نسخه آرشیو شده

تضاد سیاستمداران فرانسوی با ارزش‌های فرانسوی
عکس از ایرنا
از میان متن

  • شاید علت ریشه کردن انگلیس در کشورهای مسلمان همین قدرت تحمل و سیاست آینده نگرانه باشد، و علت عقب ماندن فرانسویان در استعمار همین ساده لوحی و نخوتی باشد که نمی‌توانند پنهانش کنند
یکشنبه ۱۱ مهر ۱۳۸۹ - ۱۹:۰۰ | کد خبر: 56637

نویسنده وبلاگ «دانش‌طلب» به بررسی تصویب قانونی درباره ممنوعیت پوشیدن روبنده در فرانسه می‌پردازد.

سارکوزی قانونی به مجلس فرانسه پیشنهاد کرده که تصویب شده و طبق آن استفاده کردن از روبنده در اماکن عمومی ممنوع است. هدف قانون را حمایت از زنان مسلمان دربرابر اجبار به پوشیدن روبنده گفته‌اند و چون پوشیدن روبنده توهین به ارزش‌های کشور فرانسه محسوب می‌شود از بهار سال 2011 هر زنی که برقع داشته باشد مجازات (جریمه نقدی یا زندان) می‌شود.

سارکوزی قبلا گفته بود «پوشیدن روبنده ظلم به زنان است و در فرانسه از آن استقبال نمی‌شود.» وزیر دادگستری‌شان هم فرموده است: «فرانسه یک کشور کثرت‌گراست و احترام به همه ادیان را تضمین می‌کند، اما پنهان کردن چهره در پشت نقاب، مخالف نظم اجتماعی جامعه است».

قوانین موضوعه با روش‌هایی پیش‌بینی شده تصویب می‌شوند که نمی‌شود به آنها ایراد گرفت. اشکال کردن به نحوه قانونگذاری و اجرا هم حق آنهاست که مشمول قوانین باشند (به استثنای غربی‌ها که در همه جا صاحب نظرند). وقتی عرف جامعه‌ای دچار مسئله می‌شود قانون وضع می‌کند تا اقلیت خودش را با اکثریت وفق بدهد و درست و غلط این به دیگران ربطی ندارد.

فی المثل در ایران از زمان باستان پوشش یک ارزش است و جامعه با بی حجابی و برهنگی مشکل دارد، قانون هم پوشش معیار را تعریف منابع اسلامی می داند. حالا اگر کسی می خواهد در ایران زندگی کند یا به ایران مسافرت کند باید خودش را با این قانون وفق بدهد. در فرانسه هم قوای قانونگذاری طبق قوانین اساسی، یا حتی خلاف آن، قانونی تصویب می کند که درست و غلط بودنش به «دیگران» ربطی ندارد. اینها اعتباری است و مستقیما به اراده قانونگذاران بستگی دارد.

گفت‌وگویی در اختیار قانونگذاران فرانسوی برای اداره کشورشان نیست. بحث در این است که فرانسه، که کشوری با حکومتی سکولار است، و مدعی است که در امر دین دخالت نمی‌کند، چطور تن به چنین قانونی داده؟ اگر آزادی بیان از اصول حکومت فرانسه است چطور قانونی می‌گذارد که اختیارات دولت در پوشیدن و نپوشیدن مردم را افزایش می‌دهد؟

پس سوال و اشکال نه در حقوق، که پیرامون سیاست و تناقض در شعارهای سیاسی است؛ چگونه قانونی تصویب می‌شود که آشکارا با فلسفه سکولاریسم در تعارض است؟ و شعارهایی می‌دهند که در واقعیت خلاف آن عمل می‌شود؟ کدام منطق می‌گوید که برای اقلیتی زیر هزار نفر قانونی با این هزینه‌ها و پرسش‌ها تصویب شود؟

واقعیت این است که فرانسه نگران هویتش است و به همین خاطر شعار آزادی و سکولاریسم را به مسلخ واقعیت می‌آورد. سکولاریسم هم دینی است مانند همه ادیان که به جای خدا منشوری انسان نوشته را جایگزین کرده. فرانسه‌ای که با روسری دانش‌آموزان و برقع زنان عرب مستعمرات سابقش (الجزایر، تونس و مراکش) مشکل پیدا می‌کند نمونه دین زمینی است که برای حفظ هویتش دچار تنگنا شده و شعارهایش را فراموش می‌کند.

در قاموس سکولاریسم همه چیز باید تابع و محکوم سکولاریسم باشد؛ حتی دین و مردم! اگر آزادی دینی هویت سکولار جامعه را تهدید کند شعار آزادی جایش را به انسداد می‌دهد، و اگر آزاد بودن مردم به نقد قدرت و آزادی سکولار نبودن برسد دیکتاتوری جای آزادی را می‌گیرد. سکولاریسم آزادی را تا آنجا تحمل می‌کند که با خودش موافق باشد و برتری هویتی‌اش را مخدوش نسازد.

برای پوشاندن واقعیت به بهانه احتیاج می‌شود. بهانه‌ها به سادگی پیدا می‌شوند، اما ساده‌تر از آن نقض می‌شوند. مقامات فرانسوی برقع را مخالف نظم اجتماعی‌شان می‌دانند و تبلیغ می‌کنند که برقع مانع تشخیص هویت افراد است و تروریست‌ها می‌توانند از آن سوء استفاده کنند.

