از میان حرفهای ناحسابی که درباره هدفمندی گفته میشود یکی هم استناد به عملکرد اصولگرایان در سال 83 است.
مجلس هفتم با طرح تثبیت قیمتها روند افزایش قیمت هر ساله را متوقف کرد تا روی عامل روانی تورم اثر بگذارد، آن سال بر خلاف سالهای قبل قیمت بنزین روی 80 تومان ثابت ماند و روی باقی قیمتها هم نظارت شد تا مردم سر سال نو منتظر جهش قیمتها نباشند، تا دولت (آینده) و مجلس هم فرصت داشته باشد فکر اساسی برای بنزین بکنند.
طرح افزایش قیمت بنزین (به میزان 20 درصد در ابتدای هر سال) متعلق به دولت هاشمی بود و بعد در دولت اصلاحات، خاتمی با یک برنامه افزایش یکباره (سه برابر و نیم کردن قیمت بنزین) به مجلس پنجم رفت اما رأی موافق نیاورد. مجلس ششم هم کاملا سیاسی بود و به جای فکر آب و نان مردم دغدغه قانون مطبوعات و جرم سیاسی و کنوانسیون رفع تبعیض و این جور چیزها را داشت. خاتمی هم انگار خطر دست زدن به قیمت بنزین را متوجه شده بود.
حالا برای اینکه بگویند اصولگرایان چرخش نظر داشته اند میگویند آنهایی که قیمت ها را تثبیت میکردند دارند قیمتها را واقعی میکنند و میگویند که طرح تثبیت کاملا سیاسی بوده است! در صورتی که همان مجلس هفتم دولت نهم را وادار به افزایش قیمت و اجرای سهمیه بندی بنزین کرد. احمدی نژاد هم اساسا خودش را اصولگرا نمیداند و همانهایی که از طرح تثیبت حمایت میکردند الان منتقدان جدی احمدینژاد و اجرای فعلی هدفمندی یارانهها هستند.
حذف یا هدفمندکردن یارانهها یک هدف قدیمی است که اجرای آن همیشه برای دولتها هولناک بوده، طرح تثبیت قیمتها هم موقتی و مسکن بوده است نه طرحی در قد و قواره برنامه اصلی (حذف یارانهها). البته طرح تثبیت هم ممکن است اثر سیاسی و انتخاباتی داشته باشد اما کسی هم جلوی دولت و مجلس اصلاحات را نگرفته بود که شبیه همین طرحها و برنامهها را اجرا کنند، منتها آنها در افکار دیگری بودند و افق دیدشان مطالبات دانشجویان ستاره دار بود.
نکته جالب اینکه بعضیها هم به نرخ پائین تورم در سال آخر اصلاحات استناد میکنند و هم طرح تثبیت قیمتها را سیاسیکاری میدانند! انگار نه انگار که طرح تثبیت هم در کاهش تورم موثر بوده است.
ه