نویسنده وبلاگ فردای سبز عقیده دارد که دولتهای غربی باید به رفع فیلترینگ ایران در ایران و دسترسی آزاد ایرانیان به اینترنت کمک کنند.
در اولین سالهای ورود اینترنت به ایران، خدمات اشتراک اینترنت تلفنی (dial-up) از طریق ISP های محلی و به صورت غیر رسمی که خارج از کنترل حکومت بود ارائه میگردید. در آن زمان پهنای باند اینترنت معمولا از طریق دیشهای ماهوارهای مخصوص تامین میشد و کاربران از اینترنت آزاد و بدون فیلتر استفاده میکردند.
پس از افزایش نسبی استفاده از اینترنت، حکومت به بهانه مسدود نمودن سایتهای مستهجن و غیر اخلاقی و با هدف کنترل و نظارت بر دسترسی کاربران به سایتهای اطلاع رسانی و سیاسی، کلیه اتصالات ماهوارهای آی. اس. پی. های محلی را جمع آوری نموده و اینترنت را تنها از طریق نقاط اتصال معدود و کنترل شده در اختیار آنان قرار داد.
پس از مدتی، تمرکز حکومت بر روی بهبود تکنولوژی فیلترینگ و ارتقای نرم افزاری و سخت افزاری آن قرار گرفت که با راه اندازی نرمافزار فایروال سراسری جدید تا مدتها کاهش محسوسی در سرعت اینترنت ایجاد گردید.
بدنبال رواج اینترنت پر سرعت ADSL سیاست دیگر حکومت بر محدود نگه داشتن پهنای باند مصرفی کاربران خانگی در مقدار 128 کیلو بیت بر ثانیه قرار گرفت؛ کما اینکه امروز اینترنت ارائه شده در ایران از نظر سرعت حتی از کشوری مانند افغانستان بسیار پایین تر بوده و از نظر قیمت دست کم دو برابر متوسط جهانی آن است.
تا پیش از وقوع حوادث پس از کودتای انتخاباتی 22 خرداد 88، بسیاری از سایتهای سیاسی و اعتقادی در لیست فیلترینگ قرار داشتند؛ ولی پس از شروع اعتراضات موج جدید فیلترینگ گسترده و شتابزده وبسایتهایی که به نوعی مورد استفاده و یا وابسته به جنبش سبز بود آغاز گردید. سایت تقریبا گمنام تویتر پس از استفاده اعضای جنبش سبز از آن بعنوان ابزار اطلاع رسانی سریع، فیلتر گردید؛ سایت آپلود ویدئوی یوتوب که قبلا چندین بار فیلتر و رفع فیلتر شده بود، بدنبال آپلود ویدئوهای تظاهرات مردمی و خشونتهای ماموران حکومتی بحالت دائمی فیلتر گردید و شمار زیادی از سایتهای مشابه نیز به این وضعیت دچار شدند.
بسیاری از وبلاگهای فارسی زبان بر روی سرویسهای ایرانی نظیر بلاگفا که حوادث پس از انتخابات را پوشش میدادند بدون اطلاع قبلی به صاحب وبلاگ، حذف گردید و وبلاگهای سرویسهای خارج از ایران نیز پس از مدت کوتاهی مسدود میگردید. (در مواردی حتی دامنه عمومی یک سرویس مانند وردپرس به طور کلی مسدود شد)
کلیه وبسایتهای وابسته به گروهها و احزاباصلاحطلب مسدود شد. فیلترینگ اتوماتیک سایتها بر اساس کلمات کلیدی تشدید شد بطوریکه سایتها تنها چند روز پس از تاسیس در دام فیلترینگ گرفتار میشدند.
این فیلترینگ گسترده همزمان با حوادث پس از انتخابات، موجب تلاشهای بیشتر کاربران ایرانی در جهت عبور از آن و البته جلب توجه و حساسیت بیشتر جامعه جهانی بر روی این موضوع گردید و اقدامات کشورهای غربی در جهت مبارزه با این پدیده را در پی داشت.
بطور نمونه پس از افشای فروش تجهیزات کنترل مخابراتی از طرف شرکت نوکیا-زیمنس به حکومت ایران، انتقال تکنولوژیهای شنود تلفنی و محدود کننده دسترسی اینترنت به حکومت ایران ممنوع گردید؛ و اتحادیه اروپا و آمریکا بودجههایی در جهت تسهیل دسترسی مردم ایران به اینترنت آزاد تصویب نمودند و نرم افزارهای فیلترشکن متعددی نیز کاربران داخل ایران را زیر پوشش خدمات خود قرار دادند.
عبور از فیلترینگ که در گذشته در میان اکثر کاربران اینترنت در ایران ناشناخته بود و به صورت محدود و از طریق سایتهای پراکسی انجام میگرفت به سمت استفاده از نرمافزارهای فیلترشکن تغییر فاز داده و ضمن عمومیت یافتن، به امری متداول تبدیل گردید.
با اینهمه در شرایط حساس و بحرانی، حکومت با بستن پورتهای مورد استفاده در فیلتر شکنها، عملا آنها را بیاستفاده مینماید و با پایین آوردن سرعت و حتی قطع موقتی اینترنت، امکان دستیابی و تبادل اخبار و ارتباطات در بستر اینترنت را از میان میبرد. بنابراین، هر چه شمار بسترهای موازی برای دسترسی آزاد به اطلاعات، متنوعتر و بیشتر گردد، ایجاد محدودیت و انسداد در جریان آزاد اطلاعات توسط جکومت دشوارتر خواهد شد.
اگر چه امروز استفاده از نرمافزارهای فیلترشکن در میان کاربران ایرانی به امری عادی تبدیل شده و دامنه تاثیر فیلترینگ حکومتی به میزان زیادی کاهش یافته است، اما هنوز به سطح ایده آل خود نرسیده است. زیرا استفاده از آن همچنان تا حدی نیازمند دانش اینترنتی است و همچنین پهنای باند محدود ارائه شده توسط این نرم افزارها جوابگوی کاربران فعلی و سیر صعودی شمار آنان نیست و این نرمافزارها در دسترسی کامل به برخی سایتها بعضا با مشکلات تکنیکی روبرو میشوند، و مهمتر از همه بدلیل تلاشهای حکومت در جهت ایجاد شبکه اینترنت ملی (درون ایران) و نیز احتمال قطع سراسری اینترنت در شرایط حساس، راه حل قطعی و نهایی حذف فیلترینگ، فراهم سازی اینترنت آزاد از طریق سختافزاری و در بستری مستقل و خارج از کنترل حکومت است؛ مانند استفاده از تکنولوژی ماهوارهای که تنها با سرمایهگذاری و حمایت کشورهای غربی امکان پذیر خواهد بود.
البته ظاهرا پس از فروکش نمودن دامنه اعتراضات خیابانی، توجه غرب نیز نسبت به این مقوله کاهش یافته و امروز، با وجود گذشت بیش از یکسال از وعدهای دولتهای غربی، هنوز آثار اجرایی قابل لمسی که باعث بهبود دسترسی مردم ایران به اینترنت آزاد باشد مشاهده نشده است. پدیدهای که در صورت تحقق، عملا تلاشهای حکومت در جهت فیلترینگ و یا قطع اینترنت را بیتاثیر نموده و بستر مطمئنی را برای اطلاع رسانی جنبش آزادیخواهی ایران فراهم خواهد نمود. این قابلیت، بویژه ارزش خود را در مقاطع حساس و در اوج اعمال محدودیت بر اینترنت، بیشتر نشان خواهد داد.