میرحسین موسوی در آستانه آذرماه که خود آن را ماه دانشجو نامیده، بیانیهای صادر کرد و سه میلیون دانشجوی کشور را سرمایه جنبش سبز دانست.
میرحسین موسوی، کاندیدای معترض به نتیجه انتخابات سال گذشته ریاستجمهوری، امروز 29 آبان ماه -در آستانه آذرماه که خود آن را «ماه دانشجو» نامیده- بیانیهای خطاب به دانشجویان منتشر کرد و در آن «سه میلیون دانشجوی کشور را سرمایه جنبش سبز دانست».
آقای موسوی در ابتدای این بیانیه با اشاره به اینکه در طول تاریخ، دانشجو همیشه «دیدبان بیدار مخاطراتی بوده است که جامعه ایرانی را تهدید می کرده است» گفت که مستبدان نمیدانند که به کارگیری زر و زور و تزویر، فاصله مردم را با آنها بیشتر میکند، وآنها را به کنج خلوتکده تخیلی به ظاهر امنی میراند که توسط مداحان و ثناگویان منفعت جوی و دشمن مردم طراحی و اجرا شده است، تا بلکه تألم ناشی از از دست دادن پشتوانه مردم را از یاد ببرند.
به گفته نخست وزیر سالهای جنگ، «مستبدین» در جهت کسب پیروزی با حاکمیت ترس، از همان روشی استفاده میکنند که فرعونیان استفاده کردند.
آقای موسوی معتقد است که طایفه طایفه کردن مردم «با خودی و غیرخودی کردن ملت» و قرار دادن مردم در مقابل هم، تحقیر مردم با گوساله و بزغاله و خس و خاشاک نامیدن برای واداشتن آنها به کرنش، و سرانجام رنگ قدسی بخشیدن به قدرت، راهی است که مستبدان در ایران در پیش گرفتهاند.
او در ادامه پرسیده است: آیا قانونگریزیهای گسترده و حساسیت در برابر خواست بازگشت بدون تنازل به قانون اساسی وعدم تمکین در مقابل رای مردم و گریز از انتخاباتهای آزاد و رقابتی غیرگزینشی و بستن روزنامهها، جز این معنی میدهد که عدهای خود را برتر از قانون و مستغنی از آرا و نظرات مردم میدانند؟
نتیجه جراحی دردناک اقتصادی
میرحسین موسوی در بخش اول از بیانیه پنج بخشی خود به قانون هدفمند کردن یارانهها پرداخته و آورده است: روندی که میبایست در بستر اعتمادسازی گسترده مردم و با تکیه بر خرد جمعی و استفاده از صاحبنظران خداترس و بیطرف صورت میگرفت، اینک جراحی دردناکی نامیده میشود که جان اقتصاد بیمار ناشی از سیاستهای مندرآوردی و فساد عمیق را بیش از پیش در مخاطره قرار داده است.
آقای موسوی از دولتمردان به دلیل بیتوجهی به نظر اقتصاددانان درباره عواقب اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها انتقاد کرد.
او همچنین هشدار داده است که با اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها، شورشهای کوری رخ دهد و آن را به جنبش سبز منتصب کنند.
آقا موسوی با اشاره به واژگان «فتنه سبز يا سرخ يا هر عنوان ديگری»، میگوید که اين گونه اقدامات میتواند «وسيلهای برای فريب افکار عمومی و انحراف نهادهای نظارتی و تسويه حسابهای جديد سياسی» باشد.
او با اشاره به نبود سیستم نظارتی در بیانیه خود میپرسد: چرا به مردم نمی گویید با پولی که میخواهید با افزایش قیمتها از جیب مردم بردارید، در غیبت سازمان برنامه و بودجه و تضعیف مجلس و بیخاصیت شدن شوراها و سازمانهای نظارتی، چه میخواهید بکنید؟ آیا سوءاستفاده از نیاز و فقر مردم، با توزیع بخشی از پولی که از دست آنان ربودهاید، میتواند بحرانهای بعدی را کنترل کند؟ کجا رفت وعده نفت بر سرسفرهها و قول برخورد با مفسدین؟
به اعتقاد میرحسین موسوی، «سه میلیون دانشجوی آگاه و فرهیخته» میتوانند با پراکندن پرسشها و نقدها، پلهای ارتباطی نیرومندی با همه اقشار «مومن و مستضعف» برقرار کنند.
«نشانی از بصیرت برای بازگشت به مردم نیست»
نخستوزیر سالهای جنگ ایران و عراق در بخش دوم بیانیه خود آورده است که به گواه تصاویری که ضبط شده است، ماموران امنیتی و افراد موسوم به لباس شخصی، خودروها و موتورسیکلتها را میسوزانند، شیشهها را خرد و ساختمانها را تخریب میکنند، و با بیشرمی، معترضان را متهم به انجام آن میکنند.
