محمود کیانارثی در این یادداشت که برای مردمک نوشته است، به اهمیت بهبود روابط ایران با کشورهای عربی برای اطمینانخاطر به آنان درباره برنامه هستهای این کشور پرداخته است.
برنامه هستهای ایران چند سالی است که بر روابط آن با کشورهای عرب سایه انداخته است.
حکومتهای عرب از عربستان و امارات تا مصر و مغرب مستقیم و غیر مستقیم از برنامه هستهای جمهوری اسلامی و ابعاد نظامی آن ابراز نگرانی میکنند و آن گونه که اسناد ویکیلیکس هم نشان میدهد، بارها و بارها دست به دامان آمریکا شدهاند تا چارهای برای آن بیندیشد.
در مقابل، مقامات ایرانی از این رویکرد سران عرب ناخشنود بوده و انتظار داشتهاند که آنها نه تنها از مواضع هستهای تهران در مقابل غرب حمایت کنند، بلکه به برنامه اتمی آن به عنوان عاملی بازدارنده در مقابل اسرائیل بنگرند.
بر خلاف این انتظار، برخی مقامات عرب مواضعی کاملا مغایر اتخاذ کرده و برنامه اتمی ایران را خطری همسان با کلاهکهای هستهای اسرائیل دانسته اند.
احمد ابوالغیظ، وزیر خارجه مصر اخیرا در هفتمين اجلاس حزب حاكم مصر از خطر اتمی ایران و اسرائیل برای امنیت کشورهای عربی سخن گفته و از آن ابراز نگرانی کرده است. سخنان وی واکنش وزارت خارجه ایران را در پی داشته است که در آن از مقایسه برنامه هستهای ایران و فعالیتهای هستهای و نظامی اسرائیل شدیدا انتقاد شده است.
مواضع رسمی و غیر رسمی اعراب
بطور کلی، حکومتهای عرب در بیانیههای رسمی خود همیشه بر حق ایران برای پیگیری فعالیتهای صلح آمیز هستهای خود دفاع کرده و حتی از سیاست یک بام و دو هوای ایالات متحده در قبال ایران و بی توجهی آن به زرادخانه اتمی اسرائیل انتقاد کرده اند.
اما به نظر میرسد این مواضع رسمی لزوما بازتاب دهنده سیاست اصلی و رویکرد دولتهای عرب به برنامه اتمی ایران نبوده است.
چراکه در جریان گفتگو با مقامات آمریکایی و غربی، آنها بسیار فراتر از این رفته و با ابراز نگرانی از امکان دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح اتمی، خواستار اقدام فوری آمریکا برای مهار آن شده اند. مروری بر محتوای اسناد ویکیلیکس در اینباره و عدم تکذیب سخنان ضد ایرانی رهبران برخی کشورهای عربی، تایید کننده این ادعا است.
از سوی دیگر مقامات آمریکایی و حتی رهبران اسرائیل بارها سعی کرده اند برای اثبات حقانیت و نگرانی خود درباره پرونده هستهای ایران، به همین سخنان رهبران عرب در جریان مذاکرات خصوصی با آنها استناد کنند.
در عین حال رهبران عرب، به صورت واضح و روشنی ابراز کرده اند که مخالف جدی دستیابی ایران به سلاح اتمی بوده و به هیچ وجه زیر بار آن نخواهند رفت.
استدلال اصلی آنها در این زمینه این است که در صورت دستیابی ایران به بمب هستهای، آنها نیز برنامه مشابهی را آغاز خواهند کرد و در نتیجه مسابقه تسلیحاتی نامحدودی در منطقه آغاز خواهد شد که عواقب آن برای همه اطراف از جمله آمریکا گران خواهد بود.
این مطلب که از سوی برخی سران عرب به مقامات آمریکایی گوشزد شده است، به نظر میرسد تا حدودی جنبه تهدید و فشار به واشنگتن برای اقدامی قاطع علیه ایران داشته باشد.
اعراب و نفوذ منطقهای ایران
در سطحی دیگر، تاکید پی در پی برخی مقامات عرب بر خطرناک بودن برنامه هستهای ایران میتواند بیان نگرانی آنها از مساله بزرگتری باشد که آنها نفوذ منطقه ای ایران مینامند. از این رو نباید سخنان تندی نظیر آنچه احمد ابو الغیظ وزیر خارجه مصر درباره برنامه اتمی ایران بیان داشته است، جدای از مساله افزایش نقش منطقه ای ایران در سالهای اخیر تحلیل و بررسی نمود.
بسیاری از حکومتهای عربی که از هنگام انقلاب در ایران، مواضع خصومتآمیز علیه جمهوری اسلامی داشته اند، به دنبال سرنگونی حکومت صدام حسین دچار نگرانی دو چندان درباره طرحهای ایران در خاورمیانه و بلند پروازیهای آن شده اند.
با از میان رفتن رژیم صدام حسین و ارتش بعثی عراق که نیروی بازدارنده مهمی در مقابل ایران به شمار میرفت و تبدیلشدن جمهوری اسلامی به بازیگری اساسی در عراق و همچنین نفوذ ملموس تهران در معادلات لبنان و فلسطین، نقش منطقه ای ایران تبدیل به نگرانی اصلی شیخنشینهای خلیج فارس و سران حکومتهایی عربی چون مصر شده است.
