امین ثابتی در گزارش این هفته نگاهی دارد به تغییراتی که انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 در دنیای اینترنت فارسی زبان بوجود آورد
انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته در ایران را میتوان یکی از نقاط عطف فضای وب فارسی دانست، نقطهی عطفی که در آن فضای آنلاین به عنوان رسانهای قدرتمند و با نفوذ معرفی شد و اینترنت و معنای آن از قشر روشنفکر و دانشجویی به دیگر اقشار جامعه نیز نفوذ کرد، به گونهای که هم اکنون شبکههای اجتماعیای مانند فیسبوک و توییتر در بین اکثر ایرانیان شناخته شدهاند. به همین دلیل میتوان فضای وب فارسی و به خصوص وبلاگستان فارسی را به دو قسمت قبل و بعد از انتخابات ریاست جمهوری 1388 تقسیم کرد.
علت این تقسیمبندی نیز آن است که بعد از انتخابات ریاست جمهوری، فضای حاکم بر وبلاگستان فارسی به گونهای مشهود دو قطبی شده است. فضایی که در آن در یک سو طرفداران محمود احمدینژاد و محافظهکاران قرار گرفتهاند و در سوی دیگر حامیان جنبش سبز. اما چرا این فضای دو قطبی ایجاد شده است؟ چرا وبلاگهایی که زمانی از آنها با عنوان وبلاگ خنثی و غیرسیاسی نام برده میشد، هم اکنون سیاسی شدهاند؟ و چراهای دیگر...
بهترین روش برای پاسخ به این سوالات، بررسی فضای وب قبل و بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته است که براساس آن میتوان تا حدودی فضای حاکم بر وب فارسی و عوامل آن را شناخت.
وب فارسی قبل از انتخابات دورهی نهم ریاست جمهوری (1384)
فضای وب فارسی تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری دورهی نهم، توسط سیاستمداران ایرانی آنچنان جدی گرفته نمیشد و به عنوان رسانهای فراگیر مورد توجه قرار نگرفته بود. به همین دلیل، وبلاگ و وبلاگنویسی که بخشی از فضای وب فارسی است نیز دارای اهمیت چندانی نبود.
با آغاز رقابتهای انتخاباتی دورهی نهم ریاست جمهوری و به میدان آمدن مصطفی معین و با توجه به نبود تریبونهای مستقل و همچنین روزنامههای حامی اصلاحات، وب فارسی به عنوان یکی از ابزارهای رسانهای اصلاح طلبان مورد استفاده قرار گرفت به گونهای که مصطفی معین شروع به وبلاگنویسی کرد و حامیان وی نیز با ایجاد کمپینهای مختلف از کاربران اینترنت درخواست میکردند که به مصطفی معین رای بدهند.
ولی مهمترین مشکل در انتخابات سال 1384، فراگیر نبودن اینترنت در ایران بود، به صورتی که اکثریت کاربران را دانشجویان و طبقهی روشنفکر ایران تشکیل میدادند. با این حال چگونگی استفاده از فضای آنلاین در انتخابات آن سال به خوبی این نکته را ثابت کرد که وبلاگها و به طور کلی فضای آنلاین میتوانند رسانههایی مستقل- وابسته باشند که اخبار را در کمترین زمان ممکن منتشر کنند.
وبلاگستان فارسی از سال 1384 تا 1388
بعد از انتخاب شدن محمود احمدینژاد به عنوان نهمین رئیس جمهور ایران، فشار بر روی رسانهها افزایش پیدا کرد به گونهای که بسیاری از روزنامهها تعطیل شدند. همراه با افزایش این فشارها، فیلترینگ اینترنت که از زمان ریاست جمهوری سید محمد خاتمی آغاز شده بود، شدت بیشتری گرفت و دامنه فیلترینگ در وبلاگستان فارسی بسیار گسترده شد.
در عین حال، محمود احمدینژاد وبلاگ شخصیاش را راهاندازی کرد و پس از آن چندین سایت در حمایت از وی و سیاستهایش شروع به فعالیت کردند؛ به گونهای که در چهار سال، فضای یک قطبی وب و وبلاگستان فارسی، کم کم به طرف چند قطبی شدن حرکت کرد و در آن صداهای مختلف از محافظهکار و اصولگرا گرفته تا اصلاحطلبان شنیده میشد. این تعدد دیدگاهها نوید روزهای شاداب را در وبلاگستان فارسی میداد که اوج آن را میتوان در ماههای قبل از انتخابات ریاست جمهوری دورهی دهم دید.