او همچنین با یادآوری ماجرای کهریزک، زیر گرفتن مردم با ماشین پلیس، از پل پایین انداختن و سر زندانیان را به چاه توالت فرو کردن و بیتوجهی به خروش مردم در راهپیماییهای 25، 28 و 30 خردادماه سال گذشته گفت که نشانی از بصیرت برای بازگشت به مردم نمیبیند.
میرحسین موسوی در بخش سوم از بیانیه نیز، اصول جنبش سبز را «درخواست اجرای بدون تنازل قانون اساسی، پرهیز از خشونت، التزام به اخلاق و روش های اخلاقی» دانست و گفت که با هر کس که به هر عنوان و بهانه آشوب کور بیافریند، مخالفند.
«آگاهی چشم اسفندیار خودکامگان است»
آقای موسوی در پاسخ به کسانی که از او میپرسند این روزها که امکان بیان اعتراضها و انتقادها به سبب سرکوبهای شدید و برخوردهای امنیتی وجود ندارد، همراهان جنبش سبز چه باید بکنند، گفت که به نظر او، به عنوان یک فرد از این خیل عظیم، «آگاهی، چشم اسفندیار خودکامگان است.»
به گفته او گسترش آگاهی به دایره کسانی که به فضای مجازی دسترسی ندارند، تماسهای چهره به چهره، بالابردن توانمندیها در تحلیل آنچه پیرامون ما در جریان است، با مطالعه و بحث و گفتوگو در جمعهای کوچک حقیقی یا مجازی و با توسعه شبکههای اجتماعی که از آسیب فضای امنیتی موجود در امان باشند، آشنایی با تاریخ اسلام و ایران و به ویژه حوادث جنبشهای مردم این سرزمین از مشروطه تاکنون، از جمله راهکارهای پیشنهادی برای فعالیت جنبش سبز است.
میرحسین موسوی با تاکید بر اینکه هدف، وسیله را توجیه نمیکند و با یادآوری «دروغ ممنوع» به عنوان یکی از شعارهای انتخاباتیاش گفت که «یاد و یادآوری مبارزان در بند از زن و مرد و آگاه کردن مردم از ایستادگی زندانیان سیاسی و رسیدگی به خانوادههای شهدا و آسیبدیدگان، جزو وظایف همه» است.
روز دانشجوی سال 88
سال گذشته روز دانشجو با حوادثی متاثر از حوادث پس از انتخابات ریاستجمهوری همراه بود.
در این روز هزاران دانشجو و مردم معترض در سراسر کشور در روز دانشجو علیه دولت تظاهرات کردند. این تظاهراتها ابتدا از دانشگاههای کشور به ویژه در تهران آغاز شد و پس از آن مردم به دانشجویان معترض پیوستند.
صدها نیروی ضدشورش از صبح روز 16 آذر با استقرار در برابر دانشگاههای تهران، امیرکبیر و شریف قصد داشتند از پیوستن مردم به دانشجویان جلوگیری کنند.
تظاهرات ضددولتی در خیابانهای اطراف دانشگاهها و خیابانهای اصلی مرکز شهر تهران صحنه درگیری خشونتبار نیروهای امنیتی با شمار زیادی از مردم بود.
میرحسین موسوی نیز سال گذشته در بیانیه شماره 15 خود که به مناسبت روز دانشجو منتشر شده بود، آورده بود: 16 آذر دانشگاه را تحمل نمیکنید. 17 آذر چه میکنید؟ 18 آذر چه میکنید؟ چشمانی را که در صحن دانشگاه به رزمایشهای بیفایده افتاده و آنها را نشانه ترس یافته چگونه تسخیر میکنید؟ اصلا همه دانشجویان را ساکت کردید؛ با واقعیت جامعه چه خواهید کرد؟
مشکل موسوی، کروبی، خاتمی و سایر آیت الله های سبز، و جنبش سبز در صداقت شان است. امیدوارم مردم ایران گول این مار های رنگارنگ نخورده و سرمایه شخصی خود را فدای این خائنین نکنند.\n\n”سبزی” که قصد تحول عمیق در کشور را دارد، میبایست ابتد خود را آماده پاسخ به سئوالهای کند، که خدمت و خیانت های 31 ساله خود و افتضاح اسلامی را نمایان کند.\n\nبعید میدانم آدمی با عقل سلیم مخالف دین باشد.\n\nاما کسانیکه از این دین سواری گرفته برای امیالهای سلطه طلبی و نوچه پروریشان استفاده نمودند، موظف به پس دادن حساب اند. همین اینها داد “دین از سیاست جداست” را شیطانی میدانستند. در مقابل فریادکننده گان این اصل نمیخواستند شاهد چنین فضاحتی برای دین باشند.\n\nبس کنید این نیرنگ بازی ها را
جناب موسوی،حرف شما درست اما کاش میدیدی چه کسانی پشت سر شما هستند که نه عقیده و نه منش شما را قبول دارند.متاسفانه این جماعت با شعار حمایت از جنبش سبز زشتترین و زننده ترین اهانتها را به دین و عقاید مردم میکنند.خوب بنگرید ببینید چند درصد از آنها از بین مردم محروم و دلسوز کشور هستند؟آیا پسرهای سوسول،زیر ابرو برداشته و شمال شهری مرفه میتوانند دلسوز کشور و مردم باشند؟آیا همه کساتیکه شعار جنبش سبز میدهند واقعا حامی راستین شما هستند؟کسانیکه با اهانت به قرآن و دین و مقدسات و اقوام غیر فارس،خود را حامی جنبش سبز میدانند،در آینده خود به دیکتاتور تبدیل نخواهند شد؟به سایت بالاترین سری بزنید و ببینید چه میگویند و چه مینویسند،هر چه میگویند را به حساب دموکراسی و آزادی بیا میگذاریم،مشکل اینجاست که حاضر نیستند دیگران پاسخشان را بدهند و میخواهند یکه تازی کنند و آزادی را فقط برای خود میخواهند.
