سرانجام اتفاقی که نباید، رخ داد و دولت لبنان سقوط کرد. چند ماه تلاش مشترک نتوانست لبنانیها را به سازش برساند.
وزیرانی که با استعفای خود زمینه سقوط دولت لبنان را فراهم آوردند، به غیر از یک وزیر که از وزرای رئیس جمهوری است، همگی از حزب الله یا متحدان آن به شمار میروند.
سعد حریری هنگامی که از سالن محل دیدار باراک اوباما خارج شد، دیگر عنوان نخست وزیری لبنان را همراه نداشت.
مساله دادگاه حریری
کناره گیری ۱۱ وزیر دولت لبنان بر سر موضوع دادگاه بین المللی ترور رفیق حریری، نخست وزیر اسبق لبنان روی داده است.
هدف از تشکیل این دادگاه بین المللی، یافتن عوامل ترور و محاکمه آنها بوده است. تیم های تحقیق این دادگاه، خانواده رفیق حریری و گروههای سیاسی مخالف سوریه در لبنان، تا مدتها حکومت سوریه و بشار اسد، رئیس جمهوری این کشور را متهم به طراحی و اجرای ترور حریری میکردند و به همین دلیل سوریه بین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۸ تحت فشارهای سیاسی و بینالمللی گستردهای بود.
اما به دنبال توافقنامه دوحه و تشکیل حکومت وحدت ملی در لبنان که به تزلزل شدید در جبهه ضد سوریه، موسوم به ۱۴ مارس، انجامید، ناگهان ورق برگشت.
روابط عربستان و آمریکا بر اساس منافع و مصالحی که وضعیت جدید در لبنان اقتضا میکرد، به سرعت بهبود یافت و سرانجام واشنگتن و دمشق سفیران جدیدی مبادله کردند و به این ترتیب تمام اتهامات پیشین علیه مقامات ارشد رژیم سوریه که از سوی آمریکا و جبهه ۱۴ مارس بیان میشد، به فراموشی سپرده شد.
اما به مرور زمزمههایی از دادگاه بینالمللی ترور رفیق حریری شنیده میشد، مبنی بر این که نه سوریه، بلکه حزب الله پشت این ترور بوده است و به همین دلیل این دادگاه در صدد احضار و بازجویی رهبران حزب الله است.
هر چند، اتهام های پیشین به دمشق با توجه به پیشینه بد ارتش سوریه و عملکرد خشن حکومت آن در لبنان و روابط سرد بشار اسد با رفیق حریری تا حدودی برای بسیاری قابل قبول به نظر میرسید، اما تغییر ناگهانی انگشت اتهام به سمت حزب الله و تبدیل شدن این گروه به متهم ردیف اول ترور حریری سوالات اساسی درباره صداقت دادگاه حریری و سیاسی بودن آن به وجود آورد.
حزب الله و متحدان آن در لبنان، از مدتی پیش تهدید کرده بودند که اگر رفیق حریری موضعی قاطع در قبال طرح اتهام علیه حزب الله و مقصر قلمداد کردن آن در ماجرای ترور پدرش نگیرد، وضعیت در لبنان خطرناک شده و ثبات آن بر هم خواهد خورد.
خواسته آنها اعلام موضعی شفاف سعد حریری درباره سیاسی بودن دادگاه ترور پدرش بود که سرانجام نخست وزیر لبنان به آن تن نداد و در نتیجه کار به سقوط حکومت و ورود لبنان به مرحلهای تاریک شده است.
تاثیر بر ایران و حزب الله
در سطح بازیگران منطقهای و بینالمللی، ایران، سوریه و عربستان در یک سو و آمریکا و اسرائیل در سوی دیگر، بیشترین حساسیت را به موضوع فعالیت دادگاه رفیق حریری و وضعیت سیاسی لبنان داشتهاند.
سقوط دولت لبنان و اصرار واشنگتن به ادامه کار دادگاه حریری، ایران و متحد اصلی آن یعنی سوریه را از چند جهت تحت تاثیر قرار خواهد داد.
با توجه به این که مذاکرات هستهای میان ایران و گروه شش به اضافه یک در استانبول به زودی برگزار خواهد شد، دادگاه بینالمللی رفیق حریری میتواند برگ برنده مهمی برای آمریکا برای ادامه فشار به جمهوری اسلامی باشد.
