جعفر پناهی، کارگردان سرشناس ایرانی در دادگاهی که روز یکشنبه 16 آبان ماه برای وی تشکیل شده بود به دفاع از خود پرداخت و حکمی که دادگاه برای او صادر میکند را، حکمی برای همه هنرمندان و به خصوص سینماگران ایران و تمام جامعه ایران دانست که سالها مخاطب این سینما بودهاند.
جعفر پناهی، کارگردان سرشناس ایرانی حکمی که دادگاه برای او صادر میکند را «حکمی برای همه هنرمندان و به خصوص سینماگران ایران و تمام جامعه ایران» دانست که سالها مخاطب این سینما بودهاند.
او در دادگاهی که روز یکشنبه 16 آبان ماه برای وی تشکیل شده بود به دفاع از خود پرداخت و گفت که «این محکمه تنها محکمه من نیست بلکه محکمه هنر و هنرمندان کشور است».
آقای پناهی افزود: «در نطفه کشتن عقیده و عقیم کردن هنرمندان دلسوز جامعه تنها یک نتیجه میدهد و آن خشکاندن ریشههای اندیشه و بیثمر کردن درخت خلاقیت و هنر است.»
بر اساس نسخهای از دفاعیات جعفر پناهی که برای مردمک ارسال شده، او هنگام دفاع از خود در دادگاه تاکید کرده است که با بازداشت و محاکمه او به عنوان یک فیلمساز، سینما را به عنصری سیاسی تبدیل کردهاند.
به گفته آقای پناهی، او را به جرم ساختن فيلمی محاکمه میکنند که در زمان بازداشت، حتی 30 درصد آن هم فيلمبرداری نشده بود.
این فیلمساز سینمای ایران، از دادگاه خواست که به او اجازه تکمیل این فیلم را که درباره تلاش يک خانواده برای بازيابی اميد و دوباره گردآمدن کنار يکديگر است، بدهند و سپس درباره آن قضاوت کنند.
جعفر پناهی، شامگاه 11 اسفند 1388، در خانه خود همراه با دختر، همسر و تعدادی از دوستانش بازداشت شد. دادستان تهران، جرم او را «امنیتی» دانست و اعلام کرد که او در تدارک و تهیه فیلمی «بدون مجوز» از حوادث پس از انتخابات ریاستجمهوری بود.
این فیلمساز روز چهارم خرداد امسال پس از سه ماه حبس و در پی اعتصاب غذا و موج اعتراض جهانی به بازداشتش، با سپردن وثیقه 200 میلیون تومانی از زندان آزاد شد.
آقای پناهی درباره اتهام ساخت فیلم «بدون مجوز» یادآوری کرد: هيج قانونی نيست که مجلس تصويب و به وزارت ارشاد در اينباره ابلاغ کرده باشد. تنها آييننامههای داخلی وجود دارد که با تعويض معاونتهای سينمایی، دستخوش تغيير میشوند.
این هنرمند سینمای ایران افزود: به گمان من، بازداشت من و همکارانم در حين فيلمبرداری فيلمی ناتمام، هجوم صاحبان قدرت بر همه اهل فرهنگ و هنر و سينماگران کشور و قدرتنمايی برای اين است که «هر که از ما نيست و مثل ما فکر نمیکند، محکوم است».
آقای پناهی در طول دفاعیات خود گفت که او و همکارانش را متهم کردهاند که با ساختن این فیلم قصد داشتهاند، شیوههای اغتشاش و اعتراض را ترویج کنند و افزود: من بارها گفتهام و اکنون نیز میگویم که یک فیلمساز اجتماعی هستم، نه فیلمساز سیاسی زیرا سینمای سیاسی را فاقد ارزش هنری میدانم.
او توضیح داد که سینمای سیاسی یعنی «سینمای حزبی و شعاری، به مردم میگوید که به چه فکر کنند و به چه فکر نکنند که این نوع برخورد توهین به شعور مخاطب است اما در سینمای اجتماعی برای کسی نسخه پیچیده نمیشود».
این کارگردان سینمای ایران گفت که او را متهم به حضور در اجتماعات کردهاند و ادامه داد: در سينمای اجتماعی، فيلمسار ناظر بر وقايع اجتماعی است. پس با اين نگرش، من بايد بر اتفاقاتی که در کشورم میگذشت، ناظر میبودم. هر چند فيلمساز با دوربين خود نظاره میکند، اما در آن زمان اجازه استفاده از دوربين را به هيچ فيلمساز ايرانی ندادند.
آقای پناهی درباره یکی دیگر از اتهامات خود که به گفته او «امضای بيانيه موسوم به 37 فيلمساز ايرانی» است، گفت: آن روزها که هر قشر و گروهی نظر خود را نسبت به وقايع و اتفاقاتی که در کشور در جريان بود با صدور اطلاعيه اعلام میکرد. وی پرسید: آيا بيان اين نظر جرم است و بايد اين 37 نفر محاکمه شوند؟
او در پایان دفاعیه خود گفت که مردم در آینده از این دادگاه به عنوان «محکمه سينما و هنر ايران» ياد خواهند کرد اما تاکید کرد که با وجود همه اين «بیمهریها»، در آینده در ايران باقی خواهد ماند.
این سینماگر ایرانی، پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری ایران، بارها به طور آشکار از «جنبش سبز» حمایت کرد و از مخالفان محمود احمدینژاد به شمار میآمد. او شهریور سال 1388 در مراسم افتتاحیه جشنواره مونترال کانادا که ریاست هیئت داوران آن را برعهده داشت، با شال سبز بر صحنه حاضر شد.
در دادگاهی که برای او روز 16 آبان تشکیل شد او را به سازماندهی تظاهرات در این جشنواره نیز متهم کردند.
جعفر پناهی، برنده شیر طلای جشنواره ونیز در سال 2000 برای فیلم «دایره» و خرس نقرهای جشنواره برلین در سال 2006 برای فیلم «آفساید» است.
واه واه چه گنده گ. یعنی ما سینما سیاسی بعد از جمهو اسلامی و بعد از محاکمه ایشان بدست آوردیم. چه کار کردیم با این کشور گل و سمبل؟ خدا نگه دارد ولی ما را تا آن قلاب م.