نویسنده وبلاگ روی خط وحید با نگاهی به حضور کودکان در جنگ به خبر امضای پروتکل الحاقی کنوانسیون حقوق کودک درباره ممنوعیت شرکت کودکان در درگیریهای مسلحانه که در سفر نیویورک انجام شد، واکنش نشان میدهد.
خشم مردم در واکنش به دروغهایی که «محمود احمدینژاد» با عنوان رئیسجمهور ایران به دنیا گفت (دروغهایی هر روز بزرگتر از دیروز) باعث شد یک خبر خوب در این میان دیده نشود.
***
دیروز در گوگلریدر به متن زیر برخوردم:
در تفحص شهدا، دفترچه یادداشت یک شهید 16 ساله پیدا شد که گناهان هر روزش را در آن یادداشت میکرد، گناهان یک روز او این ها بود:
سجده نماز ظهر طولانی نبود
زیاد خندیدم
هنگام فوتبال شوت خوبی زدم که از خودم خوشم آمد
راوی در سطر آخر اضافه کرده بود که:
دارم فکر میکنم چقدر از یک پسر 16 ساله کوچکترم
ولی چیزی که در ذهن من گذشت بسیار متفاوت از فکر نویسنده بود.
احساس گناه از طولانی نبودن سجده
احساس گناه از خندیدن؟
احساس گناه از اعتماد به نفسی که بزرگترها به هر بهانهای به کودکانشان میدهند؟
من نه در کشورم نه در دنیا کسی را نمیشناسم که از خندیدن احساس گناه بکند (همچین خدایی هم هست؟) من کسی را نمیشناسم از اینکه هنر خاصی دارد یا فوتبالیست خوبی است به جای اعتماد به نفس احساس گناه بکند و اتفاقا گمان میکنم شخصی با این احساسات به طور جدی نیازمند معاینه روانی است. حتی کسی که اینها را به حساب بزرگی گذاشته میگوید که خودش اینطور نیست. چرا نیستیم؟ آب و هوا آن موقع فرق داشت یا نیاز روز، شیوع همچین اعتقاداتی را میطلبید؟
«کودکانی با تفکرات بالا به جنگ رفتند و جان دادند» ولی هیچ کودکی در هیچ کجای دنیا با عقیده که متولد نمیشود و تا وقتی بزرگ نشده بارها و بارها نگاهش به زندگی عوض میشود پس «تفکراتی کودکانی را که هنوز به سن تشخیص نرسیده بودند با تهییج به جنگ برده و جانشان را گرفته است.»
کشورمان را مدیون بزرگترهایی هستیم که آگاهانه به جنگ رفتند. چه از روی ملیگرایی و میهنپرستی بود چه بهخاطر وعده رود عسلی و حوری بهشتی و جهاد در راه خدا (علیه کسانی که در این زمانه برادران اسلامی خوانده میشوند) انتخابی آگاهانه توسط انسانهایی بالغ بود ولی باید خوشحال باشیم از اینکه تهییج کودکان هم منجر به کاری میشده که برای تشخیص بودنش احترام قائلیم؟
در برخورد حقوقی با انسان که نباید ملیت داشت چه رسد به اینکه آن انسان هنوز کودک باشد. چه نفع جناحی در میان باشد چه نفع ملی. این کودک همانقدر کودک بود که اگر در جبهه مقابل میبود. کودکی را که به نفع صدام متجاوز میجنگید مثل بزرگترش میبینید؟ چرایی تأکید روی کودکانی را که در حملات اسرائیل به فلسطین کشته میشوند که درک میکنید با اینکه بزرگترهایشان را هم محق میدانند؟
این قضیه حتی هیچ ربطی به اینکه جنگ تا کجا دفاع از میهن بود و از کی تبدیل به هوس تصاحب کربُبلا و راه رسیدن به قدس شد هم ندارد.
خوشبختانه چند آیتم بعدتر به این خبر خوب در گوگل ریدر رسیدم:
در سیامین سالگرد آغاز جنگ ایران و عراق، منوچهر متکی، وزیر امور خارجه ایران روز پنجشنبه اول مهر، در یک مراسم رسمی در نیویورک، پروتکل الحاقی کنوانسیون حقوق کودک درباره ممنوعیت شرکت کودکان در درگیریهای مسلحانه را امضا کرد. این به معنی پیوستن ایران به این پروتکل الحاقی است.
صرف نظر اینکه چند دانشآموز داخل زندانهای سیاسی دهه 60 بزرگ شدند یا هرگز بیرون نیامدند طبق آمار رسمی فقط در جنگ هشت ساله میان ایران و عراق (چه آن قسمتش که تحمیلی بود و چه آن قسمتش که آروزی تاریخی گسترش جغرافیای تحت سیطره حکومت شیعیان بود که امروزه با ادبیات مدیریت جهانی و ولی امری دنیا نمود دارد) بیش از 550 هزار دانشآموز زیر 18 سال به جبهههای جنگ اعزام شدند. از میان آنان 36 هزار نفر کشته و مفقود، 2853 نفر معلول و 2433 نفر نیز به اسارت نیروهای عراقی درآمدند.
با اینحال منوچهر متکی در مراسم امضای این معاهده گفت:
«حمایت از کودک به ویژه در شرایط جنگی یکی از سیاستهای اصلی جمهوری اسلامی ایران است.»
و من امیدوار هستم که لااقل از این به بعد باشد و این یک وعده خاص دیگر دروغی تبلیغاتی و امضایی تشریفاتی نباشد و مثل قوانین منع اعدام این کنوانسیون آن را دور نزنند که کودک را تا 18 سالگی در بند نگاه میدارند و سپس اعدام میکنند. (کلاه شرعی از جنس روزهخواری عمدی به شرطی که از شهر بیرون بروی و برگردی!) و ناشی از اعتقاد واقعی به این اصل باشد که استفاده از کودکان در هر جنگی جنایت است چه بزرگترها حق علیه باطل بدانندش چه ندانندش.
جا دارد یک بار دیگر آن نظری را که قبلا از قول یکی از کاربران همین گوگل ریدر نقل کرده بودم یادآوری کنم:
من فکر میکنم که وقتی به آدم 13 ساله اجازه نمیدهیم که از حساب بانکیاش یک عدد هزار تومانی برداشت کند با این توجیه که عقلش نمیرسد، لابد نباید به او اجازه بدهیم که به سلاحهای مرگبار هم دست پیدا کند چون عقلش نمی رسد.
من فکر میکنم که فرماندهای که به حسین فهمیده سلاح و نارنجک داده است، یک جنایتکار جنگی است.
این کودکان جایشان در کوچهها بود در حال فوتبال گل کوچک و فکر میکنم که کسی که او را به جبهه فرستاده است باید مجازات بشود.
کاش اگر راست نیست شرایط برملا شدن دروغش هم فراهم نشود!