جورج فریدمن، کارشناس امور خاورمیانه،عقیده دارد که با نزدیک شدن به انتخابات میان دورهای کنگره آمریکا و بالا گرفتن رقابت میان جمهوریخواهان و دموکراتها، باراک اوباما برای افزایش شانس پیروزی در انتخابات بعدی، باید گزینه حمله به ایران را درنظر داشته باشد.
جورج فریدمن، رئیس آژانس خصوصی اطلاعات «استرتفور» آمریکا و تحلیلگر و کارشناس امور خاورمیانه، معتقد است حمله به ایران میتواند برگ برنده باراک اوباما، رئیسجمهوری آمریکا در انتخابات آینده ریاست جمهوری این کشور باشد.
این تحلیل آقای فریدمن در سایت خبری-تحلیلی «انرژی پابلیشر» منتشر شده و وی در این نوشته از پیامدهای حمله نظامی آمریکا به ایران یا ادامه روند مذاکره با ایران میگوید.
انتخابات میان دورهای آمریکا که درواقع رایگیری برای کنگره، شامل مجلس نمایندگان و سنا، دو نهاد قانونگذاری ایالات متحده است، دوم نوامبر (11 آبان) برگزار میشود و نتیجه آن مشخص میکند که کدامیک از احزاب جمهوریخواه یا دموکرات زمام امور کنگره را به دست خواهند گرفت.
با توجه به شرایط اقتصادی نابسامان آمریکا، گمانهزنیها از پیروزی جمهوریخواهان در هر دو مجلس نمایندگان و سنا حکایت دارد. در نتیجه، ضمانتی برای برای پیروزی دوباره باراک اوباما، رئیسجمهوری فعلی آمریکا، در انتخابات ریاست جمهوری سال 2012 در میان نیست.
یک روز پس از انتخابات میاندورهای کنگره، تبلیغات مبارزات انتخاباتی ریاستجمهوری سال 2012 شروع میشود. در این میان به نظر میرسد که آقای اوباما آسیبپذیر شده و جمهوریخواهان قدرت و اعتبار بیشتری گرفتهاند.
تاریخ آمریکا نشان میدهد زمانی که رئيسجمهوری در حوزه سیاست داخلی ضعیف باشد که درمورد باراک اوباما اینگونه است، گزینهای که برای او باقی میماند تمرکز بر سیاست خارجی است که او را قدرتمند نشان دهد.
شرایط بینالمللی به آقای اوباما اجازه میدهد که موضع مطمئنتر و قدرتمندتری را در مقایسه با دوسال گذشته ریاستجمهوری خود اتخاذ کند.
در این میان ایران ازجمله موضوعاتی است که باید در سطح ریاستجمهوری مطرح شود، زیرا برخی از رایدهندگان به موضوع ایران توجه دارند و این موضوع به آقای اوباما اجازه خواهد داد که با وجود حمایت سیاسی ضعیف، بتواند یک کاندیدای مطرح باقی بماند.
یکی از مشکلات آقای اوباما این است که اصول کلی در مبارزات ریاستجمهوری او در حوزه سیاست خارجی بر سازش استوار بوده است نه درگیری و جنگ. بنابراین درمورد ایران باید بتواند نظر افکار عمومی را جلب کند.
جمهوریخواهان از آقای اوباما تصویر ضعیفی در مبارزه با اسلامگرایی شبهنظامی ترسیم کردهاند؛ بسیاری از دموکراتها هم ایران را سرکوبگر حقوق بشر بهویژه در زمینه سرکوب جنبش سبز میدانند.
شبه جزیره عرب بهویژه عربستان سعودی از ایران میترسد و به همین دلیل از آمریکا میخواهد علاوه بر فروش 60 میلیون دلار سلاح به ریاض، برای مقابله با ایران بیشتر تلاش کند.
اسرائیل با ایران دشمنی دارد، اروپا هم دشمن ایران است اما میخواهد از تنش پرهیز کند مگر این که اقدامی سریع و موفقیتآمیز و بدون اختلال در تامین نفت، درمورد ایران صورت گیرد.
روسیه و چین مانند خاری در چشم آمریکا هستند، اما اگر آمریکا سریع و موثر با ایران مقابله کند، این دو کشور هم انتخاب دیگری ندارند.
