گفته میشود میرحسین موسوی، بستر مناسبی برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری نمیبیند و معتقد است برای تحقق شعارهای انتخاباتی خود به ابزارهای قانونی گستردهتری نیاز دارد.
به نظر میرسد با توجه به تداوم تردید سیدمحمد خاتمی برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری و تاکید مهدی کروبی برای حضور به عنوان نامزد اصلاحطلبان، شرایط تازهای برای نامزدی میرحسین موسوی به وجود آمده باشد.
نام میرحسین موسوی به عنوان نامزد جناح چپ سنتی برای ریاست جمهوری در سال 1376 به میان آمد و آن هنگامی بود که کمتر کسی تصور میکرد خاتمی به عنوان شخص نسبتا ناشناختهای در سطح افکار عمومی بتواند پیروزی خیرهکننده خرداد 1376 را رقم بزند.
میرحسین موسوی در آن زمان شروطی را برای قبول کاندیداتوری مطرح ساخته بود که عملا به معنای «نه» گفتن به درخواستکنندگان نامزدی وی به حساب میآمد.
آن زمان وی خواستار در اختیار داشتن رسانهای مستقل بود تا بتواند برنامههای خود را پیاده کند.
وی همچنین خواستار اختیارات نظارتی ویژهای برای رئیس جمهوری شده بود تا ضامن اجرای برنامههای او باشد.
به هر صورت میتوان گفت اکنون که بحث نامزدی میرحسین موسوی بار دیگر به میان آمده است، همین ملاحظات برای وی مطرح است.
در روزنامهها گفته میشود میرحسین موسوی، بستر مناسبی برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری نمیبیند و معتقد است برای تحقق شعارهای انتخاباتی خود به ابزارهای قانونی گستردهتری نیاز دارد.
اما آیا شرایط تازهای که اصلاحطلبان با آن روبهرو هستند به تغییر در تصمیم میرحسین موسوی خواهد انجامید؟
میرحسین موسوی اکنون نقشی را در جبهه اصلاحات میتواند اجرا کند که شاید نه کروبی و نه خاتمی قادر به اجرای آن باشند.
اتفاق نظری که از مجمع روحانیون تا کارگزارن و از اعتماد ملی تا مجاهدین انقلاب اسلامی بر سر نامزدی میرحسین موسوی وجود دارد، وضعیتی منحصر به فرد برای وی در مقطع کنونی به وجود آورده است.
در صورتی که در هفتههای آینده ثابت شود که توافق در جبهه اصلاحات امکانناپذیر است، این وضعیت منحصر به فرد مسئولیتی تاریخی را متوجه میرحسین موسوی میسازد که مانع از فروپاشی جبهه اصلاحات در نتیجه شکست در انتخابات آینده شود.
به علاوه باید توجه داشت که میرحسین موسوی قابلیت این را داراست که شکاف عمیق دولت و ملت را پر نماید.
او از مورد اعتمادترین اشخاص نزد آیتالله خمینی بوده و میتواند به این واسطه بخشی از طرفداران اصولگرا را به خود جذب نماید.
خاطره مثبت دوران مدیریت جنگ وی برای بسیاری از ایرانیها که سالهای جنگ ایران و عراق را درک کردهاند، انگیزهای برای رأی دادن به اوست.
در عین حال نزدیکی وی به جریان اصلاحطلب از منظر بینالمللی نیز با استقبال روبهرو خواهد شد و وی قادر خواهد بود تا سیاست تنشزدایی را به خوبی به پیش ببرد.
از این رو شاید این مجموعه عوامل دست به دست هم دهد تا انگیزه تازهای در میرحسین موسوی برای کاندیداتوری به وجود آورد تا وی نقشی تاریخی در این برهه از تاریخ جریان اصلاحطلبی ایفا نماید.
* روزنامهنگار مستقل و کارشناس مسائل سیاسی