در این یادداشت، محمود کیانارثی به مذاکرات اخیر نخستوزیر اسرائیل در واشنگتن پرداخته و از جمله به بسته تشویقی آمریکا برای دولت اسرائیل اشاره کرده است؛ بستهای که فشار بر ایران نیز جزوی از آن است.
نویسنده در یادداشتی که برای مردمک نوشته است، به مذاکرات اخیر نخستوزیر اسرائیل در واشنگتن پرداخته و از جمله به بسته تشویقی آمریکا برای دولت اسرائیل اشاره کرده است؛ بستهای که فشار بر ایران نیز جزوی از آن است.
***
در سفر اخیر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل به آمریکا و دیدار او با مقامهای این کشور، موضوع ایران یکی از مباحث محوری گفتوگوهای دو جانبه بود که در جریان آن قول و قرارهایی میان واشنگتن و تلآویو درباره برخورد با جمهوری اسلامی و خطر آن برای امنیت اسرائیل گذاشته شد.
نخستوزیر اسرائیل در واشنگتن تلاش کرد تا مقامهای آمریکایی را به در پیش گرفتن سیاستی قاطع و کوبنده علیه ایران متقاعد کند.
نتانیاهو خواسته خود را با روشنی به آمریکاییها ابلاغ کرد و در جمع یهودیان حامی اسرائیل در نيواورلئان گفت که سیاست گفتوگو با ايران بیفایده است.
او اعلام کرد که بايد از راهى فراتر از تحريمهای اقتصادی وارد عمل شد و تهديد نظامى عليه ايران را جدى گرفت.
این نکته در واقع محوریترین دستور گفتوگوها را میان او و مسئولان آمریکایی تشکیل می داد، در حالی که موضوع فعال کردن روند گفتوگو میان اسرائیل و تشکیلات خود گردان فلسطین عنوان اصلی سفر نخستوزیر اسرائیل به واشنگتن بود.
بلافاصله پس از بازگشت نخستوزیر اسرائیل، گمانهزنیها درباره پیامدهای این دیدار و تاثیر آن بر پرونده ایران آغاز شد که از دو سو قابل توجه است.
نخست؛ بسته تشویقی است که دولت آمریکا برای اسرائیل در نظر گرفت و در گفتوگوهای واشنگتن به نتانیاهو پیشنهاد داد. این بسته حاوی تعدادی جنگنده راهبردی پیشرفته است که امریکا به اسرائیل اهدا میکند.
به گفته منابع خبری، در قالب یک بسته تشویقی تازه، حداقل 20 جنگنده اف-35 از طرف آمریکا به اسرائیل واگذار خواهد شد.
این جنگندههای رادار گریز، در واقع پیشرفتهترین جنگندههای ساخت آمریکا به شمار میروند که هنوز در مرحله آزمایش هستند و نیروی هوایی آمریکا قرار است در سال 2014 نخستین سری آن را عملیاتی کند.
این معامله تسلیحاتی که به طرز قابل توجهی میتواند به قدرت تهاجمی نیروی هوایی ارتش اسرائیل بیافزاید، در چارچوب هماهنگی میان واشنگتن و تلآویو برای رویارویی با برنامه هستهای ایران و مهار نفوذ منطقهای آن برنامهریزی شده و به نیروی هوایی اسرائیل اجازه میدهد در صورت وجود شرایط بینالمللی مناسب، با سهولت بیشتر و خطر کمتری مسافت پروازی تا خاک ایران را بپیماید و اهداف خود را با دقت بالاتری بمباران و تخریب کند.
در جریان این دیدارها، موضوع ایران از زاویه دیگری هم مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
دولت باراک اوباما میخواهد به هر ترتیبی که شده، روزنهای در روند مذاکرات اسرائیل با تشکیلات خود گردان فلسطین بگشاید و از اینرو به نخستوزیر اسرائیل وعده داده است که در مقابل تنها سه ماه توقف شهرکسازی در کرانه باختری رود اردن، بسته تشویقی سیاسی-اقتصادی دریافت خواهد کرد. یکی از محورهای این بسته، ایران است.
جو بایدن، معاون رئیسجمهور آمریکا، به نتانیاهو قول داده است اگر طرحهای کاخ سفید برای به جریان انداختن گفتوگوهای صلح خاورمیانه را بپذیرد و آهنگ گسترش شهرکهای یهودینشین در مناطق فلسطینی را آرام کند، فشارها به ایران به طور همه جانبه و به صورت شگرفی افزایش خواهد یافت.
نخستوزیر اسرائیل البته موضوع ایران و ضرورت برخورد سختتر و حتی حمله نظامی به آن را به مقامات آمریکایی گوشزد کرده است و به این ترتیب در مقابل توقف موقت شهرکسازی در کرانه باختری و منطقه قدس، امتیاز بزرگتری در قالب پرونده ایران میخواهد. مقامهای امریکایی بی تردید به این خواسته پاسخ مثبت دادهاند.