علاوه بر این اگر جلوی ایران گرفته شود، اوضاع در عراق بهبود مییابد و طرز فکر دولت افغانستان هم عوض خواهد شد.
بنابراین اگر باراک اوباما میخواهد با استفاده از سیاست خارجی، پایگاه سیاسی خود را با یک اقدام قاطع تقویت کند و در ارتباط با دولتهای خارجی نتایج مثبتی بهدست آورد، باید به ایران بپردازد.
سوال اینجا است که آقای اوباما باید چه کند و چه خطرهایی وجود دارد، اما قدر مسلم این است که موضع تهاجمی علیه ایران به او آسیب میزند زیرا حمله به ایران، به یک فاجعه نظامی در آمریکا تبدیل خواهد شد.
اوباما ادعا کند
تاکنون سیاست آقای اوباما در برابر ایران، تشدید تحریمها بوده است تا بتواند اوضاع سیاسی داخلی ایران را تغییردهد. هدف از این تحریمها تضعیف محمود احمدینژاد، رئيسجمهوری ایران و تقویت دشمنان او است که تصور میشود میانهروتر هستند و تمایل کمتری برای دنبال کردن تسلیحات هستهای دارند.
باراک اوباما از اقدام نظامی آشکار علیه ایران خودداری کرده است بنابراین مقابله با ایران مستلزم تغییر در موضع آمریکا است که این هم به یک توجیه نیاز دارد و آشکارترین توجیه، مطرح کردن این ادعا است که ایران قصد دارد سلاح اتمی بسازد.
دروغ یا راست بودن این ادعا مهم نیست، زیرا هیچکس در جایگاهی قرار ندارد که این ادعا را به چالش بکشد. از سوی دیگر اعتبار اوباما در مطرح کردن چنین ادعایی بیش از اعتبار جورج دبلیو بوش است، زیرا باراک اوباما رسوایی ادعای سلاح کشتار جمعی را ندارد.
اگر چنین ادعایی ازسوی باراک اوباما مطرح شود، درواقع تایید کننده دیدگاه جمهوریخواهان درمورد ایران است و از این مسیر جمهوریخواهان به آسانی به او حمله نخواهند کرد.
البته مطرح کردن این ادعا مستلزم تغییر معانی و تصورها است؛ این ادعا یک سناریوی مبنی بر واقعیت نیست اما میتوان آن را با نگرانیهای معقول همراه کرد و به ایران حمله کرد.
جنگ گسترده علیه ایران
نابود کردن توانمندی هستهای ایران در یک حمله یک روزه امکانپذیر نخواهد بود، بلکه مستلزم جنگی گسترده با استفاده از واحدهای عملیات ویژه است تا بتواند نابودی تاسیسات هستهای را تایید و عملیات را کامل کند.
در حمله به ایران باید از راههای حمل نفت از طریق خلیج فارس حفاظت کرد؛ نیروهای متعارف ایران را هم نباید از یاد برد و باید به این نیروها که تهدیدی علیه منطقه هستند، حمله کرد.
حمله به ایران یک جنگ کوتاه مدت نخواهد بود. مانند جنگ یوگسلاوی در سال 1999، یک جنگ هوایی گسترده خواهد بود که چندین ماه طول خواهد کشید؛ اسیران جنگی آمریکایی که هواپیماهای آنها سرنگون شده بر خاک ایران فرود خواهند آمد؛ تلفات غیرنظامی بسیار زیاد خواهد بود و رسانهها بر آن تمرکز خواهند کرد.
حمله به ایران یک جنگ براساس قدرت آمریکا در عرصههای جنگافزار و فناوری خواهد بود؛ نه نقاط ضعف آمریکا در عملیات ضدشورشی. این حمله به تقویت حکومت ایران میانجامد، آنها مردم این کشور را علیه این حمله با خود متحد خواهند کرد.
اگر حمله آمریکا به ایران موفقیتآمیز باشد، آنگاه حکومت ایران دستکم برای مدتی ازنظر سیاسی قویتر و از نظر توان نظامی ضعیفتر خواهد شد.