متهم شدن حزب الله توسط این دادگاه به معنی زیر فشار قرار دادن متحد کلیدی تهران در لبنان است و میتواند، از منظر کاخ سفید و گروههای مخالف حزب الله در لبنان، جاه طلبی و نفوذ جمهوری اسلامی را در لبنان و منطقه با مانع رو به رو کند.
ایران مانند سوریه و عربستان، نگران است که مساله متهم شدن حزب الله به ترور رفیق حریری که از اعضای سرشناسترین خانوادههای سیاسی سنی در لبنان به شمار میرفت، آتش جنگ طایفهای در لبنان را شعلهور کند و رویارویی حزب الله و جریان حریری به جنگ شیعه و سنی در لبنان بینجامد.
در مقابل، واشنگتن و تل آویو که در سالهای دور و نزدیک تمام روشهای سیاسی، امنیتی و نظامی را برای تضعیف و نابود کردن حزب الله در لبنان به کار بسته و به نتیجه نرسیدهاند، درگیر شدن این حزب را در یک نزاع داخلی و بر سر مساله بسیار حساس ترور حریری، فرصتی طلایی میبینند که حتی باهزینه گزاف آن برای لبنانیها، نباید از دست برود.
ضربه آمریکا به ایران و سوریه
ایران و سوریه که به دنبال توافقنامه دوحه و تشکیل دولت وحدت ملی، موقعیت سیاسی حزب الله و متحدانش نظیر جنبش امل و جریان آزاد ملی به رهبری میشل عون را مثبت و قوی قلمداد میکردند، در مجموع به ادامه کار دولت سعد حریری تمایل داشتند.
در دو سال گذشته، جریان هشت مارس که از احزاب متحد سوریه و ایران تشکیل میشود، هم توانسته بود آرایش جریان ۱۴ مارس را بر هم زند و هم دادگاه حریری را زیر سوال برده و بار دیگر در سایه بازگشت نفوذ سیاسی سوری ها در لبنان، موقعیت خود را از لحاظ سیاسی تثبیت کند.
به نظر میرسد که آمریکا و اسرائیل با فشار آوردن به سعد حریری برای عقب نشینی نکردن از موضع دادگاه پدرش و در نتیجه فروپاشی دولت لبنان، توانستهاند گام نخست را برای به هم ریختن این روند و برنامههای تهران-دمشق بردارند.
اما یک نکته جالب توجه در سیاست جاری آمریکا در قبال لبنان و دادگاه بینالمللی حریری وجود دارد. واشنگتن عامل اساسی در سوق دادن لبنان به مرحله خطرناک کنونی است و شکی نیست که طرح مشترک عربستان و سوریه، موسوم به «سین-سین»، که از حمایت ایران، ترکیه و قطر برخوردار بود، سرانجام به خاطر فشارهای کاخ سفید بر هم خورد.
مشخص نیست که گام بعدی کاخ سفید در قبال لبنان قرار است چه باشد. دولت اوباما به تازگی با تبادل سفیر با سوریه، روابط خود را با دمشق بهبود بخشیده و به نظر نمیرسد که آماده رویارویی با سوریها در جبهه لبنان باشد.
همچنین به نظر نمیرسد با توجه به سخنان رئیس پیشین سازمان جاسوسی اسرائیل درباره فاصله گیرفتن تل آویو از حمله نظامی به ایران در مقطع کنونی، چراغ سبزی به اسرائیل نشان داده شده باشد تا دست به حمله نظامی به لبنان بزند.
در این صورت، به طور منطقی میتوان نتیجه گرفت که آمریکاییها میخواهند کارت دادگاه حریری را در مذاکرات هسته ای با ایران بازی کرده و در عین حال از آن برای منزوی کردن حزب الله در لبنان و جلوگیری از تثبیت سیاسی آن بهره برداری کند.
به هر ترتیب، لبنان وارد دوران مبهمی شده و ممکن است در هفتههای آینده با سناریوهای خطرناکی رو به رو شود.
اگر واکنش حزب الله به صدور قرار اتهامی دادگاه حریری، تند باشد یا طرف مقابل دست به حملات تازه بر اساس این اتهامها بزند، شاید بار دیگر وضعیتی شبیه به تعطیل نهادهای حکومتی در این کشور و درگیری های بیروت در سال ۲۰۰۸ به وجود آید.
میلیارد ها دلار ایران پول ریخت و پاش کرده آنجا پس لبنانی هائی که پول مفت می گیرند و به ریش مردم بدبخت ما می خندند از حریری حمایت کنند ؟