با شدت گرفتن بحران اقتصادی در ایران و کاهش قیمت نفت، محمود احمدینژاد در نامهای به 200 اقتصادان دانشگاهی و طلاب حوزوی، آنها را برای طرحریزی مجدد پایههای اقتصادی کشور که هم اکنون در بحران قرار دارد، دعوت کرد.
محمود احمدینژاد در نامهای به 200 اقتصادان دانشگاهی و طلاب حوزوی، آنها را برای طرحریزی مجدد پایههای اقتصادی کشور که هم اکنون در بحران قرار دارد، دعوت کرد.
پیش از بحرانهای مالی جهان و سقوط قیمت نفت و همچنین خالی شدن تدریجی حساب ذخیره ارزی، جمعی از اقتصاددانان در نامهای به احمدینژاد نسبت به سیاستهای اقتصادی وی انتقاد کرده و خواستار تغییر آنها شدند. اما در آن زمان، احمدینژاد اهمیت لازم را به سخنان آنها نداد و وضعیت اقتصادی ایران را مناسب ارزیابی کرد.
به نظر میرسد اگر رییس جمهوری اسلامی پیش از این، صداهای اعتراض و انتقاد کارشناسان را میشنید و به آنان اعتماد میکرد، شرایط به گونه ای دیگر پیش میرفت.
مخالفت با اقتصاد لیبرالیستی
احمدینژاد دلیل ارسال نامه به اساتید علوم اقتصادی را آشکار شدن ناکارآمدیهای نظام اقتصادی فعلی حاکم بر جهان عنوان کرده که به طور طبیعی سئوالات فراوانی را در اذهان اندیشمندان و اصلاحگران ایجاد میکند.
وی حتی در این نامه که مخاطب آن کارشناسان هستند، به گونهای نسخه اقتصادی پیچیده و مشکلات اقتصادی کشور را با نوعی پردهپوشی که بر اثر مسایل بیرونی و نه سیاستهای داخلی بروز کرده، مطرح کرده است.
این در حالی است که پس از بروز بحرانهای مالی در آمریکا، احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان و امام جمعه موقت تهران در سخنان خود بدون توجه به پیامد این مساله بر اقتصاد داخلی کشور، از چنین رخدادی اظهار رضایت کرده بود.
حتی برخی مسئولان از فروپاشی اقتصاد سرمایهداری همانند آن چه در نظام کمونیستی اتفاق افتاد، سخن گفتند.
پس از آن که نتیجه بحران اقتصادی در ایالات متحده و به تدریج در دیگر کشورها بر جمهوری اسلامی نیز آشکار شد و فروش هر بشکه نفت به طور ناگهانی افت شدیدی پیدا کرد، دولت احمدینژاد به فکر چارهاندیشی افتاد.
این در حالی است که علیاکبر هاشمیرفسنجانی نیز دو هفته گذشته در خطبههای نماز جمعه خطاب به دولت نهم درباره سونامی اقتصادی جهان که بر ایران نیز آثار مخربی خواهد گذاشت، هشدار جدی داد.
«مکاتب اقتصادی غرب را کنار بگذارید»
احمدینژاد با طرح هفت سئوال و مخاطب قرار دادن اقتصاددانان به عنوان «دوست خوب»، از آنها خواسته است تا پاسخ به این سئوالات را در جایی به جز مکاتب اقتصادی رایج در غرب جستجو کنند، زیرا شرايط جديد مبانی اين مكاتب را به چالش كشيده است.
وی اما مشخص نکرده است که چگونه این بحرانها بر اقتصاد نفتی ایران که وی در شرایط مختلف با اطمینان از آن سخن گفته و حتی تحریمهای اقتصادی را نیز عامل مشکلزایی در این راه ندانسته، اثر گذاشته است.
کارشناسان میگویند که حتی در شرایطی که درآمد هنگفتی از محل فروش نفت به جیب دولت سرازیر شد، تورم نه تنها کاهش نیافت، بلکه تا 30 درصد نیز افزایش نشان داد.
در شرایطی که مردم ایران با تورم دست و پنجه نرم میکنند و حتی بنا بر گزارشها عدهای از شدت فقر در رنج هستند، احمدینژاد گرچه به وجود الگوهای غربی برای رشد تولید اذعان میکند، اما این مکاتب را نسبت به گسترش فقر و فاصله طبقاتی بیتفاوت میداند.
احمدینژاد تورم، بحرانهای مالی و كالايی، سفتهبازی و شکاف میان مردم و حاکمان را از پيامدهای رویکرد لیبرالیستی عنوان کرده، اما مشخص نکرده است که تورم موجود در ایران از چه عواملی ناشی میشود و راهکار آن را در کجا باید جستجو کرد.
برخی ناظران میگویند که چرا اقتصاد اسلامی که مسئولان از آن سخن میگویند و بر پایه آن نظام بانکداری اسلامی را نیز بنا نهادهاند، در این شرایط راهکاری برای برونرفت ارائه نمیدهد و چرا احمدینژاد فقط از نفی دیگر مکاتب سخن میگوید.