حمله موفقیتآمیز آمریکا به ایران موجب عقبنشینی آسان نیروهای آمریکایی از عراق میشود؛ خیال دولتمردان سعودی آسوده میشود؛ توانمندی و اراده آمریکا درنظر اروپا نمایان و روسیه و چین محتاطتر میشوند.
خطرات حمله به ایران
حمله آمریکا به ایران بدون خط نخواهد بود. ایران یک مبارزه تروریستی به راه میاندازد و برای بستن تنگه هرمز تلاش میکند در نتیجه اقتصاد جهان با افزایش قیمت نفت دچار رکود شدیدی خواهد شد.
تمام این موارد خطرات احتمالی هستند، اما سنگینی این خطرات بیش از جوانب مثبت حمله خواهد بود و بهترین برنامه نظامی به یک رسوایی و شکست منجر خواهد شد.
بنا بر این مذاکره آمریکا با ایران به روش مذاکره ریچارد نیسکون، رئیسجمهوری پیشین آمریکا با چین، راهحل مقابله با برنامه هستهای است که در مقایسه با گزینه نظامی خطرات کمتری دارد. اما این راهحل برای اوباما از نظر سیاسی دشوار خواهد بود.
اگر پرزیدنت بوش چنین کاری کرده بود و با ایران مذاکره میکرد (مانند کاری که نیسکون با چین انجام داد) آنگاه میتوانست در مقابله با ایران به دستاورد ایدئولوژیکی برسد.
اوباما نمیتواند مذاکره کند
باراک اوباما نمیتواند با ایران مذاکره کند؛ مذاکره برای رسیدن به توافق با ایران در شرایطی که انتخابات میاندورهای آمریکا در راه است، نتیجهای جز محکومیت باراک اوباما از سوی منتقدان سرسخت نخواهد داشت. آنها مذاکره با ایران را «دلجویی از ایران» تعبیر خواهند کرد.
آقای اوباما درصورت ازدست دادن قدرت، گزینه مذاکره را نیز ازدست خواهد داد مگر این که به یک دوره ریاست جمهوری راضی باشد.
در حال حاضر باراک اوباما در عرصه سیاست داخلی با وجود محافظهکاران شانسی برای پیروزی ندارد و تنها راه موجود برای کسب موفقیتی که به تغییری مثبت در جایگاه استراتژیکی آمریکا بیانجامد، حمله به ایران است.
حمله به ایران برتریهای قابل توجه و خطرات بسیار واقعی دارد؛ این حمله میتواند نیروی محرک خاورمیانه را تغییر دهد و درعین حال میتواند یک شکست نظامی باشد.
در این موقعیت تاریخی با توجه به اینکه به نظر میرسد سیاست داخلی آمریکا به بنبست میرسد، چرخش بهسوی سیاست خارجی معنا مییابد و باراک اوباما باید یک فرمانده کل قوای قدرتمند و ایران نیز یک هدف معقول به نظر بیاید.
حمله به ایران یک پیشگویی نیست بلکه صرفا یک گمانهزنی درمورد گزینههایی است که آقای اوباما پس از انتخابات میان دورهای کنگره آمریکا با آنها روبهرو خواهد شد.
There are many picks available for acquiring an education these days,you can buy term papers or buy research paper which is useful news for those who have not yet controlled. truly, essays writing is not an easy creation so try make right agreement between composing on yor own or to buy custom essay papers about this topic. Maybe you need help with original analysis , maybe you want help in producing a fresh perspective on a assignment that is vast and dificult.
Some tutors require academic paper papers to be done of high quality. Therefore, you cannot do that without utilizing writers’ help and to pay for essay seems to be a proper resolution.