این معامله تازه میان واشنگتن و تلآویو میتواند به افزایش احتمال حمله به تاسیسات هستهای ایران و خطرناکتر شدن وضعیت منطقه بیانجامد.
با این حال نباید فراموش کرد این بده بستان تازه را نمیتوان خارج از تصویر کلیتر حاکم بر معادلههای خاورمیانه و نقش منطقهای آمریکا تحلیل و ارزیابی کرد.
شکی نیست که تحویل جنگندههای اف-35 قدرت تهاجمی اسرائیل را افزایش میدهد و از ادامه همکاری تنگاتنگ آمریکا و اسرائیل برای مقابله با هر گونه خطر احتمالی از سوی ایران نشان دارد؛ اما پروندههای گشوده دیگری در برابر کاخ سفید قرار دارد که سیاست حمله به خاک ایران را حداقل تا مدتی قابل پیشبینی غیرعملی میسازد.
وضعیت نا آرام عراق و ادامه هرج و مرج در افغانستان و گسترش آشوبها به پاکستان چنان کاخ سفید را به خود مشغول کرده است که وقت ماجراجویی در جای دیگر باقی نمیگذارد.
از قضا هر دوی این مناطق بحرانزده، کشورهای هم مرز با ایران هستند و مسئولان سیاست خارجی آمریکا میدانند بدون همکاری تهران و معامله سیاسی با آن نخواهند توانست آرامش و ثبات را به عراق و افغانستان باز گردانند.
همین نکته در گفتوگوهای نتانیاهو با جو بایدن مطرح شده است.
نتانیاهو در پاسخ به بسته پیشنهادی آمریکا، به جو بايدن گفته است که دولت اسرائیل حاضر است شهرکسازی در کرانه باخترى رود اردن را متوقف کند، به شرطى که تهديد امنيتى ايران عليه اسرائيل با اقدامی قاطع مهار شود.
بنابر گزارشها، معاون رئيسجمهورى امريکا اين پيشنهاد نخستوزير اسرائيل را که به معنای بهکارگیری گزینه نظامی است، رد کرد و به او يادآور شد که سياست خارجى دولت آمریکا در این مرحله بر اين استوار است که چگونه به جنگ در عراق و افغانستان پايان دهد و نيروهاى خود را از اين دو کشور خارج کند، از اين رو هر گونه درگير شدن در جنگ جديدى عليه ايران غیر قابل پذیرش است.
پس از همين ديدار بود که ايالات متحده بلافاصله به جمهوری اسلامی پيغام داد که برای آغاز دور تازه گفتوگوهای هسته ای آماده است.
بر این مبنا، بعید به نظر میرسد که توافقها میان بنیامین نتانیاهو و مقامهای آمریکایی، تغییری فوری در رویکرد ایالات متحده به برنامه هستهای ایران ایجاد کند و به حمله نظامی آمریکا یا اسرائیل به مراکز اتمی در خاک ایران منجر شود.
اما هیچ تضمینی وجود ندارد که این روند برای همیشه ادامه یابد و سرانجام با عقبنشینی یکی از طرفین، پرونده هستهای ایران به طور مسالمتآمیز بسته شود.
سیاست خارجی ناموفق حکومت ایران و ناتوانی این کشور در بهبود روابط با اتحادیه اروپا و حتی تیرگی روابط با روسیه، در حالی که تحریمهای اقتصادی علیه ایران روز به روز شدیدتر میشود، پرسش های مهمی را درباره آینده پرونده هستهای ایران و چگونگی حل و فصل آن مطرح میکند.
جمهوریخواهان که در مجموع به دیدگاههای جنگطلبانه اسرائیل نزدیکتر هستند، به تازگی توانستهاند در جریان انتخابات مياندورهاى، کنگره آمریکا را در اختیار بگیرند.
بسیاری از چهرههای جمهوریخواه، بازبینی اساسی در سیاست کنونی دولت باراک اوباما در قبال جمهوری اسلامی را طلب کردهاند و بهطور علنی میخواهند شیوه نظامی برای مهار آنچه خطر ایران میخوانند، به کار رود.
هر چند این صداها به دلیل آنچه درباره وضعیت آمریکا در منطقه به آن اشاره شد و همینطور به دلیل سیاست جاری دولت اوباما چندان در تعیین جهت کلی سیاست خاورمیانهای آمریکا تاثیر گذار به نظر نمیرسند؛ اما در صورت تداوم خصومتها میان ایران و آمریکا میتواند وضعیت خطرناکی را در آینده رقم زند.
نباید فراموش کرد که هنوز گوشهای شنوای بسیاری برای سخنان جنگطلبانه مقامهای اسرائیلی در داخل آمریکا وجود دارد.
اگر رابطه ایران با آمریکا و اتحادیه اروپا بهتر نشود و انزوای بینالمللی جمهوری اسلامی بیشتر شود، چه بسا روزی رسد که این جریانهای جنگطلب با اقدامی جنونآمیز، فاجعهای بیافرینند که دامنه آن بسیار فراتر از آن رود که بر افغانستان و عراق گذشت.
اسرائیل جنایت کار از همه