان همه نظامهای دیکتاتوری دیگر که حتی همچین مخالفانی را میسازند آرزو داشت تریجونز از این کارش منصرف نشود تا با تحریک احساسات مردم مذهبی ایران کمال استفاده را برای پوشاندن گندی که به زندگیشان زده بکند همانطور که کنسل شدن این تصمیم را هم به روی مبارک نیاوردند و رسانههای حکومتی با تمام قوا مشغولند و همه تلاششان را برای بهرهبرداری از این فرصت میکنند.
تری جونز معروف شده منصرف شد و عدهای جویای نام لجبازیشان گرفت و این کار را کردند بلکه مطرح شوند که اتفاقا در هیچ کجا به اندازه رسانههای ایران نشدند تا جایی که در کشمیر دولت مجبور شد برای جلوگیری از تحریک مردم و ترویج خشونت جلوی پخش شبکه پرستیوی جمهوری اسلامی را به دلیل انتشار گزارشهای نامعتبری که هیچ منبع دیگری ندارند بگیرد.
در ایران آیت اللههایی که در زمان کشتار مردم کشور خودشان گویا در خواب بهسر میبردند حالا فتوا میدهند و حکم قتل برای کتابسوزان صادر میکنند (مقلدی اگر دارند چرا این حکم واجب را اجرا نمیکند؟) و خامنهای در بیانیهای کوشید تا از کاهی کوهی بسازد و «حرکت ابلهانه چند آدم بیارزش» را به آمریکا و انگلیس و صهیونیسم بینالملل و… گره بزند بلکه فشار جامعه جهانی بر دیکتاتوریش را کینهای مذهبی آن هم فقط با مردم مسلمان ایران جلوه دهد:
«اهانت جنونآمیز و نفرتانگیز و مُشمئزکننده به قرآن مجید در کشور آمریکا که در سایه امنیت پلیسی آن کشور اتفاق افتاد، حادثهی تلخ و بزرگی است که نمیتوان آن را تنها در حدّ یک حرکت ابلهانه از سوی چند عنصر بیارزش و مزدور به حساب آورد.»
«این حادثه و حوادث پیش از آن به روشنی نشان میدهد که آنچه امروز آماج حملهی نظام استکبار جهانی است، اصل اسلام عزیز و قرآن مجید است؛ صراحتِ مستکبران در دشمنی با جمهوری اسلامی ناشی از صراحت ایران اسلامی در مقابله با استکبار است و تظاهر آنان به دشمن نبودن با اسلام و دیگر مسلمانان، دروغی بزرگ و فریبی شیطانی است. آنان با اسلام و هر آنکس که بدان پایبند است و هر آنچه نشانهی مسلمانی است دشمناند.
چه کسی باور میکند که این توطئهی گسترده بدون کمک و دخالت حلقههای صهیونیستیِ درونِ دولت آمریکا ممکن و عملی است؟!»
منظور از سایه امنیت پلیسی در این بیانیه آن است که چرا پلیس آمریکا آنطور که نیروی انتظامی ایران به مردم حمله میکند به آنها حمله نکرد و مثل وقتی که اوباش خانه کروبی را به گلوله میبستند فقط نظارهگر بود. ایشان البته از بس واژههای «عنصر» و «مزدور» را بیحساب و کتاب خرج کردهاند حواسشان نبوده جای این لغتها در بند اول نبود که میگوید «گمان نکنید که آنها عنصر و مزدور بودند» حال آنکه در ادامه مدعی است عنصر و مزدور بودهاند!
ولی واقعا سوزاندن قرآن برای قاتلین و شکنجهدهندههای مردم اهمیتی دارد یا اینکه چه کسی بسوزاند و چه بهرهای از آن بتوان برد مهم است؟ اگر من وحید آنلاین بسوزانم و گزارش مصور از این کارم بدهم مرجعی فتوا میدهد؟ اگر فراخوان عمومی در وبلاگستان راه بیفتد برای همچین کاری خامنهای بیانیه میدهد؟ چون ایرانی هستیم و خوب نیست که بقیه دنیا متوجه شوند که مردم کشورمان چه احساسی نسبت به دینشان پیدا کردهاند؟
شاید بهتر بود به جای نوشتن این پست به این ویدیو از یوتیوب میپرداختم که مدعی است قرآنهایی که در آن دیده میشود توسط جمهوری اسلامی در ماجرای حمله و تخریب مدرسه اهل سنت در زابل سیستان و بلوچستان به آن صورت درآمدهاند ولی از اصالت فیلم مطمئن نیستم. به هرحال دیدنش را از دست ندهید که قرآن سوزی اگر اهمیتی داشت از غسل آن با فاضلاب کسی باخبر نشد!