به نظر میرسد آنها در دوران پس از صدام، مهمترین و کارسازترین عامل برای مهار ایران و جلوگیری از تبدیل شدن آن به یک قدرت منطقهای را آمریکا و حضور نظامی آن در خاورمیانه میبینند و از اینرو در گوشه و کنار از مقامات آمریکایی خواسته اند تا سیاستی شدیدتر علیه جمهوری اسلامی اتخاذ کرده و حتی در مواردی خواستار آن شده اند که تهدید نظامی علیه تهران را عملی کند.
این موضوع در اسناد ویکیلیکس به طور مشخصی بازتاب داشته و بطور مثال، بر اساس این اسناد، ملک عبد الله پادشاه عربستان سعودی از فرمانده نظامی نیروهایی امریکایی در خاورمیانه خواسته بود تا با اقدامی نظامی «سر افعی» را که اشارهای به ایران بوده، قطع کند.
رهبران عرب به خوبی میدانند که واشنگتن تا چه اندازه به برنامه اتمی جمهوری اسلامی حساس است و از اینرو از آن به عنوان دریچهای برای تحریک واشنگتن علیه تهران بهره میبرند تا شاید پیش از آن که دیر شود، آمریکا ضربه دردناکی به ایران وارد کند.
در عین حال آنها به این امر باور داند که دستیابی ایران به سلاح هستهای، جایگاه منطقهای ایران را بیش از پیش ارتقا بخشیده و عملا تهران را به یک بازیگر قدرتمند از منطقه خلیج فارس تا سواحل مدیترانه تبدیل خواهد ساخت.
همچنین اعراب میدانند که آمریکا نگران به راه افتادن یک مسابقه تسلیحاتی اتمی در خاورمیانه است و از اینرو تهدید میکنند که در صورت ناتوانی غرب برای جلوگیری از دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح هستهای، آنها نیز برنامه اتمی نظامی خود را آغاز خواهند کرد.
فعالیت هستهای ایران و اسرائیل
چنین موضعگیریهایی در قبال برنامه هستهای ایران در حالی انجام میشود که اعراب از سیاستهای دولت دست راستی نتانیاهو به تنگ آمده و کلاهکهای اتمی اسرائیل را که تعداد آنها حداقل 200 راس تخمین زده میشود خطری راهبردی برای منطقه و امنیت خود میدانند.
برای همین در آخرین بیانیههای اتحادیه عرب و همچنین شورای همکاری خلیج فارس بر ضرورت برخورد جامعه بین المللی با زرادخانه هستهای اسرائیل تاکید شده و از آن به عنوان زمینهای برای هستهایشدن منطقه نام برده شده است.
به نظر میرسد با توجه به حجم نظامی برنامه اتمی اسرائیل و زرادخانه هستهای آن و این واقعیت که شواهدی مبنی بر نظامیشدن برنامه هستهای ایران در اختیار آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیست، همسانانگاری فعالیت هستهای ایران و اسرائیل از سوی برخی حکومتهای عربی پر تناقض باشد.
اما شاید این موضع را باید به پای این موضوع گذاشت که رهبران عرب، اسرائیل را یک واقعیت تثبیتشده در نظر گرفته و بر این باورند که تا دیر نشده باید ایران را پیش از آنکه به جایگاهی برگشتناپذیر در منطقه برسد مهار سازند.
ایران و اعتمادسازی با اعراب
از سوی دیگر، سیاست خارجی ناکام دولت احمدینژاد و افراط و تفریط وی در عرصه خارجی، سهم مهمی در افزایش نگرانی حکام عرب از برنامه اتمی ایران داشته است که از نتایج آن اتخاذ چنین موضعگیریهایی است که برنامه هستهای ایران با زرادخانه اتمی اسرائیل یکسان تلقی میشود.
شکی نیست که سیاستهای خارجی و داخلی دولت نهم و دهم دستاوردهای تنشزدایی دولتهای پیشین و بهبود روابط با کشورهای عربی مانند عربستان را بر باد داده است و به موازات توسعه فعالیت اتمی کشور، حکومت ایران از اعتمادسازی با کشورهای عرب همسایه و حکومتهای عرب ناکام مانده است.
باز هم در این زمینه بهجاست به اسناد ویکیلیکس اشاره کنیم که پر است از مواضع خصومت آمیز و ابراز نگرانی سران عرب از فعالیتهای هستهای ایران که باید این سوال اساسی را در برابر دولت ایران مطرح کرده باشد که چرا جمهوری اسلامی این همه دشمن در میان حکومتهای عرب پیدا کرده است؟
پیشبرد برنامه اتمی ایران بدون اعتمادسازی با کشورهای همسایه و اعراب، سیاستی است که سر انجام آن سوقدادن حکومتهای عرب به جبههای ضد ایرانی است که در آن اعراب در کنار اسرائیل قرار خواهند گرفت.