نویسنده وبلاگ پژوهههای فرهنگی در این نوشته به اهمیت رجوع به منبع اصلی و تحقیق در نوشتن یک خبر در رسانههای ایرانی اشاره دارد.
رویاروییهای رسانهای امری است که همیشه بوده هست. چه بین رسانههای رقیب داخلی و چه بین رسانهی داخلی و خارجی. اما از آنجایی که این عرصه (مخصوصا در رسانه های خبری نوین) با ویژگی سرعت –که ویژگی زندگی رسانه ای زمان ماست- همراه است، گاه دقت و صحت خبر را به گونه ای تحت تاثیر قرار میدهد که عنصر «واقعیت و حقیقت خبر» دچار خدشه می شود.
متاسفانه این مساله در بین رسانههای آنلاین کشور بسیار تکرار می شود. یکی از عواملی که شدت این مساله را دو چندان می کند مسالهی واقعا زشت «کپی/پیست» کردن خبر از روی دست یکدیگر است که متاسفانه در رسانههای دخلی به شدت مشاهده می گردد. حال اگر رسانههای بعدی که خبر اولیه را دقیقا و حرفبهحرف منتشر کردهاند حتا کوچکترین تحقیقی نسبت به صحت و واقعیت خبر نکنند، اصل خبر تبدیل به «دروغی بزرگ» می شود. از کمترین نتایج آن، آشفتگی ذهنی-رسانهای و کمباوری نسبت به آن رسانهها میتواند باشد.
چند روزی است که در فضای خبری ایران این خبر به همهی وبسایتهای خبری و غیر خبری سرایت کرده است: «برده فروشی مدرن (یا دخترفروشی) در اسراییل»؛ مبنی بر اینکه: در یک فروشگاه در مرکز شهر تلآویو، دختران را با نصب قیمت در ویترین به فروش گذاشته اند. اصلِ فارسی فارسیِ این خبر ظاهرا از سایت خبری قدسنا بوده است که از روزنامهی هاآرتز اسراییل ترجمه و نقل کرده است. خب تا اینجا مشکلی نیست.
مساله آنجاست که وقتی خبر را پیگیری میکنی و به اصل خبر (به زبان انگلیسی) میرسی متوجه میشوی که داستان از اساس چیز دیگری بوده و قصه، قصه خسن و خسین دختران معاویه است! اصل خبر نقل شده در روزنامهی هاآرتز و دیگر سایتهای خبری این است:
در مرکز خرید دیزنگوف در تلآویو هفت دختر که اتیکتهای قیمت و مشخصات ظاهری (قد، وزن، سن و اندازه و …) به آنها نصب شده است با سر و وضعی ژولیده و آشفته -که برخی از آنها گویی کتک زده شدهاند- در ویترین یک مغازه زیر تابلویی با عنوان «زنان فروشی، بر اساس میل و سلیقه شما» خود را شبیه مانکنها به نمایش گذاشته اند. این برنامه در اصل نمایشگاهی بوده از طرف کمپین مبارزه با قاچاق زنان در اسراییل.
شما از مقایسه اصل خبر و مطلب نقل شده در رسانههای ایرانی چه میفهمید؟ جای تعجب است که هیچکدام از رسانههای مذکور که خبر را چشم بسته نقل کردهاند تلاشی (حتا مذبوحانه) نکرده اند که اصل خبر را در وب جستجو کنند. این همان فدا کردن صحت و حقیقت خبر است به پای سرعت و اصل رویارویی! و از دل این ماجرا «دورغ» خلق میشود. هنوز یادمان نرفته که در روز 14 خرداد و قبل از سخرانی رهبر انقلاب در حرم امام برخی رسانههای خارجی با استفاده از عکسی که منتشر شده در فارسنیوز چه جار و جنجالی راه انداختند مبنی بر مشاجرهی لفظی رهبر با یکی از مسئولین. و البته همه هم فهمیدند که چقدر اصل خبر بر اساس یک فهم نادرست شکل گرفته بود که تبدیل به یک دروغ شده بود.
این مساله، کم در رسانههای داخلی نیز اتفاق نمیافتد. امری که در صورت تکرار بیشتر آن میتواند اعتماد مخاطب به این رسانهها را کم، یا از بین ببرد.
در قسمت دوم این نوشته به نقل یکی دیگر از این دست مثالها –و البته با جزئیات بیشتر- در این زمینه خواهم پرداخت.