با اینکه تهدید برقع برای نظم اجتماعی مبهم است و مسائل مهم‌تری (مثل دخانیات) بیش از نقاب نظم اجتماعی را تهدید می‌کنند اما بهانه دشواری تشخیص هویت مضحک‌تر است. عینک و کلاه و پالتو، یا کلاه کاسکت هم کارکرد برقع را دارند. عمده دغدغه‌های امنیتی را می‌توان با قوانینی برای امکان دولتی و بانک‌ها رفع کرد اما سرایت آن به همه اماکن نقض سکولاریسم است. بی‌تردید برقع اگر پوششی خالی از نشانه‌های اسلامی بود دچار چنین تنگناهایی نمی‌شد.

حرف‌های سارکوزی حکومت او را به اختیار و اراده انسان‌ها هم توسعه می‌دهد. او حکم می‌کند که برقع (که بسیاری زنان به اراده انتخابش می‌کنند) ظلم به زنان است! اما چطور پوششی که آزادانه و برای احترام به سنت‌ها استفاده می‌شود ظلم است؟ و سوالات جدی‌‌تر از این درباره ظلم به زنان هست که که مدعی باید پاسخ بدهد؛ در فرانسه آزادی رابطه جنسی وجود دارد، و دولت این آزادی را فراهم کرده که زنان به خاطر پول تن فروشی کنند، این توهین به زنان نیست؟

آیا بی‌بند و باری قانونی تهدیدی برای بهداشت اجتماعی نیست؟ تولیدات پورنوگرافی و درآمدزایی با بدن زنان ظلم به زنان نیست؟ اسطوره‌سازی از هنرپیشه‌هایی که ارزششان در بدنشان است اجحاف به شعور زنان نیست؟ دگماتیسم و ساده لوحی در کلمات سارکوزی البته بی‌توضیح نمایان است، حتی بدون باز کردن ارزش‌های فرانسوی درباره زن!

فرانسه از اسلام می‌ترسد و از برقع در یک جمعیت بسیار کوچک دچار هراس هویتی شده. فرانسه حق دارد هر قانونی برای ممانعت از این پوشش بتراشد و هر کس نمی‌تواند فرانسه را تحمل کند مختار است جای دیگری را انتخاب کند، با این‌حال فرانسه نمی‌تواند دم از سکولاریسم و آزادی بزند.

قافیه بر فرانسه تنگ آمده و جفنگ بافتن سیاستمدارانش تناقض قوانین جدید با سکولاریسم و آزادی را درمان نمی‌کند. پس فرانسه در عین آزادی در قانونگذاری، آزاد نیست بـا هر شعاری هر عملی را مرتکب شود. در این‌صورت شعار آزادی حربه‌ای سیاسی برای فشار بر جهان سوم تفسیر می‌شود، آزادی همان چیزی شناخته می‌شود که غرب در عمل به آن پایبندی ندارد.

فرانسه در وضعیت جدید نمی‌تواند ادعای احترام به آزادی پوشش، فردیت و انتخاب انسان‌ها را حفظ کند، دیگر شعار انعطاف پذیری و مدارایش به دل‌ها نمی‌نشیند و علت همه آنجاست که فرانسه جدید تهدید شده است.

در مقام مقایسه، سیاست انگلیسی‌ها با زیرکی بیشتری همراه است. با اینکه نژادپرستی در جزیره هم سکه رایجی است و بیش از اروپا هدف تروریسم بوده‌اند اما رفتارهای هیستریک نشان نمی‌دهند. احتمالا هزینه اینگونه قوانین را می‌فهمند و بازتاب رفتارشان را در نظر می‌آورند.

شاید علت ریشه کردن انگلیس در کشورهای مسلمان همین قدرت تحمل و سیاست آینده نگرانه باشد، و علت عقب ماندن فرانسویان در استعمار (با وجود تقدم‌شان) همین ساده لوحی و نخوتی باشد که نمی‌‌توانند پنهانش کنند.

گذشته از جنایات ارتش فرانسه علیه توابع مستعمراتش، مسلمان‌ها در جنگ برای فرانسه تلفات زیادی داده‌اند، این آمار فقط در جنگ اول بیش از 100 هزار کشته بوده، از همان‌هایی که بعضی زنانشان برقع استفاده می‌کنند.

با این‌حال فرانسه نمی‌تواند فرهنگ اقلیتی از آنها را تحمل کند، آنها باید تمام قد در برابر ارزش‌های فرانسه زانو بزنند، شعار آزادی و سکولاریسم را هم به جان خریدار باشند. بودن آنها تنها در میدان جنگ، یا در ورزش و مدال آوری برای پرچم فرانسه، یا هنگام جان کندن در کارهای سخت مهم است، بی‌اراده و اختیارشان، بی‌فرهنگ و سنت‌هایشان.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

نادر

باید از جناب نویسنده پرسید که پوشیدن برقع بر طبق سنت کدام جامعه است؟ امروزه حتی در مصر و در دانشگاه الازهر نیز برقع نفی شده است.  \nمن هم با ممانعت فرانسه از پوشیدن روسری توسط بانوان در مدارس و اماکن دولتی مخالفم اما در مورد برقع کاملا با دولت فرانسه موافقم. بعید نیست تروریست هایی مانند جناب انیس نقاش در زیر برقع در خیابان آزادانه بگردند !!!!!!!!!!!!!!!!

نادر | ۱۹ مهر ۱۳۸۹ - ۱۰:۲۳
mandana

من کاملا با اقای سارکوزی موافق هستم .هیچ معلوم نیست زیر ان روبنده چه کسی است مرد یا زن ؟اسلام هم نگفته ان طور برقع بپوشید .اگر این زنان علاقه به بوشیدن روبنده دارند بروند به کشورهای عربی ...

mandana | ۱۳ مهر ۱۳۸۹ - ۲۱:۴۵
صفحه 1 از 1 صفحه
آگهی