نسخه آرشیو شده
سهم ایران در اقتصاد

آمارها در ایران فقط دروغ می‌گویند
طرح از مردمک
از میان متن

  • پول ممکن است با جعل سند و حساب‌سازی به جیب کسی برود، اما محصولاتی مانند گندم و برنج که در جیب کسی جا نمی‌شوند. در ایران، محصولات کشاورزی هم گم می‌شوند و ماجرایی که سه هفته پیش رخ داد، مشخص کرد که تحلیل بدبین‌ها گویای تمام واقعیت نیست
موضوع مرتبط

مهرناز تابنده اردکانی
پنج‌شنبه ۱۵ مهر ۱۳۸۹ - ۱۳:۱۴ | کد خبر: 56796

مهرناز تابنده اردکانی در یادداشتی، آمار و ارقامی را که در ایران توسط مسئولین منتشر می‌شود، زیر سوال برده و معتقد است که «این آمارها دیگر بهره چندانی از واقعیت ندارد».

شاید باید عددها را برای همیشه از مضمون خبرها حذف کرد، یا آنکه باید به همه هشدار داد که اعداد و ارقام را بشنوید اما باور نکنید و شاید هم باید قانونی تصویب کرد که هیچ دولتمرد و کارشناسی بدون تأمین وثیقه برای تضمین راستگویی خود، حق اعلام آمار نداشته باشد.

برای آشفته‌بازاری که در دنیای آمار و اطلاعات در ایران حاکم شده، نظیر و سابقه نمی‌توان پیدا کرد. نه بین مسئولان مختلف دولتی در این زمینه هماهنگی دیده می‌شود، نه صدای یکسانی از مراکز رسمی برآورد و گزارش‌دهی به گوش می‌رسد و نه کسی از طرف‌های اختلاف نظر در آمار و اطلاعات، در برابر تکذیب دیگری کوتاه می‌آید و سکوت می‌کند.

هیچ‌کس عدد و رقم دیگری را قبول ندارد، بلکه کمتر کسی حتی به چیزی غیر از تعریف منحصر ‌به‌ فرد خود از مفاهیم و متغیرهای مورد سنجش راضی می‌شود.

نمونه‌ها فراوان است. آخرین مورد، مصاحبه بعد ازظهر یک کارشناس مسکن است که در گفت‌وگو با خبرگزاری ایلنا، فاش می‌کند تبلیغات مراسم افتتاح مسکن مهر در هشتگرد یکسره دروغ بوده و نه تنها رقم‌های 960 هزار بافت فرسوده و 400 هزار ساخت و ساز جدید را باید فراموش کرد، بلکه ادعای ساخت 300 هزار واحد مسکونی هم غیرواقعی و تبلیغاتی است.

مورد قبلی، ادعای قبل ازظهر وزیر کار درباره رسیدن نرخ بیکاری در آینده نزدیک به هدف‌گذاری برنامه چهارم توسعه یعنی هفت درصد است. نرخ بیکاری که طبق گزارش سه ماه قبل مرکز آمار، دو رقمی و رو به افزایش بوده و دو ماه قبل هم اکونومیست گزارش داده بود از 11 درصد به 14 درصد رسیده است. این تفاوت‌ها البته جدا از اختلاف در تعریف بیکاری است که گستره‌ آن از اشتغال کمتر از دو روز تا اشتغال کمتر از دو ساعت در هفته، پایین و بالا می‌شود.

مورد دیگر، سخن صریح وزیر مسکن در سفر استانی دولت به استان گلستان بود که می‌گفت قیمت زمین و مسکن هیچ افزایشی نداشته است؛ حال آنکه دقیقا دو روز قبل، مرکز آمار ایران از افزایش 37 درصدی قیمت زمین، افزایش 19 درصدی قیمت آپارتمان و افزایش 21 درصدی نرخ اجاره خانه در تهران خبر می‌داد.

درباره نرخ تورم هم تاکنون بارها اختلاف رقم‌ها در حد دو تا سه برابر بالا و پایین رفته؛ و نیز باید از اطلاعات و آمارهای وزارت بازرگانی گفت که سه ماه پیش به دعوای لفظی در مجلس منجر شد، یا گزارش‌های آماری وزارت صنایع که در یک ماه اخیر بارها به محل بحث رسانه‌ای دولت و منتقدان بدل شده است.

آمار گردشگران ورودی به کشور، آمار سفرهای نوروزی، رقم واقعی معتادان و آمار مصرف مواد مخدر هم از جمله دیگر مواردی که توافقی درباره صحت آنها وجود ندارد. این آخری همین چهارشنبه (14 مهر) در جلسه مجلس، موضوع بحث ناطق میان‌دستور و رئیس جلسه قرار گرفت.

