در این یادداشت، تحلیلگر به نشست هستهای آینده ایران و کشورهای 1+5 پرداخته و امکان توافق بین ایران و غرب بر سر برنامه هستهای را بررسی کرده است.
ایران و گروه 1+5، سرانجام پس از یک ماه گفتوگو و رایزنی، درباره برگزاری نشست هستهای در ترکیه به توافق دست یافتند.
خبر اعلام توافق درباره مکان دور تازه گفتوگوهای هستهای در حالی منتشر میشود که هنوز درباره چارچوب گفتوگوها و زمان آن توافقی به دست نیامده است.
در این میان، اخبار تائید نشدهای درباره پیشنهاد تازه غرب به جمهوری اسلامی درباره تبادل سوخت هستهای هم منتشر شده است.
گفته میشود گروه 1+5 که پنج عضو دارای حق وتو در شورای امنیت و آلمان را در بر میگیرد، در نظر دارد پیشنهاد محدود کننده و سختگیرانهتری نسبت به آنچه پیشتر به ایران ارائه کرده بود، به عنوان چارچوب مذاکرات مطرح کند.
بر مبنای این پیشنهاد، این گروه میخواد که ایران دو هزار کیلوگرم از اورانیوم غنی شده با خلوص پائین خود را با سوخت اتمی مبادله کند.
این مقدار بیشتر از آن چیزی است که در اکتبر سال گذشته گروه 1+5، برای مبادله اورانیوم غنی شده با سوخت اتمی درخواست کرده بود.
برخی منابع میگویند از آنجا که تهران در چند ماه گذشته روند غنیسازی را متوقف نکرده است و اکنون حجم بیشتری اورانیوم در اختیار دارد، غرب شرایط سختتری را پیشنهاد کرده است.
از سوی دیگر ایران هم چارچوب بیانیه هستهای تهران را محور مذاکرات آینده در ترکیه میداند.
منوچهر متکی، وزیر خارجه ایران، به دنبال اعلام موافقت تهران با برگزاری نشست هستهای در ترکیه از این مبنا سخن به میان آورده و خواستار بازنگری غرب در مواضع پیشیناش درقبال بیاینه تهران شده است.
با وجود آنکه نفس اعلام توافق بر سر مکان برگزاری گفتوگوهای هستهای، میتواند خبری خوب برای کاهش تنشها میان ایران و غرب به شمار رود؛ اما این دوگانگی در قبال دستورالعمل مذاکرات نشان میدهد که راه رسیدن به توافق میان ایران و غرب در دور آتی مذاکرات در ترکیه همچنان ناهموار است.
کشمکش ادامهدار
جمهوری اسلامی اعلام کرده که تحت هیچ شرایطی حاضر به دست برداشتن از برنامه هستهای خود و تن دادن به شرط غربیها برای توقف غنیسازی اورانیوم نیست.
حاصل این مواضع در کنار بیتدبیری مسئولان سیاست خارجی کشور، ارجاع پرونده هستهای ایران از آژانس انرژی اتمی به شورای امنیت و اعمال تحریمهایی بوده است که به مرور دایره اجماع بینالمللی بر سر آن افزایش یافته است.
مهر تائید روسیه و چین و همینطور تبعیت برخی کشورهای قدرتمند صنعتی مانند ژاپن و کانادا از تحریمهای بینالمللی علیه ایران در دو سال گذشته، به طور قطع دستاورد شگرفی برای گروه 1+5 بوده است.
از سوی دیگر، کندی روند تاثیرگذاری تحریمها بر ایران و تداوم سیاست هستهای جمهوری اسلامی به طرح پرسشهایی درباره کارآمدی سیاست تحریمها منجر شده است.
تهران با وجود ارجاع پرونده هستهایاش به شورای امنيت سازمان ملل، دستآوردهای قابل توجهی در عرصه غنیسازی اورانيوم و ارتقای آن به سطح صنعتی داشته است؛ بهنحوی که برخی تحلیلگران بر این باورند که زمان به نفع آمریکا و متحدانش در حرکت نیست.
بیانیه تهران
ایران در بهار گذشته سعی کرد با وارد کردن ترکیه و برزیل به پرونده هستهای خود، هم توزان معادله گفتوگوهای هستهای میان دو طرف را به نفع خود برهم زند و هم بنبست جاری میان خود و غرب را بشکند.
حاصل پا درمیانی ترکیه و برزیل، پیشنهاد تبادل سوخت هستهای در قالب بیانیه تهران بود.