یک جوری حرف میزنید که انگار ۳۱ سال پیش ج ا غیر از این بوده . مثلا دموکراسی از نوع سویس بوده و حالا شده دیکتاتوری از نوع کوبا و کره شمالی . ج ا همین بود و هست . ان روز که شما چپ ها ( مذهبی و مارکسیست ) متحد شدید و بازرگان و بنی صدر را با تو طیه و بلوا و آشوب سرخ و سیاه در گنبد و کردستان و دانشگاه و اشغال سفارت و جنگ با عراق و ا عدا م های سر پایی خلخالی معامله پنهانی با ریگان بعد از انفجار دکتر بهشتی و باهنر و ..... ساقط کردید نطفه این شیوه حکومت استالینیستی توتالیتر بسته شد . چوب حراج به مملکت زدید ، در فلسطین و لبنان دخالت ماجراجویانه کردید ، روشنفکران و نویسندگان را سلاخی و اتوبوس آنها را به دره انداختید و ...... ان موقع با حالا فرقش این است که شما ان زمان بخشی از قدرت بودید حالا نیستید . سال ۶۷ اقتصاد ورشکسته بود مثل الان . هر روز یک بحران بین المللی با اتکا به روس ها از طریق واگذاری خزر و نفت و گاز شمال به آنها و قرار داد های ترکمن چای با آنها .\nچه فرقی کرده ؟ میگویی تقلب شده در انتخابات ؟ مگر قبلا نمیشد ؟ مگر اینکه فقط شما ها ( ۴ نفر فیلتر رد شده ) بتوانند در انتخابات شرکت کنند خودش تقلب بزرگ نیست ؟ شما حتا اجازه نمیدهید دکتر یزدی که لیبرال مذهبی نزدیک به شماست آب خوش از گلویش پایین برود تا چه رسد در انتخابات شرکت کند .
حال که دولت کودتا هر اعتراضی رو با وحشیگری تمام سرکوب میکنه امسال نوبت دانشجویان سبز در سر تا سر دنیا است که ندای آزادیخواهی مردم ایران در ۱۶ آذر باشند. آگاهی چشم اسفندیار خودکامگان است!\n\nشیخ ابراهیم زنجانی
جنبشی بنام سبز یا انقلاب اسلامی 2!\n\nجالب است پدیده بوجود آمده جنبش سبز! دقیقا بعد از اینکه چنگ قدرت بین آیت الله و نعوذ بالله امام چهاردم بالا کشید. یک طرف شد آیت الله سبز و طرف مقابل دیکتاتور زمان و ملت در تعجبب ازاین انقلاب اسلامی 2. حرف ما با دیکتاتور زمان نیست اما سئوال ما از آیت الله های سبز است و حجت السلام ها و جناب آقایان موسوی و ... همانند آقایان صانعی، اردبیلی, بیات، و...\n\nاین آقایان باید جلوی این ملت پاسخ گوی این سئوال باشند (چون در مقطع مختلف از تاریخ ایران ارکان رسمی این ملت بدبخت راعهده دار بودند) در چه زمانی چه اشتباهی را مرتکب شدند؟\n\nپاسخ به این پرسش ساده تعیین کننده میزان خدمت و یا خیانت خواهد بود.\n\nآنگاه ملت متوجه خواهد شد که پشت این جنبش سبز چه نهفته شده است. این گوی و این دادگاه عقل.