اکثر وبلاگنویسان وبلاگستان فارسی خارج از هرگونه تعصب و تمسخر از نامزد مورد نظر خود حمایت میکردند و این بازتاب آنلاین همان صحنههایی بود که در خیابانهای تک تک شهرهای ایران دیده میشد. کاربران اینترنت کمپینهای مختلف را برای نامزدهای مورد نظر خود ایجاد کردند و بحثها و مناظرههای مختلف بین وبلاگنویسان برای رای دادن به یک فرد و رای ندادن به فردی دیگر صورت میگرفت. از سویی دیگر ایدههایی مانند «هر شهروند، یک رسانه» باعث شد تا وبلاگ و وبلاگنویسی جدیتر گرفته شود و ایرانیان برای خواندن و دنبال کردن اخبار به وبلاگها و شبکههای اجتماعی سر بزنند.
همه اینها باعث شد که وب فارسی دچار تحول شود و از چهارچوب یک کالای لوکس خارج شده و به عنوان ابزاری برای ارتباط برقرار کردن و اطلاعرسانی مانند موبایل و تلفن مورد استفاده مردم قرار بگیرد.
وبلاگستان فارسی بعد از انتخابات دورهی دهم ریاست جمهوری (1388)
تا زمان اعلام نتایج دهمین دورهی انتخابات ریاست جمهوری، وبلاگستان فارسی در التهاب و هیجانات ناشی از رویدادهای قبل از روز انتخابات (22 خرداد) بود و اکثریت افراد منتظر اعلام نتایج بودند و با اعلام نتایج، ناگهان فضای وبلاگستان فارسی از آن جنبش و جوش افتاد و در پی حوادث بعد از آن، عدهای از فعالان وب فارسی که در شبکههای اجتماعی مشغول اطلاعرسانی بودند، دستگیر و بازداشت شدند.
علاوه بر آن فیلترینگ گستردهای که نه تنها سایتها مخالف دولت، بلکه حامی آن را نیز شامل میشد، باعث شد تا وبلاگستان فارسی دچار یک رکورد و شوک شدید شود به صورتی که تولید محتوا برای چندین ماه به صورت چشمگیری کاهش پیدا کرد و بسیاری از کاربران دست از فعالیتهای مجازی خود برداشتند و سکوت اختیار کردند.
فضای امنیتی سنگین بعد از حوداث انتخابات ریاست جمهوری در فضای وب فارسی باعث شد که بسیاری از کاربران دامنهی ارتباطات خود را به دلایل امنیتی کاهش بدهند به گونهای که در دو یا سه ماه بعد از انتخابات ریاست جمهوری، بسیاری از کاربران فعالیتهای خود را از دسترس عموم خارج کردند و یا آن را به صورت کامل معلق کردند. به طور مثال حسابهای فرندفید خود را خصوصی کردند، به گونهای که دسترسی به مطالب آنها تنها از طریق تایید توسط دارنده حساب امکانپذیر بود و یا حسابهای فیسبوک خود را معلق کردند.
این فضای امنیتی باعث شد که حس بدبینی در بین کاربران گسترده شود و از طرفی خشونتهای به کار گرفته شده در حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری باعث شد تا حامیان دولت آن اعمال را توجیه کنند و حامیان جنبش سبز نیز آن را محکوم کنند.
در نهایت این اختلاف نظر و جو ترس و تنفر از اقدامات نیروهای امنیتی باعث شد که یکباره پیوندههای میان حامیان دولت و جنبش سبز- که تا حدودی قبل از روز 22 خرداد ایجاد شده بود- از هم گسسته شود و وبلاگستان فارسی به چند بخش کاملا مجزا تقسیم شود. بخشهایی که مانند جزایری هستند که سعی در برچسب زنی بر جزیرهای دیگر را دارند و در این بین یکدیگر را به جاسوسی، مزدوری متهم میکنند. اتهاماتی که همچنان ادامه دارد و پایان آن مشخص نیست..