بیانیه هستهای تهران، که ایران در خردادماه گذشته امضا کرد، نشاندهنده تمایل تهران به مذاکره با غرب و به ویژه آمریکا بود.
اما با وجود این که این توافق به خواست مهم غرب مبنی بر خارج کردن بخش بزرگی از اورانیوم غنیشده از ایران جامه عمل میپوشاند، دولت آمریکا از آن استقبال نکرد و کاخ سفید آن را گام تاکتیکی تهران برای خرید وقت نامید.
به دنبال آن، آمریکا و اتحادیه اروپا تحریمهای تازهای علیه ایران در شورای امنیت وضع کردند که در عمل به معنای بیاعتبار شدن بیانیه تهران و ضربهای جدی به فرصت یافتن راه حلی مسالمتآمیز برای پرونده هستهای ایران بود.
سرنوشت مبهم نشست ترکیه
اکنون در آستانه نشست هستهای ترکیه این سوال مطرح است که مواضع جمهوری اسلامی و گروه 1+5 چه تغییری کرده است که بتواند به عنوان نقطه گشایشی در گفتوگوهای اتمی ترکیه به شمار رود.
مقامهای ایرانی مایل هستند پیشنهاد تبادل سوخت هستهای را که در قالب بیانیه تهران ارائه شده بود، به عنوان چارچوب گفتوگوهای هستهای ترکیه پیگیری کنند.
در عین حال تهران میخواهد که در جریان نشست هستهای ترکیه، گروه 1+5 بهطور روشن درباره تهدید نظامی ایران بر سر ادامه فعالیت هستهای آن و همینطور زرادخانه تسلیحات اتمی اسرائیل موضعگیری کند.
این چارچوب به نظر میرسد با رویکرد غرب به برنامه هستهای ایران که توقف غنیسازی اورانیوم را میخواهد، در تضاد باشد.
رهبران دولتهای گروه 1+5 بر این باورند که ایران تنها به دلیل افزایش فشارهای بینالمللی و تاثیر تحریمهای اقتصادی، به ادامه گفتوگو بر سر برنامه هستهایاش تن داده است.
به اعتقاد آنها، از ماه ژوئن (رخداد) گذشته که شورای امنیت سازمان ملل، چهارمین قطعنامه تحریمها را علیه جمهوری اسلامی به تصویب رساند، این تحریمها اندک اندک به آستانه دردناک تاثیرگذاری بر حاکمیت ایران نزدیک شده است، بهویژه آنکه پیوستن اتحادیه اروپا، استرالیا، کانادا و ژاپن به جمع تحریمکنندگان بیش از پیش دولت ایران را در تنگنا قرار داده است.
این در حالی است که به تازگی بخش نفت و انرژی ایران در این تحریمها مورد بیشترین فشارها قرار گرفته است.
در عین حال، کنگره ایالات متحده تصویب کرده که شرکتهایی که در ایران سرمایهگذاری کنند، از حق حضور در بازار اقتصادی آمریکا محروم خواهند شد.
در نتیجه بسیاری از شرکتهای بینالمللی خارج از آمریکا، برای حفظ منافع خود در بازار آمریکا، از سرمایهگذاری در بخشهای مختلف اقتصاد ایران سر باز زدهاند.
مجموع این فشارها باعث افزایش نارضایتی داخلی در ایران و ناتوانی حکومت برای کاستن از نرخ تورم و جلوگیری از گسترش بیکاری شده است.
با این چشم انداز، به نظر میرسد مقامهای گروه 1+5 خود را در موضعی کاملا برتر در مذاکرات ترکیه میبینند و بر این اساس به دنبال چارچوبی برای مذاکرات هستند که خواستههای بیشتری را در مقابل جمهوری اسلامی مطرح کند.
این در حالی است که جمهوری اسلامی با پذیرش مبادله سوخت بر اساس آنچه در بیانیه تهران آمده است، بیشترین انعظافپذیری را برای گشودن درهای بسته توافق با غرب و بهویژه آمریکا از خود نشان داده است و بعید به نظر می رسد هنوز در مرحله عقبنشینی جوهری در مقابل پرونده هستهایاش قرار گرفته باشد.
از این رو گروه 1+5، یا باید چارچوب کلی بیانیه تهران را بپذیرد تا بتوان به دستیابی به توافقی در نشست ترکیه امیدوار بود یا آنکه به مسیر سیاست سختگیرانه تحریمها و افزایش سطح مطالبات ادامه دهد که در این صورت میتوان پیشبینی کرد که سرنوشت گفتوگوهای احتمالی در ترکیه جدا از سرنوشت مذاکرات ناکام پیشین نخواهد بود.