می دانید یک نکته ی خطرناک در این میان وجود دارد و آن نیاز سرمایه داران غربی به جنجال است و ایران بهترین سوژه می باشد \n\nموضوع فعالیت اتمی بهانه است بهانه
در اینکه دولت آمریکا به ایران حمله کند شکی نیست ولی متاسفانه تمامی تاسیسات اتمی ایران در زیر زمین حفر شده و فی الواقغ حمله مورد نظر بایستی اتمی باشد و ایالات متحده بایستی از بمب های بی 61-11 نسل جدید خود استفاده کند که در عمقی بیش از ده متر عمل کند چون در غیر اینصورت خسارات سطحی بسیار گسترده خواهد بود و تنها موارد استثنا شاید قم باشد که به علت ساختار زمین اثرات بسیار شدید خواهد بود.در ضمن به علت اینکه گروه اپوزیسیون در ایران به علت همراه شدن بازار سنتی به خاطر فشار مالیاتی حکومت به نظر با این گروه همگرا خواهد شد و این به منزله عدم قدرت گرفتن سیاسی مجدد گروه حاکم خواهد بود و از طرفی تمام قدرت ایران سپاه نیست بلکه ارتش نیز وجود دارد و به همین خاطر مشکل امنیتی به وجود نخواهد آمد با اینکه ارتش سالها است که در انزوا نگه داشته شده ولی هنوز استخوان بندی یک ارتش منظم را داراست که البته با از بین رفتن توان نظامی سپاه این توان برحسته خواهد شد.در ضمن ایالات متحده در حال نظارت جهت ساخته شدن بنادر انتقال نفت کشورهای عربی به دریای عمان می باشد.ضمنا دولت اوباما از روز نخستین سر کار آمدن در زمینه اقتصاد یک دولت عقیم بود چون تمامی لایحه های اقتصادی این دولت در مجالس این کشور بلوکه شد حتی توان کاهش ارزش دلار نیز از این دولت سلب شده و به همین خاطر با تمامی امکانات گروه های اپوزیسیون جلوی رشد اقتصادی آمریکا را گرفته اند و با قدرت گرفتن جمهوری خواهان در مجالس این کشور دولت اوباما چاره ای به جز حمله نخواهد داشت.و البته این حمله بایستی بسیار سریع غافلگیر کننده باشد و به نظر مذاکره نهایی گروه پنج بعلاوه یک سر آغاز این حمله خواهد بود.
اگر میخواهید مزدوری و حلقه بگوشی رژیم انگلیسی- آخوندی برایتان روشنتر شود, یک نونه آن برخورد جمهوری اسلامی و سیاست آن در قبال کشور پادشاهی عمّان میباشد که همه میدانیم این کشور حیاط خلوت سیاست انگلیس در حوزه خلیج فارس است و اتگلیس هنوز در این منطقه حضور فعال دارد. رژیم از بدو شکل گیری تا به امروز برای همه کشورهای منطقه شاخه و شانه کشیده و نیروهای تروریستی قدس خود را هم تا حد امکان در قالب تاجر و دیپلمات در آنجا ها جا سازی کرده است. در باره عمّان ولی وضع فرق میکند و از بدو امر تا به امروز همیشه کشور دوست و برادر عمان نامیده شده و مشکلی هم برای آن ایجاد نکرده است.! باز هم باید گفت که نیروی دریایی سلطنتی عمّان تماماً توسط افسران نیروی دریایی انگلیس هدایت می شود و تنگه هرمز بر خلاف عرّ و تیزی های رژیم, توسط انگلستان و تحت پوش نیروی دریایی عمان کنترل می شود. حال فهمیدید وقتی بارها گفته ام مه جمهوری اسلامی غلام خانه زاد انگلیس و امر بر و گماشته سیاست آن است یعنی چه؟!!
براي مردم ايران دشمن ، دشمنه حالا ميخواد دشمن كمين كرده باشه يا دشمني كه همين الان داره كشور رو نابود ميكنه يعني حاكمين فاسدي كه جز به قدرت و ثروت به چيزي نمي انديشند . جالبه كه حتي آبرويي هم براي كشورمون باقي نذاشتن.حالا خيلي دوست دارم بدونم كه ملت شهيد پرور و مسلمون ايران چه چيزي براشون باقي مونده كه بهش افتخار كنن يا بخوان ازش دفاع كنن؟اصولا ديگه كي ميخواد دفاع كنه؟دوران شهيد همت و باكري ديگه تو سپاه تموم شده و الان در دست يك عده فاسد افتاده،چطور يك عده فاسد و فرصت طلب ميتونن از ايران دفاع كنن؟با چه قدرتي؟مگه آمريكا هم مثل ملت ايران بي سلاح و مظلومه؟\nهر چند كه بعيد ميدونم اساسا جنگي اتفاق بيفته مگر اينكه تاريخ مصرف جمهوري اسلامي هم مانند شاه به اتمام رسيده باشه.در كلام آخر فقط در يك چيز با مردمي كه فكر ميكنن اين نظام واقعا مصلح هستش و دشمن مستكبرين(هر چند خودشون نمونه بارز استكبار هستن)موافقم و آن اينكه آمريكا فقط دنبال منافع خودش هستش و به نوعي دشمن مردم ايران
بعید می دونم به ایران حمله کنه...مگر اینکه بتونن با تمام قوا با کمک تمام کشورهای منطقه و خیلی سریع و قوی این کارو بکنن اما بازهم بعید چون ایران هم خیلی سریع واکنش نشون میده...خلاصه اگز چنین اتفاقی بیافته شرایط واقعا غیر قابل پیش بینی میشه
اشکان جان \nآب خنک بیشتر بخور ، برای سلامتیت خوبه .
