اسفندیار رحیممشایی امروز هفتم دی ماه، از نامه آیتالله حائری شیرازی به او و سخنان آیتالله یزدی در انتقاد از او ابراز بیاطلاعی کرد.
اسفندیار رحیممشایی امروز هفتم دی ماه، از نامه آیتالله حائری شیرازی به او و سخنان آیتالله یزدی در انتقاد از او ابراز بیاطلاعی کرد.
رئیس دفتر رئیسجمهور که در سفر استانی همراه با محمودی احمدینژاد به کرج سفر کرده، امروز در جمع خبرنگاران که نظر او را درباره نامه آقای حائری و سخنان انتقادی آقای یزدی درباره سخنان او پیرامون موسیقی ابراز بیاطلاعی کرد.
چندی پیش آقای رحیممشایی گفته بود «کسانی که موسیقی را حرام میدانند، موسیقی را نمیفهمند. روحانیون به این سخنان رئیس دفت رئیسجمهور واکنش نشان داد».
آیتالله محمد یزدی، رئیس جامعه مدرسین قم، دیروز گفت کسانی که با اظهارنظر درباره موسیقی به مراجع «توهین» میکنند، میخواهند مکتب ایرانی را در مقابل مکتب اسلامی قرار دهند.
آقای یزدی همچنین گفت که شورای ایرانیان خارج از کشور نیز به همین قصد به وجود آمده است.
اسفندیار رحیممشایی، مردادماه گذشته در همایش ایرانیان خارج از کشور که در تهران برگزار شد، گفته بود که «دریافتهای متفاوتی از اسلام وجود دارد، اما دریافت ایرانیها از مکتب اسلام، مکتب ایرانی است».
دیروز آیتالله حائری شیرازی نیز در نامهای به آقای رحیممشایی به نقد سخنان او پرداخت.
آقای حائری شیرزای در نامه خود نوشت: «حلال و حرام حریم الهی هستند، عقل هابیل نمیتواند از حریم الهی حرام و حلال خبر داشته باشد، قبل از اینکه حکم موضوع از حریم الهی صادر شده باشد. آنچه حضرت هابیل زیبا دانسته روشن است و آنچه را به علم خود عمل کرده مشخص است و نتیجه عمل به علم که عین تقوا است، مشخص است».
پس از سخنان آقای رحیممشایی، نظر پنج نفر از مراجع تقلید درباره موسیقی منتشر شد.
آیتاللهها خامنهای، سیستانی، صافی گلپایگانی، مکارم شیرازی و وحید خراسانی، استفاده از هر نوع موسیقی که مناسب مجالس لهو و لعب باشد، حرام دانستند.
اخیرا چندیست که با بالاگرفتن اختلافات درونگروهی، برخی از اصولگرایان از اسفندیار رحیممشایی به دلایل مختلفی انتقاد کردهاند. انتقادها معمولا به واکنش حمایتی محمود احمدینژاد ار رئیس دفتر خود، رحیممشایی، میانجامد.
برخی از چهرههای سرشناس معترض به دولت برخی از این اختلافات را «جنگ زرگری» نامیدهاند. میرحسین موسوی در زمان اوج گرفتن اختلافات در مورد «مکتب ایرانی» در واکنشی گفت: «نه ایرانی که اینها به دنبال آن هستند موردقبول ما است و نه اسلامی که معرفی میکنند.»
چطور میشود رئیس دفتر هاله نور از اظهارات رئیس جامعه فتنه بی اطلاع است؟ مگر میشود؟
این “موش مرده گی ها” و رنگ (عوض) کردنها تجربه سه دهه این امت بس مسلمان است، امتی که از روماتیسم اسلامی در عذاب است:
چندی پیش در سایت جرس (انقلابی سبزه زده) مقاله ای از یک از مبتگر اشغالگر دیروز و سبز امروز (خانم ابتکار) راجع به حضرت مسیح (ما در عمر خود اینهمه مسیح دیدیم، عیبی ندارد ورژن سبزش) خواندم. مرا یاد سایت رادیو فارس انداخته بود که در این معرکه خبر داد “خواهر زن تونی بلر (Lauren Booth)، مسلمان شد”. که همانجا برای معترضان نوشتم :
You change your mind
Like a girl changes clothes
Yeah you, PMS
Like a bitch
I would know
مثل اینکه خانم Booth با اینهمه “سمپاتی” حساب نکرده بودند و در روزنامه Guardian که:
Lauren Booth: I’m now a Muslim. Why all the shock and horror
ما از منبر رفتن اشغالگر دیروز و “یهودای” امروز سبز در تعجب نیستیم آنجا که امیرکبیرعزل شده (چندی پیش یکی از این ذوب شدگان ادعا کرده بود که ایشان فراماسونری بودند، بدبخت ملتی و این تاریخ گویان خسنک وارشان) جمهوری اسلامی میگوید: بقای نامشروع استبداد و استعمار، بر جهل مردم است. نمیدانم آیا ایشان در سه دهه پیش همین نظر را داشتند یا اینکه بعد از کودتای ولایت فتنه فقیه 88 تازه به این نتیجه رسیدند. (زبان آلمانی توانائی عجیبی دارد برای توصیف این امیر کبیر جمهوری اسلامی میگوید:Möchtegern-Amir Kabier)
حالا این مقالات حواریان مسیح سبز (که کم نبود تعدادشان) میخواهد به مردم و ملت “جاهل” چه بگوید؟ مخاطب ذوب شدن گان، حواریان مهدی و یا ولی کودتاچی که نیست، اگر اشتباه نکنم؟
جدا اینها شدند مسیح های جمهوری اسلامی و یا بقول این ضرب المثل آلمانی که اینها Kreide gefressen .