اما تفاوت آمار در ایران فقط مربوط به وعده‌های دولت و تکذیب‌های کارشناسان، یا گزارش‌های تبلیغاتی دولت و انکار منتقدان نیست؛ اطلاعات دخل و خرج‌های دولت هم همیشه محل اختلاف است و میزان درآمد حاصل از فروش نفت، رفت و برگشت بودجه دستگاه‌های دولتی و به تازگی تفاوت برآورد حجم صادرات و واردات کشور، بارها اختلاف عدد و رقم‌ها را علنی کرده و به رسانه‌ها کشانده است.

شاید بدبین‌ها تصور کنند اختلاف آمار در موارد اخیر ناشی از آن است که درآمدها و اعتبارات در این وسط گم می‌شود تا حساب یا جیب کسی را پر کند. اما مشکل اینجاست که اختلاف آمارها فقط مربوط به درآمدها و مخارج نیست و غیر از پول، چیزهای دیگری هم در ایران گم می‌شود.

پول ممکن است با جعل سند و حساب‌سازی به جیب کسی برود، اما محصولاتی مانند گندم و برنج که در جیب کسی جا نمی‌شوند. در ایران، محصولات کشاورزی هم گم می‌شوند و ماجرایی که سه هفته پیش رخ داد، مشخص کرد که تحلیل بدبین‌ها گویای تمام واقعیت نیست.

ماجرا از این قرار بود که در نیمه دوم شهریور ماه گذشته، گمرک ایران اطلاعات جزئی صادرات و واردات کشور را منتشر کرد. اطلاعات مربوط به صادرات گندم تولید شده در داخل نشان می‌داد که در پنج ماه ابتدایی سال 1389 کمتر از 100 هزار تن گندم صادر شده است؛ حال آنکه معاون وزیر بازرگانی چند روز قبل‌تر، در اثنای گزارش ریز تولید و صادرات گندم کشور، از صادرات 700 هزار تن گندم در همان مقطع زمانی خبر داده بود.

وضع برنج از این هم بدتر بود، چرا که اگر میزان گندم گمشده 600 هزار تن بود، میزان برنج گمشده در جریان واردات این محصول، از دو میلیون تن فراتر می‌رفت.

خشم مسئولان دولتی و جوابیه‌های پیاپی آنها به مطبوعات نتوانست دردی را درمان کند. آمارهای آنها پیش از اینها هم خیلی‌ها را خشمگین کرده بود؛ حتی علمای قم را که به صراحت دولت را به انتشار آمار دروغ متهم کردند.

اعتراض آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی به گزارش دولت درباره کاهش تورم، جدیدترین مورد بود اما تنها مورد نبود. چندی قبل هم ابراهیم امینی از آمار رفع محرومیت‌ها انتقاد کرده بود، یا قبل‌تر از او هاشمی رفسنجانی با زبانی تندتر و هاشمی شاهرودی با زبانی نرم‌تر. جواب دولت هم البته در اکثر موارد، مشابه بود: آمار ما درست است؛ به آقایان اطلاعات غلط داده‌اند.

مجموعه اینها را که کنار هم بگذاریم، ترجیح می‌دهیم که اصلا قید آمار را بزنیم و هرگونه ارتباط معنادار بین آمار و واقعیت را انکار کنیم. حتی اگر این انبوه اختلافات آماری هم ما را برای کنار گذاشتن اعداد و ارقام و جدا کردن واقعیات از ریاضیات برای همیشه قانع نکند، سخنان اخیر مجری تلویزیونی محبوب احمدی‌نژاد در خصوص «کامنت‌های» میلیاردی پای خبر سخنرانی او در سایت فرانس24 حجت را بر همه ما تمام می‌کند که یقین کنیم عددهای دور و برمان، دیگر بهره چندانی از واقعیت ندارند؛ بلکه شاید بد نباشد آنها را برساخته‌های خلاقانه ذهن‌های خیال‌پرور بدانیم که کمترین هنرشان، جلو و عقب کردن صفرهاست.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

ali

دروغ گویی بن و بنیاد اسلام و رژیم اسلامی است. چرا باید یکّه بخوریم؟ مگر از خود محمد دروغگوتر یافت میشود؟ راست راست راه میرفت و اگر زن یا بچه‌ای میدید که آنچنانی‌‌اش میکرد بی‌ درنگ یک آیه از آقای الله میرسید که برای تو حلال است!

ali | ۱۵ مهر ۱۳۸۹ - ۲۰:۱۰
صفحه 1 از 1 صفحه
آگهی