نویسنده وبلاگ لویاتان، از تحریم هشت مقام ایرانی از سوی ایالات متحده امریکا به جرم نقض حقوق بشر استقبال میکند.
تحریم مقامات حکومتی و دولتی ایران از سوی آمریکا یک خبر خوب است. خبر خوب از این بابت که فشاری که باید وارد شود، دارد به جای درست وارد میشود و حرکتی است که فعالان حقوق بشر را امیدوار میکند و از دام رسانهای هم بیرون میآید.
به واقع چرا باید ایران را به دلیل فعالیتهای مخفیانه اتمی مجازات کرد؟ آن هم در حالی که هر گونه حرکت و فشار، مستقیم به مردم فشار وارد میکند، چون مقامات از جیب مردم تغذیه میکنند و از سوی دیگر بهانه رسانهای برای مغلطه و سفسطه به دست رسانههای حکومتی میدهد که بگویند میخواهند مانع پیشرفت ما شوند.
به بحث اتمی در یک جای دیگر میپردازیم، اما فشار برای نقض حقوق بشر حرکت درستی است. این اقدام در تاریخ روابط بینالملل کم سابقه بوده و باید مورد حمایت قرار گیرد تا به اتحادیه اروپا و شورای امنیت سازمان ملل هم برسد. اما این اهمیت چرا؟
این اهمیت مهم است، چرا که یک ناقض حقوق بشر، با جان و مال و حقوق مردم و شهروندان بازی میکند و آنها را زیرپا میگذارد. برای احقاق حق این شهروند یا شهروندان، باید محکمهای باشد که بتواند عدالت را دنبال کند. اگر آن محکمه فارغ از استانداردهای لازم باشد، میتوان به آن فشار آورد تا به سمت حرکت درست برود و نهادهای نظارتی میتوانند آن را تقویت کنند و حتی میتوان شخص خاطی را مورد تعقیب بینالمللی قرارداده و در یک دادگاه بینالمللی محاکمه کرد.
سیر تاریخی نشان میدهد جریانهای سیاسی که با عوام گرایی رشد کرده و به دام کوتوله دیکتاتوری فرو میافتند، با مردم خود درگیر میشوند. این نتیجه شخصی من نیست و حرکت تاریخی رضا شاه پهلوی، پسرش، و حالا محمود احمدینژاد به همین مسیر میرود. هم رضا شاه و پسرش یک مسیر را رفتند و یک پایان را دیدند. محمود احمدینژاد هم از این سیر حرکت تاریخی مستثنی نیست. فقط هم به ایران محدود نیست، میلوسویچ هم با همین حرکت رشد کرد، با همان جریان کشتار و نسل کشی راه انداخت، کشور را تجزیه کرد و دست آخر روانه دادگاه بینالمللی شد.
وقتی برای ساخت بمب اتمی تحریم هست، چرا برای نقض حقوق بشر نباشد؟ کدام مردم و ملت و حکومتی است که بتواند در برابر نقض حقوق بشر مقاومت کند؟ خیلی فعالیتهای اتمی مخفی هست که ما از آن خبر نداریم. مورد نظارت مردمی هم نیست، نمایندگان مردم هم آن را در دست ندارند و معلوم نیست وقتی بمب هستهای ساخته شد قرار است چه کار کند. اما این مردم هستند که در هر صورتی هزینه آن را باید بپردازند.
اما یکی بیاید بگوید چرا نسرین ستوده در زندان است؟ یک وکیل، یک شهروند که هیچ خلافی به او نمیچسبد و فقط دنبال حفظ جان افراد بیگناهی است که به قربانگاه فرستاده میشوند. چرا نباید نظام اسلامی به دلیل قتل ندا مورد فشار قرار گیرد؟ چرا نباید نظام را تحت فشار قرار داد تا قاتل ندا را معرفی و محاکمه کند؟ و دیگر مثالهای زیاد دیگر مثل قاتل زهرا کاظمی، قاتلهای کشتار خاوران، قاتل سهراب اعرابی و جوانان بیگناه و تجاوزگران اوین و کهریزک و خیلی موارد دیگر.
این فشار و این تحریم فشار درست است. اصولا نظام بینالمللی باید به جای ترس از گسترش بمب اتمی، به سمت نقض حقوق بشر برود و آن را در اولویت قرار دهد. نقض حقوق بشر فشار مستقیم بر نهاد قوه قضاییه است که هیچ نظارتی بر آن نیست و به شکل همان کمیته انقلاب اسلامی، (پیش از آن که با پلیس مخلوط شود) عمل میکند. یک نظام ارگانی و پادگانی که دستور میگیرد تا سرکوب کند و نه این که حق را جاری کند و حقوق پایمال شده را بستاند. باید این فشار بیشتر شود، باید این افراد تحت تعقیب قرار گیرند و مصونیتهای آنها لغو شود چون قاتل ندا، یک آدمکش است. نه وزیر است نه رئیس جمهوری نه رهبر و نه قاضی و نه بسیچی و نه سپاهی. مهم نیست در چه منصبی است، این شخص آدم کشته و باید محاکمه شود.
باید این فشار بیشتر شود، باید گزارشگران حقوق بشر به مناطق اعزام شوند و باید این افراد را به دادگاه کشاند. این فشار، از هرگونه تحریم اتمی بهتر عمل میکند و آینده صلح و ثبات را هم بهتر به ارمغان میآورد. کما این که اگر کره شمالی به دلیل شش قحطی در بیست سال گذشته، به اتهام فشار بیمورد به مردم تحریم شده و مورد تعقیب نظام حقوقی بینالمللی قرار گرفته بود، حالا مردمش وضع بهتری داشتند و کمیتهای از یک حزب، یک پسر بیست و چندساله را به عنوان جانشین یک دیکتاتور منصوب نمیکرد.
این فهرست تحریمها خوب است اما باید بیشتر شده و حمایت بینالمللی بیشتری هم داشته باشد.
* محمد علی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
* صادق محصولی، وزير رفاه دولت دهم و وزير کشور دولت نهم
* غلامحسين محسنی اژه ای، دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضاييه فعلی و وزير سابق اطلاعات دولت نهم
* سعيد مرتضوی، دادستان سابق تهران
* حيدر مصلحی، وزير اطلاعات دولت دهم
* مصطفی محمد نجار، وزير دفاع دولت نهم و وزير کشور دولت دهم
* احمد رضا رادان، فرمانده نيروی انتظامی تهران بزرگ
* حسين طائب معاون اطلاعات سپاه پاسداران و فرمانده نيروی مقاومت بسيج