to sosososo\n\noh yes Iran will save the world\n\nhttp://twitpic.com/2j0gka
مشکل دولت استعمارگر آمریکا ، وطن فروشان لندن نشین و لابی صهیونیسم این است که مردم غیور و شجاع ایران را نشناخته اند .\nملت شریف ایران بارها ثابت کرده که به اصول نظام اسلامی پایبند است و تاپای جان برای حفظ انقلاب و حمایت از رهبر دانا و شجاع خود ایستاده است .\nاز طرفی گویا دشمنان و وطن فروشان حضور مردم در عرصه های مختلف مانند 8 سال جنگ نابرابر علیه ایران ، راهپیمایی روز قدس امسال و آخرین عرصه که استقبال میلیونی چند روز پیش مردم قم از مقام ولایت بود را فراموش کرده اند .
به این تبلیغات و هوچیگریها بهایی ندهید. هیئت حاکمه فعلی آمریکا در واقع به نوعی برکشیده لابیهای حرامزاده جمهوری اسلامی است که در جریان انتخابات آمریکا سرمایه گذاری کلانی برای انتخاب اوباما کرده بود. حال بابد دید در جریان افشاگریهای ویکی لیکس تا چه اندازه مجاز خواهد بود که این افتضاح سیاسی که قطعاً مدارکش در نزد ویکی لیکس موجود هست, به بیرون درز پیدا کند. بر فرض محال اگر چنین حمله ای در دستور کار قرار بگیرد, فرماندهان و مجریان اصلی باز هم همان لابیهای چند منظوره رژیم( ایرانی- آمریکایی) در غرب خواهند بود که با همدیگر در باره وسعت عمل و نحوه و حدود آن به رایزنی خواهند پرداخت. حمله آمریکا در واقع یک بازارگرمی برای داغ کردن بازار انتخاباتی خواهد بود و نه در راستای سرنگونی این رژیم پلید و جنایتکار. زیرا سیاست شیطانی غرب در رابطه با ایران, در راستای حفظ نظام سنگسار که بهترین تامین کننده منافع غرب نیز هست, می باشد. آخر کدام سییتم یا رژیم مانند رژیم فعلی میتواند منافع غارتگران و لاشخورهای بین المللی را تامین کند؟ شما خواهید دادکه هیئت حاکمه آمریکا بزودی فشار خود را بر ویکی لیکس افزایش داده تا مانع از افشای زدو بند های تبهکارانه آمریکا با مزدورانش امثال رژیم آخوندی گردد.
DONT WORY IRANIAN PEOPLE THINK AMERICAN ARMY ARE ANGLE OF FREDOM ,SO THEY NEVER GOING TO FIGHT WITH THEM AMERICAN MOST WELCOME TO IRAN WE WANT HELP. SOSSOSOSOSOSOO
به جای حمله به مردم ضعیف فقط خامنه ای را باید کشت.
آمریکا باید با تمام قوا در زمان حمله به عراق به ایران فشار می آورد تا امتیاز بگیرد\n\nحال که نکرد و فرصت داد الان منطقه دست ایران است و تنها راه کمک به مردم منطقه و ما مذاکره با ایران است تا با رودروایسی مرسوم ایرانی مقامات ایران را تو خط بیاورد
آمریکا “هیچ غلطی نمی تواند بکند”!